هر بيماريى نقطه ضعف معينى دارد که مىتوان از آن نقطه به بيمارى حمله نمود. جنبه اساسى مبارزه با بيمارىها شناسايى اين نقاط ضعف و شکستن ضعيفترين حلقات زنجيرهٔ انتقال بيمارى . مبارزه با بيمارىها مستلزم داشتن اطلاعات دقيق از بيمارى - يعنى دامنه آن و توزيع آن برحسب زمان، مکان و مشخص، چند عاملى بودن سببى آن، منابع آلودهکننده و پويايى انتقال بيمارى است. اين تدابير در سه سطح گسترده عمل مىنمايند:
غالب اوقات لازم مىشود که براى مبارزه با بيمارى بيش از يک روش مبارزه بهطور همزمان بهکار گرفته شود. انتخاب روش مبارزه به عواملى مانند در دسترس بودن ابزار و فنون مناسب، هزينه نسبي، کارسازي، کارآيى و قابليت پذيرش آنها بستگى دارد. با آنکه مبارزه مؤثر با بيمارى مستلزم دانش درباره سببهاى چندعاملى آن است، برطرفکردن يا حذف يک حلقه معين و يا ضعيفترين حلقه ممکن است - حتى در مواقعى که اطلاعات کامل پيرامون سببشناسى بيمارى در دسترش نباشد - در مبارزه با بيمارى کارساز باشد. مثال کلاسيک براى اين موضوع کار جاناسنور در مبارزه با بيمارى وبا در لندن بود که با بستن شير آب منبع مشکوک به ايجاد بيمارى موجب کاهش موارد وبا شد.
اقدامات مبارزه با بيمارى شامل همه تدابير طرحشده براى پيشگيرى يا کاهش هرچه بيشتر بروز شيوع و عواقب بيمارى است. اين تدابير عبارتند از: مشارکت جامعه، پشتيبانى سياسى و هماهنگى بين بخشى - نبايد بهخاطر کاملنبودن يا فقدان اطلاعات دقيق پيرامون سببشناسى عامل بيمارىزا اجراى تدابير مبارزه با بيمارى بهتأخير افتد.
کنترل مخزن
اگر نخستين حلقه زنجيره عليتى (يعنى عامل بيمارىزا) ضعيفترين حلقه باشد، منطقاً مطلوبترين تدبير مبارزه درصورت امکان ازبين بردن مخزن يا منبع عفونت خواهد بود. ازبين بردن مخزن هنگامى که مخزن حيوانى در کار باشد (مانند سل گاوى و تب مالت) آسانتر خواهد بود ولى در مخازن انسانى بهعلت محدودبودن تدابير کلى مبارزه با بيمارى اين کار مقدور نيست. تشخيص زودرس، گزارش بيماري، جداسازي، درمان قرنطينه، مراقبت از بيمارى و گندزدايى همگى برکاهش مقدار عامل بيمارىزاى موجود براى پراکنده شدن، توجه دارند.
قطع راههاى انتقال
يک جنبه مهم مبارزه با بيمارىهاى واگير به شکستن زنجيرهٔ انتقال مربوط است. اين کار بهمعنا ايجاد بعضى تغييرات در محيط زيست انسان است. مثلاً آب محيطى است که براى انتقال بعضى بيمارىها مانند حصبه، اسهال خوني، هپاتيت A، وبا و گاستروآنتريتها بهکار مىرود. تصفيه آب موجب ازبين بردن عوامل اين بيمارىها مىشود و بسته به درجه آلودگى آب، عمل تصفيه با کلرزنى ساده تا روشهاى پيچيده انجام مىگيرد. با وجود اين مبارزه با منبع آلودهکننده آب يک اقدام پراهميت درازمدت است.
بيمارىهاى منتقله بهوسيله مواد غذايى بخصوص در مناطقى که استانداردهاى بهسازى ضعيف است شيوع دارند. نظافت، مانند شستن دستها، پختن غذا، رعايت حفظ غذاى آماده در يخچال و دور ريختن غذاهاى آلوده از بيشتر بيمارىهاى منتقله بهوسيله مواد غذايى پيشگيرى خواهد نمود.
در بيمارىهاى ناقل برد تدابير مبارزه بايد در درجه اول متوجه ناقل و محل تخمريزى آن باشد. مبارزه با ناقلان شامل ازبين بردن سگهاى ولگرد، دامهاى آلوده، حيوانات خانگى دستآموز و... است. تا ميزان آلودگى درميان آنها و انتقال بيمارى از جانور به انسان به حداقل برسد. از طرف ديگر، حملات بيمارىهاى عفونى چه بهوسيله ريزقطرهها يا ريزقطرههاى هستهاى معمولاً آنقدر کاهش نمىيابند که راه انتقال آنها قطع شود و کار مطمئن تشخيص زودرس و درمان بيماري، بهداشت فردى و جمعآورى و دفع ترشحات و فضوات بهنحو مناسب است. بهطور خلاصه، قطع راههاى انتقال عبارتست از حمله به عوامل زيست محيطي، يعنى بهوجود آوردن تعادل بين ميزبان و محيط زيست از طريق ترويج برخى عوامل مؤثر اکولوژيک و ممانعت از برخى ديگر.
ميزبان حساس
سومين حلقه زنجيره انتقال بيمارىهاى عفونى ميزبان حساس يا اشخاص در معرض خطر است که بايد در برابر بيمارى بهوسيله يک يا چندتا از استراتژىهاى زير محافظت شوند:
ايمنسازى فعال
يکى از راههاى مؤثر براى مبارزه با انتشار عفونت تقويت وسايل دفاعى ميزبان است. اين کار را در بعضى شرايط بهوسيله ايمنسازى فعال مىتوان انجام داد. ايمنسازى فعال يکى از نيرومندترين و کارآترين سلاحهاى نوين پزشکى است. در بعضى بيمارىهاى عفونى وسايل مبارزه منحصراً ايمنسازى فعال است. مانند فلج اطفال، کزاز، ديفترى و سرخک. واکسيناسيون دربرابر اين بيمارىها بهطور مرسوم در دوران شيرخوارى و اوايل کودکى انجام مىشود (برابر جدول ايمنسازي) و پس از آن يادآور متناوب براى نگاهدارى سطح ايمن به حد کافى بهعمل مىآيد. علاوه بر اين، ايمنسازى دربرابر بيمارىهاى خاص هم هست (جدول ايمنسازى فعال که در شرايط ويژه توصيه مىشود
) که براى گروههاى پرمخاطره يا در مناطق جغرافيايى محدود که بيمارى بهصورت بومى (آندميک) است يا مشکل بهداشتى عمومى وجود دارد اجرا مىشود (مثلاً تب زرد).
متأسفانه براى همه بيمارىهاى عفونى (مانند مالاريا و بيمارىهاى اسهالي) واکسن وجود ندارد. بيمارىهايى که لازم است کيفيت واکسن آنها بهبود يابد و يا هزينه توليد آنها کمتر شود عبارتند از: سل، سياهسرفه، مننژيت مننگوکوکي، هپاتيت B، هاري، آنسفاليت ژاپنى و...
جدول
ايمنسازى فعال که در شرايط ويژه توصيه مىشود
نوع بيمارى
نوع ايمنسازى
۱. وبا
دو دوز نيم ميلىليترى با فاصلهٔ چهار تا شش هفته زير پوست تزريق مىشود. در بسيج ايمنسازى همگانى يک نوبت يک ميلىليتر تزريق مىشود. ايمنى شش روز پس از ايمنسازى بهوجود مىآيد. هر شش ماه يکبار مقادير يادآور توصيه مىشود.
۲. طاعون
دو دوز با فاصلهٔ هفت تا چهارده روز در زير پوست يا درون ماهيچه تزريق مىشود. ايمنى پنج تا هفت روز پس از تلقيح آغاز و تا نزديک شش ماه طول مىکشد.
۳. حصبه
در بزرگسالان دو نوبت هر بار نيم ميلىليتر واکسن با فاصلهٔ چهار تا شش هفته زير پوست تزريق مىشود. ايمنى ده تا بيست و يک روز بعد از ايمنسازى بهوجود مىآيد، اشخاص در معرض خطر سالى يک بار يک نوبت يادآور لازم دارند.
۴. آنفلوآنزا
واکسن غيرفعال شده بسيار بهکار مىرود. دو نوبت تزرق يک ميلىليتر واکسن نمکى يا آبکى با فاصلهٔ کافى براى ايمنسازى توصيه مىشود. هنگامىکه خطر همهگيرى وجود داشته باشد يک نوبت هم مىتوان تزريق کرد. مدت ايمنى حاصله سه تا شش ماه طول مىکشد. واکسنهائى که بهعنوان مادهٔ کمکى روغن دارند مدت ايمنى بيشتر دارند ولى واکنشهاى موضعى نامطبوع توليد مىنمايند.
۵. تب زرد
مقدار واکسن (از نوع 17D) نيم ميلىليتر و راه تزريق زيرپوستى است. ايمنى از ده تا دوازده روز پس از ايمنسازى آغاز و تا ده سال به درازا مىکشد.
ايمنسازى غيرفعال (Passive Immunization)
براى ايجاد ايمنسازى انفعالى سه نوع فرآورده بهکار مىرود: ۱. گلبولين ايمن عادى انسان، ۲. گلبولين ايمن اختصاصى و ۳. پادزهر و آنتىسرمها.
ايمنسازى غيرفعال در مبارزه با بيمارىها بصورت همگانى ارزش ناچيزى دارد. توصيه مىشود که براى افراد غيرايمن در شرايط ويژه انجام شود. ايمنسازى انفعالى يک کار موقتى و تنها هنگامى سودمند است که رويارويى با عفونت بهتازگى روى داده باشد و يا در چند روز آينده بيمار را تهديد نمايد. مدت آن کوتاه و در تغيير است (يک تا شش هفته)، واکنشهاى نامطلوب ممکن است بروز نمايد (بخصوص اگر آنتىسرم از نوع غيرانسانى باشد).
ترکيبى از ايمنسازى فعال و غيرفعال (Combined Immunization)
در بعضى بيمارىها (مانند هاري) مخلوطى از ايمنسازى فعال و غيرفعال بهکار گرفته مىشود؛ برابر توصيههاى موجود نبايد ايمونوگلبولين از سه هفته پيش تا دو هفته پس از تجويز واکسن زنده خفيفشده بهکار رود. مثلاً پاسخ پادتنى دربرابر واکسن زنده سرخک در کسانى که بصورت همزمان گلبولين ايمن دريافت مىدارند کاهش مىيابد. با وجود اين براى اين قاعده استثناهايى هم هست، مانند تجويز گلبولين ايمنِ هپاتيت B و واکسنِ آن بصورت همزمان.