چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا
ارتباط جامعهشناسی روستائی با دیگر علوم
بدون شک مطالعه و شناخت همه جانبهٔ محيط روستائى موضوع دانش خاصى نيست، بلکه علوم متعددى مانند علوم طبيعى، جغرافيا، تاريخ، اقتصاد، اخلاق، حقوق، مردمشناسى، جامعهنگارى، روانشناسى، و علوم مشابه ديگر هر کدام به جنبهاى از جنبههاى مختلف محيط روستائى توجه دارند و در شناخت کامل جامعهٔ روستائى با يکديگر همکارى مىکنند. بنابراين لازم است حد و مرز جامعهشناسى روستائى را روشن و رابطهٔ آن را با ديگر علوم مشخص کنيم. |
- علوم طبيعى: |
جامعهشناسى روستائى با برخى از علوم طبيعى ارتباط دارد. اين ارتباط با توجه به خصيصهٔ اساسى روستا يعنى نزديکى و رابطهٔ مستقيم کشاورز با طبيعت و اينکه فرد روستائى بيشتر با طبيعت سر و کار دارد و از آن بهمنظور تأمين زندگى خود بهره مىگيرد، کاملاً مشهود است. |
پيشرفتهاى علوم زيستشناسى عمومى، گياهشناسى، زمينشناسى و جانورشناسى و افزايش دانش انسان دربارهٔ ژنتيک نباتات، سبب ابداع فنون و روشهاى تازهاى شده است که کاربرد آنها در کشاورزى دگرگونىهاى عميقى در دنياى روستائى عصر ما پديد مىآورد. بهعلاوه، انرژى مکانيکى و حتى علوم هستهاى را نيز که با استعمال ايزوتوپها مىتوانند خدمات وسيعى به کشاورزى ارائه نمايند، بايد اضافه کرد. |
جامعهشناسى آثار و نتايج ناشى از تحولات را در ساختار اجتماعى جامعهٔ روستائى مورد بررسى قرار مىدهد. مثلاً نشان مىدهد که رواج ماشينهاى درو موجب آزاد شدن مقدار زيادى نيروى انسانى و بالأخره منجر به مهاجرتهاى فصلى روستائيان مىشود که خود مشاغل جديدى را ضرورى مىنمايد؛ و يا اينکه استفاده از تراکتور مستلزم سطح وسيعى از اراضى زراعتى است که مسئلهٔ يکپارچگى اراضى و از بين رفتن بهرهبرداران کوچک خانوادگى و در نتيجه واکنش آنها را در برابر شيوههاى جديد کشاورزى مطرح مىسازد. |
جامعهشناسى روستائى با دقت تأثير ظهور فنون جديد را در رفتارها، هنجارها و نهادهاى اجتماعى تبيين مىکند و شيوههاى علمى کاربرد تکنيکهاى جديد را ارائه مىدهد و از اين طريق به توسعهٔ جامعهٔ روستائى کمک مىکند. |
- جغرافيا: |
ميان جامعهشناسى روستائى و علم جغرافيا روابط نزديکى وجود دارد؛ بدينمعنى که هر دو از محيط روستائى بحث مىکنند. موضوعاتى که جغرافيدان به بررسى آن مىپردازد، شامل عوامل اصلى بهوجود آورنده شرايط خاص اجتماعى است. شکل سکونت در ده، نحوهٔ معيشت و زندگى ساکنان آن تا حدودى با اقليم و اوضاع و احوال جغرافيائى ارتباط دارد. مثلاً شکل زندگى روستائيان دشت قزوين و درهٔ کوههاى دو هزار و سه هزار منطقهٔ شهسوار با دهنشينان جزيرهٔ قشم و يا مردمى که در اعماق جنگلهاى انبوه و به هم فشردهٔ شمال ايران بهسر مىبرند، با هم تفاوت دارد. شرايط طبيعى، آب و هوا، پستى و بلندى، کمبود يا فراوانى آب، جنس خاک و بالأخره تسهيلات ارتباطى و مانند آنها در ايجاد انواع مختلف اجتماعات انسانى تأثير دارد. |
روستانشينان مناطق جنگلى بسيارى از وسايل کار و زندگى و حتى خانههاى خود را با استفاده از چوب فراوان جنگل بنا مىکنند و مردم کوهستانها در خانهسازى بيشتر از سنگ و گل استفاده مىکنند و ساکنان بسيارى از روستاهاى جنوب اغلب خانههاى خود را از شاخ و برگ و چوب درختان خرما مىسازد. |
ساکنان پارهاى از روستاهاى منطقه 'بانه' بر اثر مقتضيات محيط طبيعى بيشتر ايام سال (حدود ۶ تا ۹ ماه) را بهطور پراکنده در واحدهاى مسکونى جدا از هم که اصطلاحاً 'کُخ' (KOX) ناميده مىشود، بهسر مىبرند و در زمستان و زمان سوگوارىهاى مذهبى گردهم جمع مىآيند و بهطور مجتمع زندگى مىکنند. |
اما در برابر تأثيرى که محيط طبيعى و شرايط اقليمى بر شکل زندگى و نحوه معيشت انسان مىگذارد، کارکردهاى انسان نيز متقابلاً در طبيعت و محيط جغرافيائى مؤثر است. از اينرو در شناسائى اجتماعات انسانى همچنان که دربارهٔ روابط گروهها و تغييرات و تحولات اجتماعى مطالعه مىشود، روابط اين اجتماعات با شکل خارجى آنها و تأثيرى که محيط جغرافيائى بر ساخت اجتماعى دارد، مورد بررسى قرار مىگيرد و در اين مبحث جامعهشناسى روستائى با جغرافيا ارتباط پيدا مىکند. |
