|
|
خوابدیدن یکی از حالتهای هوشیاری دگرگون است که در آن تصویرهای ذهنی بهیاد مانده و صحنههای خیالی موقتاً واقعیت بیرونی پنداشته میشوند. محققان هنوز نمیدانند چرا اصولاً مردم خواب میبینند چه رسد به اینکه بدانند چرا چیزهای خاصی را خواب میبینند. با این حال، با استفاده از روشهای نوین پژوهش به پرسشهای زیادی دربارهٔ رؤیا پاسخ داده شده است.
|
|
|
با اینکه اغلب مردم رؤیاهای خود را صبح روز بعد بهیاد نمیآورند، شواهد مربوط به خواب آرایام حاکی از آن است که فراموشکنندگان رؤیا به اندازهٔ بهیاد دارندگان رؤیا، خواب میبینند. اگر شما کسانی را که سوگند میخورند در تمام عمر خود خواب ندیدهاند به آزمایشگاه پژوهش دربارهٔ رؤیا ببرید و آنها را در حین خواب آرایام بیدار کنید، خواهید دید که آنها به اندازهٔ دیگران رؤیای خود را بهیاد میآورند. کسی که میگوید 'من هیچوقت خواب نمیبینم' ، معنایش آن است که نمیتواند رؤیاهای خود را بهیاد بیآورد.
|
|
پژوهشگران، برای تبیین تفاوتهائی که در میزان یادآوری رؤیا دیده میشود، چند فرضیه ارائه دادهاند. برطبق یکی از این فرضیهها، فراموشکنندگان رؤیا کمتر از بهیاددارندگان آن میتوانند رؤیاهای خود را بهخاطر سپارند. بنا به فرضیهای دیگر، برخی افراد در اثناء خواب آرایام نسبتاً راحت بیدار میشوند و به این ترتیب رؤیاهای بیشتری را بهخاطر میآورند تا کسانی که خواب عمیقتری دارند. در مقبولترین الگوئی که در مورد یادآوری رؤیا عنوان شده، از این نظر جانبداری میشود که عامل عمده در این زمینه رویدادهائی است که بههنگام بیدارشدن رخ میکند. طبق این فرضیه، تحکیم رؤیا در حافظه منوط به این است که بلافاصله بعد از بیداری، یک دورهٔ کوتاه عاری از عوامل مخل وجود داشته باشد (هابسون، ۱۹۸۸؛ کولاک - Koulack و گودایناف - Goodenough در ۱۹۷۶).
|
|
|
طول بعضی رؤیاها آنی بیش بهنظر نمیرسد. مثلاً با صدای زنگ ساعت بیدار میشویم و خاطرههای درهمی از آتشسوزی و ورود ماشینهای آتشنشانی و صدای کرکنندهٔ آژیر آنها را بهیاد میآوریم. از آنجا که ساعت هنوز هم زنگ میزند، میپذیریم که رؤیای ما ناشی از همین صدا بوده است. اما پژوهشها نشان میدهند که صدای زنگ ساعت یا هر صدای دیگر فقط موجب فراخوانی یک صحنهٔ کامل از میان خاطرهها یا رؤیاهای قبلی میشود. نظیر این تجربه در طول بیداری هم روی میدهد و آن وقتی است که نشانهای واحد، خزانهای سرشار از خاطرهها برمیانگیزد که بازگوئی آن مدتی وقت میبرد. با اشاره به یک بررسی در زمینهٔ آرایام میتوان بهمدت زمان رؤیاهای معمولی پی برد. در این بررسی آزمودنیها را از خواب بیدار میکردند تا رؤیای خود را با لالبازی نمایش دهند (دمنت و ولپرت - Wolpert در ۱۹۵۸). وقت لازم برای نمایش رؤیا به شیوهٔ لالبازی، معادل مدت زمان خواب آرایام بود، و این میرساند که در رؤیا رویدادها معمولاً همانقدر بهطول میانجامند که در زندگی واقعی.
|
|
|
پاسخ این است که 'بعضی وقتها، بلی' . میتوان به افراد یاد داد تشخیص دهند که کی خواب میبینند، و این آگاهی مزاحم جریان خودجوش رؤیا نشود. برای مثال، میتوان به آزمودنیها یاد داد که هروقت احساس کردند خواب میبینند کلیدی را فشار دهند (سلامی - Salamy در ۱۹۷۰).
|
|
بعضی از مردم رؤیاهای روشن (lucid dreams) دارند. در این نوع رؤیا رویدادها چنان طبیعی و عاری از خصوصیات عجیب و غیرمنطقی رایج در رؤیاها بهنظر میآیند که خواب بیننده احساس میکند بیدار و هوشیار است. افرادی که رؤیای روشن میبینند اظهار میدارند که در رؤیاهای خود دست به 'آزمایشهائی' میزنند تا بدانند واقعاً بیدار هستند یا خواب میبینند. یک پزشک هلندی بهنام ونایدن (van Eeden) (۱۹۱۳)، یکی از نخستین کسانی بود که گزارش دقیقی ارائه داد از اینکه چگونه در یک رؤیای روشن دست بهکارهائی زده تا ثابت کند آنچه در خواب میبیند واقعی نیست. در گزارش بعدی، براون (Brown) (۱۹۳۶) از آزمایشی میزان شده یاده کرد که طی آن میکوشید در رؤیا بپرد و خودش را در هوا معلق میسازد؛ اگر در این کار موفق میشد میدانست که دارد خواب میبیند. هم براون و هم ایدن گزارش کردهاند که در ضمن رؤیا گهگاه یک 'بیداری دروغین' داشتهاند. برای مثال، براون در یکی از رؤیاهایش متوجه شد که دارد خواب میبیند و برای آزمایش قدرت کنترل خود بر حوادث تصمیم گرفت تا کسی صدا کند. بعد دست به جیبش برد تا ببیند پول دارد تا به راننده بدهد یا نه. در این موقع فکر کرد که بیدار شده است و متوجه شد سکههائی روی رختخوابش پراکنده شدهاند. در همین لحظه واقعاً بیدار شد و دید که در حالت دیگری دراز کشیده است، و البته از سکهها هم خبری نبود.
|
|
|
روانشناسان نشان دادهاند که محتوای رؤیا را میتوان تاحدودی کنترل کرد. برای این منظور به آزمودنیها پیش از خواب مطالبی را تلقین میکنند، و بعد به تحلیل و بررسی رؤیائی میپردازند که آنها بهدنبال تلقین، در خواب دیدهاند. در پژوهشی دربارهٔ تلقین ضمنی پیش از رؤیا (implicit predream suggestion)، پژوهشگران بررسی کردند که زدن عینک قرمز بر چشم طی چند ساعت پیش از خواب چه تأثیری در رؤیا دارد. اگرچه در این مورد هیچگونه تلقینی در کار نبود و آزمودنیها نیز از هدف آزمایش بیخبر بودند، با این حال بسیاری از آنها گزارش دادند که رؤیائی با زمینهٔ قرمز داشتهاند (رافوارگ - Roffwarg، هرمان - Herman، باور - آندرز - Bower - Anders، و تابر - Tauber در ۱۹۷۸). در تحقیقی دربارهٔ تأثیر تلقین صریح پیش از رؤیا (overt predream suggestion)، از آزمودنیها خواسته شد سعی کنند رؤیائی مربوط به یک ویژگی شخصیتی مورد پسند خود داشته باشند. اغلب آزمودنیها دستکم یک رؤیا گزارش کردند که ویژگی شخصیتی دلخواه آنان در آن نمایان بود (کارترایت - Cartwright در ۱۹۷۴).
|
|
تلقین پسهیپنوتیسمی (posthypnotic suggestion) روش دیگری برای اثرگذاردن بر محتوای رؤیا است. در تحقیق گستردهای با استفاده از این روش، به افرادی که بسیار هیپنوتیسمپذیر بودند جزئیات صحنههای رؤیا تلقین شد. پس از تلقین، آزمودنی میخوابید تا سرانجام با فرارسیدن مرحلهٔ آرایام او را از خواب بیدار میکردند. در برخی از رؤیاهائی که گزارش شد فقط موضوعات کلی مطالب تلقین شده آمده بود بیآنکه نکات اختصاصی در آنها منعکس شود، اما در برخی دیگر از رؤیاها عناصر اختصاصی تلقین نیز نمایان بود (تارت - Tart و دیک - Dick در ۱۹۷۰).
|
|
|
در نظریهٔ فروید، رؤیاها فرآوردههائی ذهنی هستند که میتوان آنها را فهمید و تفسیر کرد. این نظریه یکی از نخستین و جامعترین کوششهائی است که در زمینهٔ تبیین محتوای رؤیاها بدون توسل به مسائل فراطبیعی صورت گرفته است. فروید در کتاب تعبیر رؤیا (۱۹۰۰) این نظر را مطرح ساخت که رؤیاها 'شاهراهی بهسوی شناخت فعالیتهای ناهوشیار ذهن' هستند. او بر این باور بود که رؤیا کوششی در کسوت مبدل برای برآورده ساختن امیال (wish fulfillment) است. مقصود وی این بود که رؤیاها متأثر از امیال، نیازها، یا اندیشههائی هستند که برای فرد غیرقابل پذیرش بوده، و به ناهوشیار رانده شدهاند (مثلاً، میل ادیپی به والد غیرهمجنس). این امیال و اندیشهها محتوای نهفتهٔ (latent content) رؤیا هستند. فروید کلمهٔ بازبین (مأمور سانسور) را بهعنوان استعارهای برای جریان تبدیل محتوای نهفته به محتوای آشکار (manifest) (افراد و رویدادهائی که در شرح رؤیا میآیند) بهکار برد. بهگفتهٔ فروید این مأمور سانسور از شخص خفته حفاظت میکند و او را قادر میسازد که تکانههای واپسرانده را بهصورت نمادین بیان کند و در عین حال از احساس گناه یا اضطرابی که در صورت بیان آنها در قالب هوشیارانه و غیرمبدل گریبانگیرش میشد، مصون بماند.
|
|
تبدیل محتوای نهفتهٔ رؤیا بهمحتوای آشکار، از طریق عمل رؤیا (نامی که فروید به این فرآیند میدهد) انجام میشود. وظیفهٔ این فرآیند این است که مواد ناهوشیار بهنحوی رمزگردانی شده و تغییر شکل یابند که بتوانند وارد حیطهٔ هوشیاری شوند. با این حال، گاهی عمل رؤیا مؤثر واقع نمیشود، و اضطراب، خواب بیننده را بیدار میکند. رؤیا اساساً بیانگر برآوردهشدن امیال یا نیازهائی است که بهسبب دردناک یا گناهآمیز بودن زیاده از حد، شخص نمیتوان هوشیارانه بهوجود آنها اذعان کند. (فروید، ۱۹۳۳)
|