|
|
دستگاه اسکلتى سالمندان. ساختار اسکلتى در دورهٔ جوانى و بزرگسالى تغيير کمى مىکند، هرچند که وضعيت ضعيف بدن و قامت در هر سنى ممکن است به تغييراتى در اسکلت منجر شود. پژوهشگرانى که روى مسائل دورهٔ سالمندى مطالعه کردهاند، معتقد هستند که در فرآيند افزايش سن، بخشى از استخوانها بهطور طبيعى از بين مىروند (اسميت، سمپوز و پرويس، ۱۹۸۱). آنها همچنين دريافتند که مدارکى دالّ بر تغيير در ترکيب استخوانها وجود دارد. کودکان بهطور اساسى مواد آلى و کانى برابرى در اجزاى ترکيبکنندهٔ استخوانهاى خود دارند اما سالمندان در ترکيبات استخوانى خود ۷ برابر بيشتر از مواد آلي، مواد غيرآلى دارند (اکستون اسميت، ۱۹۸۵؛ استراند و رودال، ۱۹۸۶). از آن گذشته بسيارى از سالمندان از اختلالات مهم مواد معدنى و پوکى استخوان رنج مىبرند که مشخصهٔ آن تحليل تودهٔ استخوانى و نهايتاً قدرت استخوانها است. استخوان در اين حالت پوک شده، مجارى بزرگ مىشوند يا فضاهاى خالى در داخل استخوان بهوجود مىآيد. اين وضعيت احتمال خطر شکستگى را بيشتر مىکند، بهويژه در ناحيهٔ لگن و همچنين به مشکلات مربوط به ترميم استخوان مىافزايد (تيميراس، ۱۹۷۲).
|
|
اگرچه عوامل زيادى به تنهايى يا بهطور گروهى موجب بروز پوکى در استخوانها است اما کمبود بلند مدت کلسيم در رژيم غذايي، عامل اصلى آن است. کم تحرکى نيز در اين امر دخالت دارد. در بانوان پس از شروع يائسگى کاهش سطح استروژن مىتواند باعث پوکى استخوانها شود؛ زيرا هورمونهاى استروژن فعاليتهاى استخوانى را تحريک مىکند. اين امر يعنى کاهش هورمونهاى استروژن را مىتوان عامل پوکى و بروز شکستگى بيشتر استخوان در بانوان سالمند به حساب آورد.
|
|
درمان پوکى استخوان، مصرف قرصهاى کلسيم، ويتامين D و فلورايد است. بعضى مواقع داروهاى استروژندار توسط پزشک براى بانوان پس از شروع يائسگى تجويز مىشود، ليکن درمان از طريق داروهاى استروژندار همراه با خطر بروز نوعى سرطان اندومترى (endometrial cancer) (مربوط به مخاط رحم) است. اخيراً استفاده از پروژستونها (progestogens) احتمال اين خطر را کاهش داده است. شواهد همچنين نشان داده است که بانوانى که فعاليت جسمى دارند چه قبل و چه بعد از يائسگى کمتر به پوکى استخوان و تحليل تودهٔ استخوانى مبتلا مىشوند (بروئر و همکاران، ۱۹۸۳؛ اويستر و همکاران، ۱۹۸۴). وقتى افراد در فعاليتهاى جسمى شرکت مىکنند، نيروهاى مکانيکى وارد شده بر استخوانها به نگهدارى کلفتى استخوان و فشردگى آنها کمک مىکند. حتى فعاليتهاى حرکتى ملايم نيز مىتوانند از تحليل رفتن بافتهاى استخوانى در افراد بالغ جلوگيرى کرده، مواد معدنى استخوانها را در سالمندان افزايش دهند (کرولنر و همکاران، ۱۹۸۲؛ اسميت و همکاران، ۱۹۸۱).
|
|
بهطورى قبلاً بحث شد، مىتوان با استفاده از فرآيند نمو استخوان، سن اسکلتى را سنجيد. ظاهر شدن مراکز استخوانى مختلف و بعداً پيوستن و همجوشى صفحههاى غضروفى مىتواند نشاندهندهٔ رشد اسکلتى فرد در مقايسه با ميزان متوسط رشد استخوانها باشد. سن اسکلتى بهراحتى مىتواند يک سال يا بيشتر از سن تقويمى جلوتر يا عقبتر باشد. معناى آن اين است که در ميان يک گروه از کودکان که همسن هستند، نمو و باليدگى دستگاه اسکلتى مىتواند به اندازهٔ سه سال يا بيشتر متفاوت باشد. اين امر بهطور قطع تأکيد بر لزوم سنجش نمو و باليدگى جسمى بهطور انفرادى دارد.
|
|
چون نمو خطي، نتيجهٔ کل نمو اسکلتى است، لذا اندازهگيرىهاى قامت، بازتابى از نمو خطى استخوان است. موقعى که امکان اندازهگيرى به روش مستقيم مانند راديوگرافى وجود نداشته باشد؛ بلندى قامت با رعايت محدوديتهايى که در مفهوم مىتوان نمو جسمى و باليدگى را به طريقههاى مختلف اندازهگيرى کرد بحث شد، مىتواند نمودار نمو و باليدگى دستگاه اسکلتى بهحساب آيد.
|