اين ارتباط و نزديکى از زمانى که رشتهٔ مهمى از جغرافيا نام جغرافياى انسانى به خود گرفته، اهميت بيشترى پيدا کرده است و بومشناسى انسانى که انسان را از لحاظ ارتباط آن با محيط طبيعى مورد مطالعه قرار مىدهد، عامل مشترکى است که اين دو علم را به هم مربوط مىسازد. |
- تاريخ: |
شناخت پديدههاى اجتماعى از لحاظ جامعهشناسى منحصر به بررسى آن در زمان حال نيست، بلکه براى درک و تبيين کامل وقايع اجتماعى بايد به گذشتهٔ دور يا نزديک آن توجه کرد. جامعهشناسى روستائى بيش از انواع ديگر جامعهشناسى به علم تاريخ احتياج دارد. عادات و رسوم در دنياى روستائى اغلب به گذشتههاى دور ارتباط پيدا مىکند و بسيارى از پديدههاى اجتماعى جامعهٔ روستائى ريشهاى کهن دارند که علل آنها را بايد در زمانهاى طولانى جستجو کرد. |
جامعهشناسى روستائى در بررسى نمودهاى اجتماعى و تجزيه و تحليل و شناخت ريشههاى آن از علم تاريخ مدد مىگيرد. |
فرق اساسى تاريخ با جامعهشناسى در اين است که تاريخ حوادث و وقايع اجتماعى را بهطور جداگانه و مطابق توالى زمانى آن دنبال مىکند و مقيد به زمان و مکان است. در حالىکه جامعهشناسى وقايع و حوادث اجتماعى گذشته و حال را بدون توجه به زمان و مکان مورد بررسى قرار مىدهد. فرق ديگر اين است که تاريخ اغلب تطّور يک نهاد يا پديده اجتماعى را از آغاز پيدايش آن توصيف مىکند، در صورتىکه جامعهشناسى به تجزيه و تحليل امور و وقايع اجتماعى و توجيه علل آنها مىپردازد و روابط ميان آنها را تبيين مىکند و از طريق مقايسهٔ وقايع اجتماعى و مطالعهٔ وجوه اشتراک ميان آنها سعى دارد آن را تعميم دهد و به قوانين کلى دست يابد. |
- اقتصاد: |
مقصود علم اقصاد بررسى کارکردهاى انسان در زمينه توليد، توزيع، مبادله و مصرف کالاها است. ليکن چون اين اعمال در اجتماع صورت مىپذيرد قسمتى از امور اجتماع را تشکيل مىدهند. بهعبارت ديگر، نمودهاى اقتصادى که بر اثر روابط متقابل ميان انسانها بهوجود مىآيند، جزئى از امور اجتماعى بهشمار مىروند. |
بنابراين اقتصاد که به جنبههاى خاصى از امور اجتماعى توجه دارد با جامعهشناسى که امور اجتماعى را بهطور کلى مورد بررسى قرار مىدهد، ارتباط پيدا مىکند. |
جامعهشناسى در واقع رابطهاى را که ميان توزيع کالاها و طبقات و قشرهاى مختلف اجتماعى وجود دارد تبيين مىکند و تأثير عوامل اجتماعى چون عادات و رسوم، سنتها، عقايد و افکار و مذهب و عوامل مشابه ديگر را در پديدههاى اقتصادى نشان مىدهد و روشن مىکند که چگونه تنوع توسعه اقتصادى با نحوهٔ تفکر و شيوهٔ تربيت و وجود ساختار اجتماعى ارتباط دارد. |
- اخلاق: |
هدف جامعهشناسى در صورتى تحقق پيدا مىکند که موضوعات آن بدون توجه به فايده و صرفنظر از استفادهاى که در عمل مىتواند داشته باشد، مورد بررسى قرار گيرد و رابطهٔ علت و معلولى آن کشف شود و اين روابط بهصورت قانون درآيد. بنابراين جامعهشناسى کارى به سود و زيان، مطلوبيت و يا عدم مطلوبيت امور ندارد. بهعبارت ديگر هنگامى که جامعهشناس رفتارهاى انسانى را مورد بررسى قرار مىدهد، براى او اين سؤال مطرح نيست که فلان رفتار پسنديده و يا ناپسند است. بلکه اين رفتارها از نظر جامعهشناس وقايعى را تشکيل مىدهند که او بدون هيچگونه قضاوت ارزشى و اظهار نظر شخصى و بهعنوان يک عالم بىطرف با روشهاى علمى آنها را درک و تبيين مىکند. ديدگاه او با يک عالم اخلاق که وظايف و رفتارهاى انسان را از روى يک زندگى آرمانى قضاوت مىکند و درستى يا نادرستى آن را براساس معيارهاى و ضوابط معينى در نظر مىگيرد، متفاوت است. جامعهشناسى علمى عينى و اخلاق علمى دستورى است. |
جامعهشناس ارزشهاى اخلاقى، عقايد، نگرشها يا ايستارها را بهمنظور اينکه قوانين اخلاقى چگونه بهوجود مىآيند و تطور مىيابند، مورد بررسى قرار مىدهد و گرايشها، ارزشها، عقايد و افکارى را که پايهٔ اخلاقى کنونى بر آن استوار است، توجيه مىکند؛ ولى هيچگاه اصول اخلاقى خاصى را ارائه نمىدهد، و اما اخلاق براى جامعهشناسى اين فايده را در بردارد که محقق جامعهشناس که پاىبند به اصول اخلاقى است موظف مىشود نتايج غيرعلمى و نادرست عرضه نکند و تحقيقات خود را که نتايج آن در برنامهريزىها و توسعهٔ اجتماعى و زمينههاى علمى مورد استفاده قرار مىگيرد، با دقت و امانت و درستى انجام دهد. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست