|
|
يکى از عادىترين و مفيدترين اندازهگيرىهاى نمو، اندازهگيرى قد است. قد کودکان را تا سن ۳ سالگى در حالت خوابيده اندازهگيرى مىکنند و از آن سن به بعد کودک به حالت ايستاده اندازهگيرى مىشود. وسيلهٔ اندازهگيري، قدسنج ناميده مىشود. اين دستگاه شامل يک خطکش عمودى است و يک تختهٔ افقى که روى سر قرار مىگيرد. در فعاليتهاى کلينيکى مىتوان به جاى تختهٔ افقى از مثلث چوبى استفاده کرد. فرد مورد آزمايش بهطور مستقيم و در حالى که دستهاى او در طرفين بدن قرار دارد و پاها برهنه است روى دستگاه قرار مىگيرد؛ بهطورى که پاشنهٔ پاها نزديک به هم و با تختهٔ عمودى در تماس باشد. شانه و نشيمنگاه او نيز با تختهٔ عمودى در تماس است. در اين حالت اندازهگيرى قد انجام مىشود و آزمايشکننده از او مىخواهد که نفس عميقى بکشد.
|
|
دامنهٔ نتايج و نمرات براساس رتبهٔ درصدى افراد بيان مىشود و از اين طريق وضعيت نسبى آنها نشان داده خواهد شد؛ براى مثال، در بين يک گروه صد نفرى ۸ ساله، کودکى که قد او در حد رتبهٔ درصدى ۵۰ قرار گرفته است، از ۴۹ نفر ديگر در آن گروه بلندتر و از ۵۰ نفر بقيه کوتاهتر خواهد بود.
|
|
مىتوان قد فرد را اندازهگيرى و با ارزشهاى سن تقويمى او مقايسه کرد، ليکن در تعبير و تفسير فاصلهٔ آن تا ميانگين آن سن بايد احتياط کرد؛ براى مثال اگر قد کودک ۸ سالهاى در حد رتبهٔ ۲۵ درصد قرار گيرد ممکن است تعجب کنيم و او را کمرشدونمو بخوانيم و احتمالاً نمو او را غيرطبيعى دانسته، تصور کنيم که او بهطور نسبى در بزرگسالى کوتاهقد خواهد بود و اين چيزى است که از طريق ارث به او رسيده است. هيچ راهى براى پيدا کردن پاسخ صحيح براى کوتاهى قد وجود ندارد و نمىتوان تنها با اندازهگيرى قد به چنين نتيجهگيرى نادرستى رسيد. عليرغم محدوديتهاى ذکر شد، اندازهگيرىهاى مربوط به قد ساده و بهمنظور سنجش نمو و شناسايى بيمارىها يا سوء تغذيه، بسيار مفيد است.
|
|
| اندازهگيرىهاى محيط اندام
|
|
اين اندازهگيرىها بازتاب قطر داخلى و مقطع عرضى محيط اندامها است. از اين اطلاعات به تنهايى يا همراه با اندازهگيرى ضخامت چربى زير پوست مىتوان براى سنجش ميزان نمو، الگوهاى چربى در بدن يا وضعيت تغذيهٔ کودک بهرهمند شد. آزمايشکننده بايد از نوار درجهبندى شده و غيرقابل ارتجاع استفاده کند. مهم آن است که اين اندازهگيرى در محل استاندارد انجام شود. بايد مطمئن شد که نوار اندازهگيرى روى اندامها بهطور افقى و نسبتاً محکم قرار گرفته است. محکمى آن نبايد طورى باشد که پوست چروک شود. اندامهاى موردنظر براى اندازهگيرى عبارتند از: سر، گردن، کمر، نشيمنگاه، ران، ساق پا و بازو. بهعلت تغييرات تنفسى و رشد قفسهٔ سينه، اندازهگيرى محيط قفسهٔ سينه غالباً دقيق انجام نمىشود، لذا اندازهگيرى آن براى سنجش و ارزيابى نمو جسمى کمتر مورد توجه است.
