چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
وُتسک (۱۹۲۲ - ۱۹۱۷)
وُتسک داستان غمآلود یک سرباز است که جامعهای متخاصم او را به دامن قتل و جنون میکشاند. وُتسِک که ضد قهرمانی دچار تصورات عجیب و غریب است، توسط فرماندهای سادیستی آزار و شکنجه میبیند، پزشکی نیمهدیوانه از او همچون خوکچهای آزمایشگاهی سوءاستفاده میکند، و سرانجام از معشوقش ماری نیز خیانت میبیند. وُتِسک معشوقش را به ضرب چاقو میکشد و هنگام شستن دستهایش از خون او، در آب غرق میشود. | |
تخیل موسیقائی برگ در ۱۹۱۲ پس از تماشای نمایش وُیتسک (Woyzeck) نوشتهٔ گئورگ بوشنر ( Georg Büchner) ،(۱۸۱۳ - ۱۸۳۷)، دراماتیست و انقلابی آلمانی، برانگیخته شد. این نمایشنامه گرچه در اوایل دههٔ ۱۸۳۰ نوشته شده اما از نظر دیالوگهای سرراست و واقعگرا و نیز صحنههای منفصل بهگونهای حیرتانگیز مدرن است. برگ هنگام خدمت در ارتش اتریش، طی جنگ جهانی اول، این نمایش را به قالب یک اپرا درآورد. تجربههای دردبار او در ارتش میتوانسته است سبب همدردی ژرف او با وُتسک شود. | |
جو کابوسگونهٔ این اپرا، آن همتای موسیقائی نقاشی و ادبیات اکسپرسیونیستی ساخته است. برگ تنشها و کشمکشهای ناخودآگاه انسان را با دیسونانسهای خشن و کژنمائی ایدههای موسیقائی به شنونده انتقال میدهد. دامنهٔ احساسات و سبکهای موجود در این اثر بسیار پهناور است. گرچه قسمت عمدهٔ اپرای وُتسِک آتونال آزاد است - بیاستفاده از نظام دوازده صوتی - اما تونالیتههای ماژور و مینور گاه رنگوبوئی متضاد بر آن میافزایند. خط آوازی دربردارندهٔ گفتار، صداهای جیغوار، آوازی گفتارگونه، ترانههای عامیانه به شکل دگرگونشده و ملودیهائی با پرشهای بزرگ و دشوار برای سرایش است. ارکستر غولآسای اثر، دیالوگ و بازی صحنه را گامبهگام همراهی میکند و باز میتاباند. تجسم جاندار ارکستر از برآمدن ماه، صدای قورباغهها و فرو رفتن وُتسِک در آب از جلوههای توصیفی موسیقی این اپرا هستند. موسیقی برگ به چالاکی میان محدودههای صوتی بسیار زیر و بسیار بم و میان دینامیکهای ffff و pppp گذر میکند. | |
وُتسک اپرائی است در سه پرده که هر پردهٔ آن پنج صحنه دارد. ارتباط میان صحنهها با اینترلودهای ارکستری کوتاهی برقرار میشود که اشارهای موسیقائی به رخدادهای پیشین دارند و نیز زمینه را برای آنچه در پیش است فراهم میسازند. در اینجا نیز مانند درامهای موسیقائی واگنر در هر پرده سِیر موسیقائی پیوستهای وجود دارد و شخصیتها با ایدههای موسیقائی خاصی نمایانده شدهاند. ویژگی بدیع اپرای وُتسِک آن است که موسیقی هر صحنه آن اثری مستقل و دارای فرمی خاص (پاسکالیا، فرم سونات،...) و یا از گونهای معین (مارش نظامی، لالائی) است. موسیقی پنج صحنهٔ پردهٔ آخر - که صحنههای ۴ و ۵ آن را بررسی خواهیم کرد - چنین ترتیبی دارد: | |
۱. واریاسیون بر یک تم، | |
۲. واریاسیون بر صدائی منفرد، | |
۳. واریاسیون بر یک الگوی ریتمیک، | |
۴. واریاسیون بر یک آکورد و | |
۵. واریاسیون بر نتهای پیوسته و چالاک. | |
با این همه، برگ هرگز در پی متمرکز ساختن توجه شنونده به این تکنیکهای منسجمکننده و یا حتی آگاه ساختن او از وجود این تکنیکها نیست. او میخواهد که شنونده درگیر سیر دراماتیک اپرا شود. | |
در پردهٔ دوم، وُتسک از بیوفائی ماری و نیز ضرب و شتم وحشیانهای که از معشوق تازهٔ او میبیند به جنون کشیده میشود. کمی پس از آغاز پردهٔ سوم، وُتسک هنگام قدم زدن با ماری، او را در کوره راهی جنگلی برکه با چاقو میکشد. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست