|
|
| يافتن موضوع مصاحبه (سوژهيابى)
|
|
اولين قدم مصاحبه، تعيين سوژه يا موضوع مصاحبه است بايد بهوضوح بدانيم که مىخواهيم با چه کسى و دربارهٔ چه موضوعى مصاحبه کنيم؟ آيا موضوع مصاحبه، شخص مصاحبهشونده است يا شخص ديگرى است که قرار است دربارهٔ او صحبت شود. سوژه، يک مسئله روز، يا يک خبر روز است؟ بسته به اينکه در چه گروهى از تحريريهٔ يک رسانه مشغول به کار هستيم، نوع موضوعات تا اندازهاى متفاوت است. مثلاً سوژههاى گروه حوادث: پليس، قضّات، مجرمين، روانشناسان، کارشناسان مسائل قصائي، خانوادهٔ مقتولان و... است. اما يک خبرنگار گروه سياسى با دولتمردان، سياستمداران، و احزاب سياسى و نهادهاى مرتبط با مسائل سياسى سر و کار دارد.
|
|
گاهى يک خبر و رويداد باعث مىشود تا نظر ما نسبت به يک موضوع (سوژه) جلب شود. بهطور مثال: کشته شدن سه نفر از نيروى انتظامى در يک درگيرى مسلّحانه، با فرمانده نيروى انتظامي، شاهدان عيني، خانواده، مقتولان و... را بهعنوان طرفهاى مصاحبه مقابل روى ما قرار مىدهد يا هنگام ورود مقام بلند پايه يک کشور خارجي، دلايل سفر و مذاکرات فىمابين مىتواند در مصاحبه با خود اين مقام، يکى از مقامات سفارتخانه کشور متبوع وي، همتاى ايرانى يا يک مقام وزارت خارجه و... مطرح و شکافته شود. برگزارى جشنواره فيلم براى بخش هنرى يک رسانهٔ خبري، زمينهها و سوژههائى براى مصاحبه توليد مىکند. گاهى نيز مصاحبه جنبه خبرى ندارد، بلکه سوژه يک مسئله و موضوع روز است. مثلاً گفتوگوئى که با يک کارگردان بزرگ، يک اديب، نويسنده، شاعر و يا يک سياستمدار و يا يک کارشناس انجام مىشود. در اين رابطه، سوژه مىتواند: زندگى شخصِ طرف مصاحبه باشد يا پيرامون موضوع يا موضوعات روز در ارتباط با تخصص وى صورت گيرد.
|
|
خبرنگار براى يافتن سوژه بايد در ميان اخبار و رويدادها جست و جو کند. از ميان نامهها و تلفنهاى خوانندگان مىتواند به مشکلات مردم پى ببرد و طرفهاى مربوط به مصاحبه بکشاند. اگر شمّ خبرى داشته باشد، مىتواند برخى تحولات را پيشبينى کند و به شکار سوژه بپردازد.
|
|
امروز کدام واقعهٔ مهم اتفاق افتاده است؟ کدام رويداد در حال وقوع است؟ موضوع داغ اجتماعى کدام است؟ چه کسى مىتواند مناسبترين فرد براى پاسخگوئى به موضوع باشد؟ کدام فرد سهلالوصولتر است؟ مصاحبه به کدام روش انجام شود بهتر است. (تلفني، حضورى يا کتبي) چه سؤالهائى بايد مطرح شود؟
|
|
پس، انتخاب سوژهٔ درست و حسابشده، اولين شرط انجام يک مصاحبه اصولى است.
|
|
|
سه شيوه و يا روش براى انجام مصاحبه وجود دارد:
|
|
۱. مصاحبهٔ رو در رو (چهره به چهره)
|
|
۲. مصاحبهٔ کتبى
|
|
۳. مصاحبهٔ تلفنى
|
|
اينکه به کداميک از روشهاى سهگانه (کتبي-تلفني-رو در رو) مصاحبه انجام مىدهيم، اين روشها، چگونگى انجام آن را متفاوت مىکند. بهطور مثال؛ اگر ما مصاحبهٔ کتبى انجام مىدهيم بايد سؤالها را بهگونهاى تنظيم کنيم که تا حد امکان، راههاى گريز مصاحبهشونده را مسدود کنيم. بايد هنگامى که به طرح سؤالهاى مىپردازيم به هر سؤال خود پاسخهاى پيش فرضى از طرف مصاحبهشونده بدهيم و با توجه به آن، سؤالهاى بعدى را مطرح کنيم. همچنين در مصاحبههاى تلفنى و کتبى بايد سعى کنيم موافقت مصاحبهشونده را براى پاسخگوئى مجدد به برخى کمبودهاى احتمالى جلب کنيم.
|
|
اصولاً مصاحبهٔ کتبى زمانى انجام مىشود که خبرنگار براى تهيه آن فرصت کافى دارد. به همين دليل يک تماس تلفنى يا حتى ارسال سؤال کتبى مجدد، ممکن است از نظر زمانى براى مصاحبهکننده مقدور باشد. هر چند مصاحبهشوندگانى که تقاضاى مصاحبه حضورى را رد مىکنند. اغلب براى گريز از پاسخگوئى به سؤالهاى مجدد، مصاحبهٔ کتبى را ترجيح مىدهند. لذا احتمال دارد که درخواست ما را رد بکنند. در عين حال وظيفه خبرنگار است که در اين زمينه اصرار کند.
|
|
در مصاحبهٔ تلفنى اگر مصاحبه، خبرى و حساس است، حتماً بايد از قبل شرايط ضبط مکالمه را فراهم کنيم. قبل از انجام تماس تلفنى بايد سؤالهاى خود را آماده کنيم. چرا که در اغلب موارد، در مصاحبهء تلفنى محدوديت زمانى وجود دارد و پس از قطع تماس، درصورتىکه سؤالى را از قلم انداخته باشيم، ممکن است تنها فرصت افسوس خوردن برايمان باقى بماند.
|
|
در مصاحبهٔ رو در رو - چهره به چهره - شرايط، مساعدتر و در عين حال اين شيوهٔ مصاحبه، فنىتر و تکنيکىتر است. در اين شيوه، مديريت صحنهٔ مصاحبه بسيار اهميت دارد.
|
|
|
چگونه مىتوان يک مصاحبهٔ عالى و جذّاب توليد کرد؟
|
|
براى تهيه يک مصاحبهٔ عالي، علاوه بر اطلاعات و تخصص لازم در مورد موضوع مورد مصاحبه، بايد به تکنيکهاى انجام مصاحبه نيز تسلط داشت. بايد از ويژگىهاى يک مصاحبهٔ حرفهاى آگاهى کامل داشت. نحوه شروع مصاحبه، پيش بردن و تمام کردن آن. تصويرسازى و توصيف در مصاحبه، يادداشتبردارى و نحوه بهکار بردن آن و بالاخره شيوه تنظيم مصاحبه از جمله نکاتى است که رعايت و توجه به آنها موجب مىشود که مصاحبهٔ انجام شده، براى مخاطبين خواندنى و جالب باشد. علاوه بر اين دانائي، تمرين، تداوم مصاحبه و دقت در تجربههاى انجام شده به هرچه حرفهاىتر شدن ما در اين زمينه کمک مىکند.
|
|
|
مصاحبه بهعبارتى يعنى مکالمه، يعنى گفتوگو. اما در مقام عمل، هريک از اين واژهها مفهوم و کاربرد متفاوتى دارند و لازم است که يک مصاحبهکننده به آن توجه داشته باشد.
|
|
همين که دو نفر با هم ارتباط کلامى برقرار مىکنند، مکالمه شکل مىگيرد. اما لزوماً اين مکالمه به معنى مصاحبه نيست. بسيارى از گفتوگوهاى تلفنى و گفتوگوهاى روزمره ميان مردم جنبهٔ مکالمه دارد به اين گفتوگو توجه کنيد:
|
|
- حميد چطوري؟
|
|
- خوبم. تو چطوري؟
|
|
- چه خبر؟
|
|
- خبرى نيست.
|
|
- ديروز کجا بودي؟
|
|
- رفته بودم شنا.
|
|
- ...................؟
|
|
توجه کنيد: حميد و دوست او در حال مکالمه هستند. بهعبارتى که مکالمه مىتواند کممحتوا يا حتى بىمحتوا باشد. اطلاعات غيرمفيدى را منتقل يا حتى اطلاعات مفيدى در حد و محدودهٔ علايق دو طرف مکالمه منتقل کند. اما گفتوگو و مصاحبه در مطبوعات داراى 'بار' است. به تناسب محتوا از ايجاز لازم برخوردار است. گفتوگو و مصاحبه براى رسانه حتماً بايد هدفمند باشد و در جريان آن، اطلاعات و معلوماتى (پيام) درخور توجه گروه کثيرى از مردم انعکاس يابد.
|
|
| گفت و گو کنيم، نه مصاحبه!
|
|
اگر به مجموعه حاضر توجه کنيم به کرات از اصطلاح 'مصاحبه' و 'گفت و گو' با يک مفهوم مشترک، بهطور پراکنده استفاده شده است. بهطورى که مىتوان گفت: مصاحبه يعنى گفت و گو و برعکس. اما در مقام عمل لازم است تفاوتهاى اندکى براى هر کدام درنظر بگيريم.
|
|
در مصاحبه، خبرنگار تعداد سؤال براى مصاحبهشونده مطرح و پاسخ آن را دريافت مىکند. اين سؤالها در عين وحدت داراى استقلال هستند. در بسيارى از مواقع، طرح سؤال 'يک' با سؤال 'دو' هيچگونه تناسبى ندارد و دقيقاً شکلى از يک مصاحبهٔ کتبى است که در جريان دريافت پاسخها، خبرنگار، حضور مستقيم ندارد. اما در گفت و گو، سؤالها در عين وحدت، پيوسته و مرتبط با يکديگر هستند. نوعى چالش ميان طرفين برقرار است. بهعبارتي، با مباحثه يا مجادله و درگيرى همراه است. هميشه اولين سؤالى که مطرح مىکنيم جنبهٔ مصاحبه دارد و اگر خبرنگار و مصاحبهکننده مسلط به موضوع مصاحبه و آشنا به تکنيکهاى مصاحبه باشد قادر خواهد بود آن را از همان ابتدا به سمت 'گفت و گو' هدايت کند.
|
|
| درگيرى، رمز گفتوگوهاى موفق
|
|
سرکلاس درس، دانشجو دست خود را بالا مىآورد؛ اجازه استاد، من در اين مورد با نظر شما مخالف هستم. در اين موقع سکوت بر کلاس حاکم مىشود. دانشجويان همه کنجکاو مىشوند. همهٔ توجهها بهسمت دانشجو جلب مىشود. چرا؟ براى آنکه يک درگيرى در حال شکل گرفتن است. حالا همه مىخواهند واکنش استاد و پاسخ بعدى دانشجو را بشنوند. اين يعنى ايجاد شرايط بهصورتى که موجب کنجکاوى ديگران شود. توجه کنيد: در سطح پيادهرو خيابانها، داخل پارکها، راهرو دانشکده و حتى محيط منزل، گفتوگوى عادى اطرافيان هيچگاه کنجکاوى ما را برنمىانگيزند. بارها بىتوجه از کنار افرادى مىگذريم که به گفتوگوها عادى و گپهاى دوستانه مشغول هستند اما بهمحض آنکه يک گفتوگو در هر محلي، از روال طبيعى خود خارج مىشود توجه ما را به خود جلب مىکند. چراکه گفتوگوهاى عادي، طبيعى و متعارف هستند، اما درگيرى يک امر مستثنى و هيجانانگيز است. عنصر تعليق در آن حضور دارد. به اين گفتوگو به نقل از 'گرى پروست' توجه کنيد (۱).
|
|
در جلسهٔ بحثي، به يکى از دانشجويانم گفتم: جک، تو چطور امرار معاش مىکني؟ گفت: جائى پيشخدمتى مىکنم، استاد.
|
|
گفتم: خوبه.
|
|
در آن جلسه سى نفر دانشجوى ديگر هم حضور داشتند و به صحبتهاى ما گوش مىکردند، ولى همگى از حرفهاى ما خسته شده بودند.
|
|
دوباره گفتم: جک،تو چطور امرار معاش مىکني؟
|
|
او گفت: 'جائى پيشخدمتى مىکنم' .
|
|
گفتم: پيشخدمتي؟ فکر نمىکنى امرار معاش از اين راه کمى احمقانه باشد؟
|
|
گفت: آه. نه،نه، من کار پيشخدمتى را دوست دارم.
|
|
گفتم دوست داري؟ يعنى دوست دارى براى يک مشت آدم ابلهى که نمىدانند چطور پخت و پز کنند، دائم همبرگر ببرى اين طرف و آن طرف؟
|
|
حالا ديگر همهٔ دانشجويان با اشتياق به صحبتهاى ما گوش مىکردند و مىخواستند بدانند که جک چه جوابى مىدهد و من چه خواهم گفت. به بيان ديگر اين بار صحبتهاى ما براى آنها مهم شده بود و من توانسته بودم آنان را از اين بىتفاوتى بيرون بياورم.
|
|
(۱) فن داستاننويسي. ترجمهٔ محسن سليماني. انتشارات اميرکبير. چاپ اول، ۱۳۷۰. ص ۳۸۵.
|