|
|
با افزايش کارآئى کروماتوگرافى گازى و طيفسنجى جرمى در تشخيص استروئيدهاى آنابوليک و تستوسترون، بسيارى از ورزشکاران به مصرف hGH روى آوردهاند. تخمين شيوع مصرف دشوار است، چرا که امروزه روش کاملاً قطعى براى تشخيص hGH اگزوژن در دسترس نيست. شواهد مصرف hGH و يافتن آن در نمونهٔ ادرارى تست شده در مسابقات قهرمانى دو و ميدانى در هلسينکى به سال ۱۹۸۳ گزارش گرديد و تصور مىشود که اين ماده مصرف زيادى در ميان بازيکنان فوتبال آمريکائى و ورزشکاران پرورش اندام داشته باشد.
|
|
اگرچه اطلاعات کمى در مورد نحوهٔ استفادهٔ ورزشکاران از hGH وجود دارد، ولى براساس گزارشات موجود ورزشکاران ۲۰ برابر دوز توصيه شده براى مقاصد درمانى را مصرف مىکنند. دوز درمانى در موارد کمبود هورمون ۳/۰ ميلىگرم بهازاء هر کيلوگرم از وزن بدن در هفته است که در دوزهاى روزانه يا سه بار در هفته بهصورت داخل عضلانى تجويز مىشود. بهنظر مىرسد در ورزش چهار سوء استفادهٔ اصلى از hGH مىشود:
|
|
- افزايش توده و قدرت عضلانى
|
|
- افزايش تودهٔ لخم بدن
|
|
- بهبود ظاهر عضلانى
|
|
- افزايش قد نهائى بزرگسالان
|
|
شواهد علمى حاصل از کارآزمائىهاى بالينى کنترل شده مبنى بر اينکه hGH قدرت عضلانى را افزايش مىدهد، ناچيز هستند و بيشتر گزارشهاى پيرامون کارآئى hGH براساس روايت افراد و يا بر مبناى تجارت روى حيوانات هستند. Smith و Perry در ۱۹۹۲ تجارب کنترل شده روى حيوانات را شرح دادن که در آنها hGH قدرت عضلهٔ آتروفيه گونهاى موش آزمايشگاهى را افزايش داد، ولى هيچگونه افزايشى در قدرت عضله طبيعى بهدست نيامد.
|
|
برخى شواهد از اين ادعا که تجويز hGH ممکن است تودهٔ لخم بدن را افزايش دهد، حمايت مىکنند. Hickson، Lombardo و Lamb در ۱۹۹۱ مواردى را شرح دادند که تجويز hGH به کاهش قابل ملاحظهاى در وزن چربى و افزايش وزن بدون چربى در قياس با افرادى که دارونما دريافت کرده بودند، منجر گرديد. اثر مشابهى در طى تجويز hGH به افراد سالمند مشاهده گرديد (Kicman و Cowan، سال ۱۹۹۲).
|
|
با توجه به اثرات فوق چنين ادعا شده که تجويز hGH باعث مىگردد که بدن ورزشکاران پرورش اندام عضلانىتر بهنظر برسد.
|
|
برخى بدنسازان همچنين از داروهائى استفاده مىکنند که ترشح هورمون رشد را افزايش مىدهند. اين داروها شامل پروپرانولول، وازوپرسين، کلونيدين و لوودوپا هستند. مدرکى وجود ندارد که اين روشها هيپرتروفى عضلانى را افزايش دهند.
|
|
برخى کودکان نيز براى افزايش قد و برگزيده شدن در ورزشهائى که نياز به قد بلند دارند، از هورمون رشد استفاده مىکنند. با اين وجود قضاوت صحيح در مورد اينکه چه ميزان هورمون رشد بايد تجويز گردد تا فرد بيش از حد بلند نشود، مشخص نيست.
|
|
|
۱. آکرومگالى يک عارضهٔ جانبى بالقوهٔ جدى در افرادى است که از مگادوزهاى hGH استفاده مىکنند. تخمين زده شده که در بيماران مبتلا به آکرومگالى که غلظت هورمون رشد آنها در حد ۳۰-۵ نانوگرم در ميلىليتر است، ميزان توليد هورمون به ميزان ۹-۵/۱ ميلىگرم در روز مىرسد. حتى دو برابر افزايش در دوز توصيه شده مىتواند به آکرومگالى منتهى شود و يک محدودهٔ درمانى باريکى باقى مىماند. در ورزشکارانى که حدود ۲۰ ميلىگرم در روز مصرف مىکنند، خطر آکرومگالى قابل ملاحظه است. عوارض آکرومگالى شامل ديابت، آرتريت، ميوپاتي، برآمدگى استخوان آرواره و پيشاني، عريض شدن انگشتان دست و پا و استئوپوروز مىباشند.
|
|
۲. عوارض جانبى در بيماران مبتلا به کمبود هورمون رشد عموماً ناچيز هستند. عوارض جانبى گزارش شده شامل افزايش فشار داخل جمجمه، هيپرگليسمى و گليکوزورى هستند.
|
|
۳. در بيماران بزرگسال که از hGH استفاده مىکنند، احتباس مايع، درد مفصلي، ژنيکوماستى و احتمالاً سندرم تونل کارپ مشاهده شده است.
|
|
۴. بيمارى کروتزفلد - جاکوب در اثر مصرف hGH مشتق از غدد هيپوفيز اجساد رخ داده است. هرچند که استفاده از hGH صناعى اين مشکل را رفع مىکند، ورزشکاران اغلب موادى را از منابع بازار سياه تهيه مىکنند، بدين ترتيب خطر ابتلاء آنها به اين اختلال نورولوژيک کشنده افزايش مىيابد.
|
|
توليد آنتى بادى بر ضد هورمون رشد، قرمزي، خارش، تورم يا ليپوآتروفى در محل تزريق، کارديومگالي، افزايش غلظت اسيدهاى چرب غيراشباع، احتباس مايع گذرا همراه با ادم محيطي، سردرد، درد عضلانى و مفصلى از ساير عوارض اين دارو بهشمار مىروند.
|
|
بهعلاوه چنين بهنظر مىرسد که هورمون رشد حالت کارسينوژن داشته و از ريسک فاکتورهاى بروز لوسمى به حساب مىآيد.
|
|
|
خطرات احتمالى درمان با hGH در کودکان مورد توجه قرار گرفته است. در بريتانيا، دوز استاندارد توصيه شدهٔ hGH حدود شش دهم IU/kg از وزن بدن در هفته است. اين مطلب عموماً پذيرفته شده که ورزشکاران مصرفکننده از اين داروها دهها برابر اين دوز را مصرف مىنمايند (Smith و Perry، سال ۱۹۹۲). عوارض جانبى عمده شامل تغييرات اسکلتي، بزرگ شدن انگشتان دست و پا، رشد حدقه و بزرگ شدن فک هستند. بزرگى احشاء و کارديومگالى ايجاد شده اغلب اوقات يکى از علل مرگ همراه با سوء مصرف hGH محسوب مىگردد. اگرچه سايز عضلات اسکلتى افزايش مىيابد، اغلب شکاياتى از ضعف عضلانى وجود دارد. تغييرات بيوشيميائى شامل اختلال در تنظيم گلوکز (معمولاً هيپرگليسمي) و هيپرليپيدمى هستند. اين تغييرات در شيوع بيشتر ديابت در مصرفکنندگان hGH دخيل مىباشند. آرتريت و ناتوانى جنسى غالباً پس از سوء مصرف مزمن hGH رخ مىدهند (Kicman و Cowan، سال ۱۹۹۲).
|
|
يک پيامد عجيب افزايش سنتز پروتئين به هنگام سوء مصرف hGH ضخيم و زبر شدن پوست است. حالت موسوم به پوست فيل، پوست را تقريباً در مقابل سر سوزنهاى استاندارد سرنگ نفوذناپذير مىسازد (Taylor، سال ۱۹۸۸). مجموعهٔ عوارض جانبى ذکر شده، بهويژه کارديومگالي، هيپرليپيدمى و هيپرگليسمى تقريباً بهطور قطع در کاهش طول عمر افرادى که از توليد بيش از حد hGH رنج مىبرند، دخالت دارند (Smith و Perry، سال ۱۹۹۲).
|
|
|
hGH توسط IOC ممنوع اعلام شده است. با اين حال تا امروز روش مطمئنى براى تشخيص hGH وجود ندارد. پزشکان تيم بايد بر روى شک بالينى براساس عوارض جانبى محتمل تکيه کنند و به ورزشکاران در مورد خطرات هورمون رشد اگزوژن آموزش دهند.
|
|
اين اعتقاد در بين ورزشکاران رايج است که هورمون رشد در آزمايش دوپينگ قابل تشخيص نيست. اين عقيده بر اين اساس است که hGH تجويز شده از hGH آندوژن قابل افتراق نمىباشد. نيمهٔ عمر پلاسمائى hGH تنها ۱۵ تا ۲۸ دقيقه است و کمتر از ۰۱/۰ درصد آن در ادرار دفع مىشود (Kicman و Cowan، سال ۱۹۹۲). با اين حال وجود، رابطهٔ خونى مابين غلظتهاى پلاسمائى و ادرارى hGH وجود دارد، ممکن است شناسائى سوء مصرف اخير را با انجام نمونهگيرى ادرارى تصادفى مقدور سازد.
|
|
بهترين روش براى تشخيص سوء مصرف hGH تعيين نسبت ادرارى IGF-I به IGF-II مىباشد. در بزرگسالان طبيعى غلظتهاى سرمى IGF-I و IGF-II بسيار بيشتر از غلظت متوسط hGH است. تجويز hGH به بزرگسالان طبيعى باعث افزايش قابل ملاحظه و طولانى مدت، تنها در غلظت سرمى IGF-I مىشود. بنابراين بزرگسالانى که از hGH سوء استفاده مىکنند، قاعدتاً نسبت به IGF-I به IGF-II غير طبيعى در سرم دارند که احتمالاً در نسبت ادرارى نيز بازتاب خواهد داشت. امروزه کار بيشترى در آزمايشگاههاى داراى مجوز IOC در حال انجام است تا دقت و کارآئى اين روش تشخيص را معين نموده و همچنين در مورد کيفيت تأثير سن، جنس، رژيم غذائى و ورزش بر نسبت IGF-I به IGF-II ارزيابى صورت پذيرد.
|
|
اخيراً روشهاى جديدى براى تشخيص سوءمصرف هورمون رشد ارائه شدهاند، ولى هنوز آنچنان رواجى ندارند که در مسابقات ورزشى مورد استفاده قرار بگيرند. بههر حال، دو روش براى تشخيص سوءمصرف GH ارائه گرديده است. در روش نخست از عيارسنجى ايمنى (Immoniassay) استفاده مىشود که ايزومرهاى GH مشتق از هيپوفيز و منومر هورمون رشد نوترکيب (Recombinant) را افتراق مىدهد. روش دوم از طريق نشان دادن اينکه غلظت يک يا چند ماده حساس به GH در جريان خون بيش از محدودهٔ طبيعى فيزيولوژيک است، سوء مصرف هورمون رشد را مشخص مىسازد. در هر دو روش به جاى نمونهٔ ادرار از نمونهٔ خون استفاده مىشود. اولين روش براى مدتى حدود ۲۴ ساعت پس از تزريق کارآئى دارد و بيشتر براى آزمون خارج از مسابقه مناسب است. دومين روش حساسيت معقولى با ۲ هفته پس از آخرين تزريق GH دارد و تحت تأثير ورزش سنگين قرار نمىگيرد و براى نمونههاى بعد از مسابقه مناسب مىباشد. اين روش در مردان نسبت به زنان حساسيت بيشترى دارد. بههر حال در مورد هر دو روش بايد مطالعه و تحقيقات بيشترى صورت بگيرد.
|