دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
زبان اوستا
زبان ديگر زبان 'اَوِستا' است. اوستا در اصل 'اَوْپِسْٰتاک' است به معنى بنيان جاافتاده و محکم، کنايه است از آيات محکمات و شريعت پابرجاي، و به صيغهٔ صفت مشبهه است، در تاريخ طبرى و ديگر متقدمان از مورّخان عرب 'ابستاق' و 'افسقاق' ضبط شده است و در زبان درى 'اُوْستا ـ اُسْتا ـ وُسْت ـ اُسْت' به اختلاف ديده مىشود و همه جا با لفظ 'زند' رديف آمده است ـ کاف آخر 'اوپستاک' که از قبيل کاف 'داناک' و 'تواناک' است در زبان درى حذف مىشود و تلفّظ صحيح اين کلمه بايستى 'اُوْپستا' باشد ولى به تقليد شعرائى که به ضرورت اين کلمه را مخفّف ساختهاند ما آن لفظ را 'اَوِسْتا' خوانيم. |
امّا لفظ زند از آزنتى 'Azanti' و به معنى گزارش و ترجمه است، و مراد از زند کتب پهلوى است که نخستين بار اوستا بدان زبان ترجمه شده است، و پازند محفّف 'پاتزند' مىباشد که با پيشاوند 'پات (۱) ترکيبيافته و به معنى دوباره گزارش يا ترجمه برگردانيدن دوبارهٔ زند است به زبان خالص دري. |
(۱) . پات و پاذ و پاد و پا و وا و فا و باز ـ که همه يک لفظ و به سير تطور به صورتهاى گوناگون درآمدهاند پيشاوندى است که در آغاز اسامى آمده معنى واگردان آن اسم يا ضد آن واژه را نشان مىدهد مانند 'فراس ـ پاتَفراس' (بادفراه) و سخون و پاتسخون (پاسخ) و زه دو پادزهر (پازهر) و داشت و پاتداشت (پاداشت) و دهشن و پاتدهشن (پاداشن) و گويه و واگويه و بازگويه و غيره. |
پازند عبارت است از نُسکهائى که زند را به خطّ اوستائى و به زبان فارسى درى ترجمه کرده باشند، و از اين رو متأخّران خطّ اوستائى را خطّ پازند نامند. (خط اوستائى را 'دين دپيوريه' مىگفتند يعنى دبيرى دين و خط و مذهبي، و در کتب اسلامى 'دين دفيره' ضبط شده است) |
قسمتى از اوستا عبارت بوده از قصايدى (سرودهائي) به شعر هجائى (دربارهٔ شعر هجائى رجوع شود به مقالهٔ ملکالشعراء بهار در شمارهاى سال پنجم مجلهٔ مهر.) در ستايش(۲) و ساير خدايان آريائى (امشاسپنتان) (۳)، که سمت زيردستى يا مظهريت نسبت به او رمزد و خداى بزرگ يگانه داشتهاند، و اشاراتى داشته در بيان بنيان خلقت و وجود کيومرث (۴) و گاو نخستين 'ايوداذ(۵) و کشته شدن گاو و کيومرث بهدست اهرمن و پيدا شدن نطفهٔ کيومرث در زير خاک به شکل دو گياه که نام آن دو (مهرى و مهريانى ـ مردى و مردانه ـ ملهى و ملهيانه ـ ميشى و ميشانه ـ به اخلاف روايات) بوده است و مورّخان آن را از جنس ريواس دانند و ظاهراً مرادشان همان 'مهرگياه' معروف باشد. و نيز مطالبى داشته در پادشاهى هوشنگ (هوشهنگ) (۶) و طهمورث و جمشيد و ضحاک (اژدهاک) و فريدون و سلم و تور و ايرج و منوچهر و کيقباد و کاوس و سياهوخش و کيخسرو و افراسياب و لهراسب و گشتاسب و زرتشت و خانوادهٔ زرتشت و جمعى ديگر از وزرا و خاندانهاى تورانى و ايرانى و نيز اوراد و دعاها و نمازها و احکام دينى و دستورالعملهاى پراکنده در آداب و اصطلاحات مذهبى و امثال اينها پيدا است که اين کتاب از اثر فکر يکنفر نيست و يا قسمتهائى از اوستا بعدها نوشته شده است و چنين گويند که 'گاثه' (۷) قديمىترين قسمت اوستا است و ساير قسمتها به آن کهنگى نيست. |
(۲) . اورمزد در اصل (اهورامزده) يعنى خداوند بزرگ بوده است و بهتدريج اين کلمه به 'اوهرمزد' و (اورمزد) و (هرمزد) و (هرمز) تبديل يافت و نام خداى بزرگ و روز اول هر ماه شمسى شد و همچنين نام چند تن از پادشاهان ساسانى است و بعد از اسلام نام ستارهٔ مشترى بوده است. يونانيان در کتب خود به لغت اشاره کردهاند و اين کلمه مرکب است از 'اهوره' به معنى 'سرور' و 'مزده' بزرگ در کاثهٔ زردشت جدا از هم نيز استعمال شده است (رجوع شود به کتاب 'گاتها' ترجمه و تأليف پورداود) |
(۳) . امشاسپنتان به فتح امشاسپنت و مرکب است از 'امش ـ امر' يعنى بىمرگ و 'سپنت ـ سفند' يعنى مقدس و روحانى که روى هم 'روحانيان جاوداني' معنى مىدهد و در پهلوى 'امهراسفندان' ضبط است. و عقيدهٔ استاد هرتسفلد اين است که در لغات اوستائى مانند اين لغت و لفظ 'اشو' و 'مشي' و 'مشيانه' و غيره حرف شين غلط و صحيح 'هر' است و بايد 'اهرو' و 'مهرى ـ مهريانه' و 'امهرسپندان' خوانده شود چنانکه در متون پهلوى است و نيز ابوريحان گويد ميشى و ميشانه و آنان را ملهى و ملهيانه نيز خوانند و مجوس خوارزم مرد و مردانه خوانند (الاثارالباقيه ص ۹۹ طبع ليپزيک) و مسعودى ميشا را مهلا و ميشانى را مهليه خوانده است (التنبيه و الاشرف چاپ ليدن ص ۹۳). |
(۴) . کيومرث مرکب است از لفظ 'گيو' از مادهٔ 'گىـ جي' که با 'زي' از زيستن جان و حيات يکى است، و 'مرت' از مادهٔ مرکه با مير و مرگ و مرده و مرد از يک ريشه است يعنى زندهٔ ميرا ـ و عربان: 'حىناطق ميت' معنى کردهاند. در اوستا 'کِيَّه مَرِتَنْ' و در پهلوى 'گيوکْمُرتْ' ضبط است. |
(۵) . (ايودات)ـ و 'ايوداذ' يعنى خلقت اولين، و آن گاوى بود که پيش از ديگر جانداران خلق شد و بهدست اهرمن کشته آمد و اين گاو در کيش مهرپرستى که پيش از زرتشتى بوده است نيز از مخلوقات قديم است و لقب او در پهلوى 'گوشورون' مىباشد و در اوستا 'گِئُوش اُورْوَرْ' است، و نام روز چهاردهم از ماه شمشى به نام گوشوروَنْ نامزد گرديده است. |
(۶) . دراوستا 'هئوشينگهه' است و خاورشناسان گويند به معنى سازندهٔ خانههاى خوب است. به پهلوى 'هوشهنگ' و به عربى 'اوشهنج' آمده است. |
(۷) . اين لفظ در اوستا با اين حرف 'گ آث آ ' ضبط شده است و فرنگيان آن را به خط خود گاتهه يا گاتها Gathaeha نويسنده ولى گاثه خوانند، و بعضى از متأخران به خطا آن را جمع 'گات' دانتستند، تلفظ درست گاثه در زبان پهلوى 'گاس' شد و در زبان درى گاس پهلوى گاه شد و گاه به معنى ظرف مکان و ظرف زمان و تخت و نيز مجازاً به معنى آهنگ موسيقى است و معنى اخير از روى خواندن گاثه و الحان مخصوص که از قبيل ويداخوانى هنديان و قرآنخوانى مسلمين بوده است برخاسته و پساوند بعضى از الحان موسيقي: دوگاه و سهگاه و چهارگاه و راست پنجگانه و نيز گاههاى اندرگاهان پارسيان که عبارت بوده است از نمازهاى پنجگانه مندرج در گاثه که ابوريحان نقل مىکند: اهنوذگاه ـ اشتوذگاه ـ اسپتمذگاه - هوخشترگاه ـ و هشتويشگاه نيز مؤيد اين معنى است و بهنظر مىرسد که 'مقام' عربى که به معنى لحن و آهنگ موسيقى استعمال مىشود مأخوذ از گاه به معنى اخير باشد و ما در باب 'مقامه' باز هم به اين معنى اشاره خواهيم کرد. |
اينک شرحى که راجع به جمعآورى اوستا از روايات مختلف و اسناد پهلوى در دست است يادآور مىنمائيم: |
گويند اوستاى قديم داراى ۸۱۵ فصل بوده است منقسم به ۲۱ نسک يک کتاب و در عهد ساسانيان پس از گردآورى اوستا از آن جمله ۳۴۸ فصل بهدست آمد که آن جمله را نيز به ۲۱ نسک تقسيم کردند و دانشمندان محقق ۲۱ نسک ساسانى را به ۳۴۵،۷۰۰ کلمه برآورد کردهاند و از اين جمله امروز ۸۳،۰۰۰ کلمه در اوستاى فعلى موجود و باقى به تاراج حادثات رفته است. |
در کتب سنّت از جمله در دينکرت رواتيى آوردهاند و در نامهٔ 'تنسر' به شاه مازندران نيز بدان اشاره شده و مسعودى مورخ عرب و جمعى ديگر از مورخان اسلامى هم نقل کردهاند که اسکندر بعد از فتح اصطخر اوستا را که بر دوازدههزار پوست گاو نوشته بودند برداشت و مطالب علمى آن را از طب و نجوم و فلسفه به يونانى ترجمه کرد و به يونان فرستاد و خود آن کتاب را بسوزانيد. |
و نيز دينکرت که يکى از کتب قديم پهلوى است گويد: |
'داراى دارايان هَماک اَپستاک و زندچىگون زرتوهشت هَچ اَوْهرمزد پتْ گرپت و نپشتک دوپچينِ يوکْ پَتْ گنچى شپيکان (شپيکان ـ ن.ل.) يوک پَتْ دِچْ ى نپَشْت داشتن فرمود' |
در کتاب ' شتروهاى ايران' گويد: |
'اَنيک زرتشت دين آورد از فرمان وشتاسپ شه هزارودوست فَرْکَرْتپَتْ دين دپيوريه پت تختکيهاء زرين کرت و نپشت و پت گنچ هان اتهش نيهاذ و انيک گجستک سکندر سوهت و اندر اودرياپ افکند دينکرتى هپت خذايان' |
يعني: ديگر داراى پس دارا همگى اوستا و زند را چنانکه زردشت از هرمزد پذيرفت و نبشت در دو نسخه يکى به گنج شايگان و يکى به دژنپشت (۸) فرمود نگاه دارند، (روايت ديگر) هزار و دويست فر کرد (فصل) بدين دبيرى به تختههاى زرّين تعبيه نمود و نبشت و به گنج آن آتش نهاد، پس سکندر ملعون دينکرت هفت خدايان را سوزانيده در دريا افکند. |
(۸) . دژنپشت ظاهراً قلعهاى بوده است در اپادانا (تختجمشيد حاليه) زيرا روايت ابنبلخى در فارسنامه اين معنى را مصرح است؛ گويد: 'چون زردشت بيامد و شتاسف او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود همه حکمت و بر دوازدههزار پوست گاو دباغت کرده نبشته بود به زر، و شتاسف آن را قبول کرد و به اصطخر پارس کوهى است کوه نفشت گويند همه صورتها و کندهگرىها از سنگ خارا کردهاند و آثار عجيب اندران نموده و اين کتاب زند و پازند آنجا نهاده بود' فارسنامه چاپ کمبريج ص (۴۹ ـ ۵۰) ساير مورخين هم از دژنپشت نام بردهاند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست