شاخهاى از علوم که شامل نمو انسانى و اندازهگيرى بدن است انسانسنجى جسماني ناميده مىشود. شاخصهاى اندازهگيرى آن شامل قد، وزن، طول اندام، پهناى بدن و محيط اندام مىشود. با وجود اينکه افراد زيادى اين اندازهگيرىها را امرى عادى مىپندارند، بايد آنها را بهدقت انجام داد تا بتوان به اطلاعات قابلاعتمادى در مورد نمو انسان دست يافت (بويد، ۱۹۲۹). لازم است آزمايشکنندگان دستورالعملهاى لازم را رعايت کنند و اينگونه اندازهگيرىها را انجام دهند.
|
|
|
|
يکى از اندازهگيرىهاى عادى انسانسنجى جسمى است. براى اندازهگيرى آن به ترازوى دقيقى نياز داريم. قپانهاى مسطح براى اين کار ارجح است (گوردون، چاملى و روش، ۱۹۸۸). فردِ مورد آزمايش با لباس بسيار کم در وسط صفحهٔ ترازو مىايستد و سپس وزن او اندازهگيرى مىشود. اندازهٔ قد و وزن در طى روز نوسان دارد، لذا اگر فردى را چندبار اندازهگيرى مىکنيد و مىخواهيد نتايج بهدست آمده را با يکديگر مقايسه کنيد، بهتر است اين عمل را هر روز در وقت معين و مشابهى انجام دهيد.
|
|
در اينجا نيز بايد در تفسير دورى و نزديکى به ميانگين، احتياط لازم را بهعمل آورد، زيرا رقم وزن بهتنهايى نمىتواند اطلاعات مربوط به ترکيب بدن را ارائه دهد (لاغر يا فربه و چاق). نوجوان ۱۶ سالهاى را در نظر بگيريد که وزن او در حد رتبهٔ درصدى ۸۵ است. اين نوجوان ممکن است سنگينتر از حد متوسط باشد يا اينکه بيش از حد عضلانى بوده، به اندازهٔ وزن دورهٔ بلوغ خود رسيده و از ساير همسالان پيشافتاده باشد، لذا ملاحظه مىشود که تنها، اندازهٔ وزن او نمىتواند بيانکنندهٔ اين حالات مختلف باشد.
|
|
|
براى دستيابى به اطلاعات بيشتر در مورد نمو و وزن بدن، آزمايشکنندگان ميزان چربى و عضلانى بودن بدن را تخمين زده، ارزيابى مىکنند. آنها وزن بدن را به دو قسمت تقسيم مىکنند، وزن چربى و وزن بدون چربى شامل استخوان، عضله، اندامها و ساير بافتها جزء بافت چربى مىشود. اندازهگيرى مقدار چربى بدن بهطور مستقيم امرى است مشکل. اما مىتوان به چند روش مقدار چربى بدن را پيشبينى کرد:
|
|
اندازهگيرى وزن بدن در زير آب. مىتوان چگالى بدن را با مقايسهٔ وزن آن در خارج و داخل آب تخمين زد. چگالى عضله بيشتر از چگالى چربى است؛ بنابراين فردى که عضلانى و چربى بدن او ناچيز باشد در زير آب سنگينتر از فردى است که چربى بيشترى دارد؛ در صورتى که هر دو در خارج از آب داراى يک وزن بودهاند. براى اندازهگيرى دقيق در زير آب، بايد اطمينان پيدا کرد که او کاملاً زير آب رفته و هواى داخل ريهها را خارج کرده است. اين روش براى کودکان بسيار سخت است، لذا کمتر در مورد آنها از اين روش استفاده مىشود.
|
|
پتاسيم ۴۰. اين روش طريقهٔ ديگرى براى سنجش مقدار چربى بدن است. در اين روش مقدار پتاسيم ۴۰ که بدن بهطور طبيعى مىتواند دفع کند سنجيده مىشود؛ زيرا مقدار آن بهطور نسبى متناسب با وزن بدن بدون چربى است. روش اندازهگيرى به اين طريق است که فرد روى دستگاه دراز مىکشد، سپس تشعشعهاى جسمى او از طريق پوست بدن و سطح پتاسيم ۴۰ اندازهگيرى و ثبت مىشود. اين روش دقيق و ساده، اما دستگاههاى آن گران و کمياب است.
|
|
اندازهگيرى ضخامت چربى زير پوست. روش اندازهگيرى ضخامت چربى زير پوست عملىترين روش براى سنجش ترکيب بدن در محيطهاى تفريحى - ورزشى و آموزشى است. آزمايشکننده ضخامت چربى زير پوست بدن را با قرار دادن دستگاه کاليپر (چربىسنج) روى پوست اندازهگيرى مىکند. براى اين کار پوست و بافت چربى زير آن را در بين انگشتهاى شست و سبابه قرار داده، محل چروک را اندازهگيرى مىکند. سپس رقمهاى بهدست آمده را در معادلهٔ جبرى قرار داده، چگالى بدن و وزن چربى آن را تخمين مىزند. اين معادلات بهطور ايدهآل بايد مناسب با وضعيت نژادي، سطح آمادگى جسمى و جنسيت افراد بعد از بلوغ باشد؛ براى مثال، کودکان در بافت استخوانى خود داراى آب بيشتر و مواد کانى کمترى نسبت به بزرگسالان هستند، لذا استفاده از معادلات مربوط به بزرگسالان بهمنظور تخمين وزن چربى کودکان ممکن است به حد نصابهاى بيشتر نيانجامد (بويلو و همکاران، ۱۹۸۸). براى کودکان بزرگتر و نوجوانان، معادلات خاصى تهيه شده است (بويلو و همکاران، ۱۹۸۴؛ اسلاتر و همکاران، ۱۹۸۸)، ليکن معادلات لازم براى کودکان زير هفت سال هنوز مورد نياز است.
|
|
|
اندازهگيرى پهناى بدن براى سنجش ميزان نمو، بهويژه فيزيک و ساخت بدن مفيد است. آزمايشکننده با استفاده از پهناسنج آن را اندازهگيرى مىکند. اين اندازهگيرىها معمولاً فاصلهٔ بين دو زائدهٔ استخوانى مانند فاصلهٔ بين زائدههاى اخرمى دو استخوان کتف را براى اندازهگيرى پهناى شانه يا لبهٔ استخوان لگن را براى اندازهگيرى پهناى نشيمنگاه مىسنجد. ممکن است در افراد چاق و فربه پيدا کردن اين زوائد استخوانى مشکل باشد، لذا موقعى که دستگاه اندازهگيرى روى اندام قرار گرفت بايد به آن کمى فشار آورد و مطمئن شد که بافتِ نرمِ روى استخوان تأثير زيادى در اندازهگيرى نداشته باشد (ويلمور و همکاران، ۱۹۸۸). از تقسيم پهناى شانه بر پهناى نشيمنگاه مىتوان نسبت مفيدى را براى مشاهدهٔ تغييرات نسبى بدن بهدست آورد. اين نسبت بهطور قابل ملاحظهاى نشاندهندهٔ تفاوتهاى جنسى مربوط به نمو و بلوغ است. اين نسبت در مردان بيشتر از زنان بوده، مشخصکنندهٔ شانههاى پهنتر و نشيمنگاه باريکتر آنها نسبت به بانوان است. لگن بانوان بهطور نسبى بزرگتر از مردان است و مساعد براى وضع حمل، لذا نسبت پهناى شانه به پهناى لگن آنها کمتر از مردان است. ساير شاخصهاى اندازهگيرى محيط اندامها عبارتند از پهناى مچ دست، پهناى زانو و فاصلهٔ بين زوائد بزرگ استخوانهاى ران.
|