|
|
اندازهگيرى محيط سر اطفال و کودکان بسيار مهم است. اين اندازهگيرى در بالاى چشم و بالاى حدقه انجام مىشود. اندازهٔ محيط سر بهطور طبيعى براى هر سن در يک دامنهٔ محدودى قرار دارد، لذا کم و زيادى آن از حدِّ تعيين شده ممکن است دليل نابهنجارى رشد عصبى باشد؛ براى مثال، افزايش سريع اندازهٔ محيط سر که بهطور متناوب انجام شده است ممکن است نشانهٔ بيمارى هيدروسفالى (جمع شدن آب در مغز) باشد که نتيجهٔ افزايش مايع مغزى - نخاعى است. اين مايع اطراف مغز قرار دارد و از آن محافظت مىکند وليکن مايع بيش از اندازه به مغز فشار وارد مىکند و ممکن است به آن آسيب برساند. در برخى از موارد اندازهٔ محيط سر بسيار کم همراه با عقبافتادگى ذهنى است، ليکن استثناء وجود دارد، لذا در بيان اينگونه موارد بايد احتياط لازم را بهعمل آورد. در هر صورت اندازهٔ محيط سر مقياس باارزشى است براى تشخيص کودکانى که به معاينهٔ بيشترى نياز دارند.
|
|
|
علاوه بر اندازهگيرى پهناى اندامها مىتوان اندازهٔ بخشهاى مختلف بدن را نيز سنجيد، مانند اندازهٔ قد در حالت نشسته. از اين طريق مىتواند اندازهٔ نسبى هر بخش از بدن را با توجه به اندازهٔ کل آن تعيين کرد. پژوهشگران براى مطالعهٔ تفاوتهاى ميزان نمو در بخشهاى مختلف بدن و تغييرات بدن افراد از اينگونه اندازهگيرىها استفاده مىکنند. طول بخشها معمولاً بين دو زائدهٔ مشخص يا يک زائده و يک سطح استخوانى اندازهگيرى مىشود؛ براى مثال، طول ساق پا از بالاى جانبى استخوان درشتنى تا سر استخوان قوزک تعيين شده است و اين در حالت است که فرد راست ايستاده است. آزمايشکننده معمولاً از دستگاه انسانسنجى جسمى براى اندازهگيرى طول بخشهاى بدن استفاده مىکند. روشهاى توصيه شده براى تعيين و تشخيص زوائد استخوانى را بايد بهدقت مراعات کرد. (مارتين، کارتر، هندى و مالينا، ۱۹۸۸).
|
|
مشاهدهٔ قد فرد در حالت نشسته مىتواند به ما کمک کند تا نسبت بخشهاى مختلف بدن را در طى دورهٔ نمو تشريح و توصيف کنيم. روش اندازهگيرى آن همانند اندازهگيرى قد است، با اين تفاوت که در اين حالت قد فرد در حالى که روى صندلى نشسته و پاهاى او آويزان است اندازهگيرى مىشود. سپس طول قامت را در نظر گرفته، اندازه در حالت نشسته را از آن کم مىکنيم تا اندازهٔ طول پاها بهدست آيد يا اينکه طول پاها را مىتوان بهطور مستقيم از حدّفاصل قوزک خارجى پا تا زائدهٔ بزرگ استخوان ران اندازهگيرى کرد. پس از اينکه قد در حالت نشسته بهدست آمد مىتوان نسبت آن را به طول قامت محاسبه کرد. اين نسبت در دورهٔ طفوليت بيشتر از دورههاى بعد است و با نمو طولى پا در طى دورهٔ کودکى کاهش مىيابد و بهطور نسبى با سرعت، اندازهٔ پاها به اندازهٔ تنه و سر نزديکتر مىشود.
|