|
|
| موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان
|
|
استان کرمانشاه با حدود ۴۳۴۲۴ کيلومترمربع وسعت در ميانهٔ ضلع غربى کشور، بين ۳۳ درجه و ۳۶ دقيقه تا ۳۵ درجه و ۱۵ دقيقه عرض شمالى و ۴۵ درجه و ۲۴ دقيقه تا ۴۸ درجه و ۳۰ دقيقه طول شرقى از نصفالنهار گرينويچ قرار گرفته است. اين استان از شمال به استان کردستان، از جنوب به استانهاى لرستان و ايلام، از شرق به استان همدان و از غرب به کشور عراق محدود شده است.
|
|
استان کرمانشاه در سال ۱۳۷۵ داراى ۱۱ شهرستان، ۱۹ شهر، ۲۴ بخش، ۸۳ دهستان و ۲۷۹۳ آبادى داراى سکنه بوده است. شهر کرمانشاه مرکز شهرستان و استان کرمانشاه است. شهرستانهاى استان کرمانشاه عبارتند از : اسلامآباد غرب، پاوه، جوانرود، سرپل ذهاب، سنقر، صحنه، قصر شيرين، کرمانشاه، کنگاور، گيلان غرب و هرسين.
|
|
| جغرافياى طبيعى و اقليم استان
|
|
استان کرمانشاه ناحيهاى کوهستانى است که مابين فلات ايران و جلگهٔ بينالنهرين قرار گرفته و سراسر آن را قلل و ارتفاعات سلسله جبال زاگرس پوشانيده است. سلسله جبال زاگرس در محدودهٔ اين استان به صورت مجموعهاى از رشتهکوههاى موازى پديدار گشته که دشتهاى مرتفع کوهستانى در بينابين آنها شکل گرفته و بستر گذرگاههاى مهم زاگرس را به وجود آورده است.
|
|
استان کرمانشاه در معرض جبهههاى مرطوب مديترانهاى قرار دارد که در برخورد با ارتفاعات زاگرس، موجبات ريزش برف و باران را فراهم مىسازد. در استان کرمانشاه چهار اقليم متفاوت قابل تشخيص است:
|
|
اول «زمستان ملايم و تابستان گرم و خشک» که شهرستانهاى قصر شيرين، سرپل ذهاب و دهستان ازگله در جنوب غربى شهرستان جوانرود را شامل مىشود. دوم «زمستان و تابستان خنک» که شهرستانهاى پاوه و جوانرود (به جز دهستان ازگله) و بخش کرند از توابع شهرستان اسلامآباد غرب را در بر مىگيرد. سوم اقليم «نيمه خشک و استپى خنک» که شهرستانهاى سنقر و دهستان پشت دربند از توابع شهرستان کرمانشاه را در بر مىگيرد. چهارم اقليم «نيمه خشک و استپى گرم» که شهرستانهاى کنگاور، صحنه و هرسين را شامل مىشود. به طور کلى استان کرمانشاه از نظر آب و هوايى به دو منطقهٔ گرمسير (غرب) و سردسير در ساير نواحى تقسيم مىشود.
|
|
بادهاى مهم استان کرمانشاه عبارتند از:
|
|
«بادهاى غربي» که رطوبت نسبى اقيانوس اطلس و مديترانه را منتقل مىکند و موجب بارندگى مىگردند و جريان آن معمولاً در زمستان و بهار بيشتر است. «بادهاى شمال» که در فصل تابستان مىوزند و در اعتدال آب و هواى بخشى از استان و کاهش گرماى آن مؤثراند و «بادهاى سام يا سموم» که تنها در منطقهٔ نوار مرزى مىوزد و هواى آن را در تابستانها بسيار گرم و غيرقابل تحمل مىسازد و زيانهاى بسيارى به بار مىآورد.
|
|
|
قدمت سکونت در محدودهٔ استان فعلى کرمانشاه به هزارههاى قبل از ميلاد مىرسد. در آثار سارگن - شاه اکد - که از سال ۲۰۴۸ تا ۲۰۳۰ قبل از ميلاد بر جنوب بينالنهرين فرمان رانده، از مردم زاگرس به عنوان «آريزان ياغي» ياد شده است. به استناد کتيبههاى بابل، آشور و عيلام، ساکنان دامنههاى زاگرس طوايفى به نامهاى لولوبى، گوتى، مانايى، فايرى، آموا و پارسوا بودهاند. درخصوص اصل و نژاد اين طوايف، نظرات متضادى ابراز شده است؛ طوايف آمادا و پارسوا آريايى، و طوايف گوتى و کاسى نيز به احتمال زياد آريايى ثبت شدهاند، ولى محققان در آريايى بودن لولوبىها و مانايىها ترديد دارند.
|
|
لولوبىها يا لولوها اجداد لرها هستند و در گذشتهٔ دور در ذهاب کرمانشاه، شهر باستانى زور و سليمانيه زندگى مىکردهاند. در حدود سال ۱۲۰۰ قبل از ميلاد، شاه عيلام بر اين طايفه غلبه کرده است. لولوبىها به استناد مندرجات کتيبهاى در ذهاب کرمانشاه، شهريارى مقتدر به نام «آنوبانىني» داشتهاند.
|
|
در سالهاى ۱۱۱۵-۱۱۰۰ قبل از ميلاد، ارمنستان و حوالى درياچهٔ وان توسط شاه آشور فتح شد و کوهستان اورامان به تصرف آشوريان درآمد. شلمانسر سوم در ناحيهٔ سقز کنونى استحکاماتى ساخت، ولى به دليل شورش داخلى آشور، طوايف زاگرس از اطاعت وى سرباز زدند. تکلات پالاسر سوم (۷۴۶-۷۲۸ ق. م) براى سرکوبى عشاير ساکن زاگرس سپاهى تجهيز کرد. در کتيبههاى آشورى اين دوره، به نام ولايتهايى مانند پارسوا، زکروتى، مادهاى توانا و سرزمين نيشابى اشاره شده است. نيشابى به اطراف کرمانشاه و ماهيدشت فعلى اطلاق مىشده که مراتع معروف آن براى پرورش و نگهدارى اسب مشهور بوده است. در اسناد تاريخى اين دوره از شهرى به نام «آلىپي» ذکر شده و برخى مورخان اين شهرستان را ولايتى بين کرمانشاه فعلى معرفى کردهاند که ساکنان آن از بقاياى قوم کاسى بودهاند.
|
|
نام ماد براى نخستين بار به صورت «آمادهاي» در حملات آشوريان به نواحى کردستان فعلى ذکر شده است. بنابراين مىتوان دريافت که از هزار سال قبل از ميلاد، قوم ماد در دامنههاى زاگرس سکونت داشته است. علل سقوط نينوا و انقراض دولت آشور به دست هوخشتر، اسبهاى نيرومند سوارهنظام ماد (که در نيشابى تربيت شده بودند) بيان شده است. گذشته از ماد، دو طايفهٔ ديگر به نام پارس و کرد نيز جزء ساکنان دامنههاى زاگرس ذکر شده است.
|
|
مورخان در دامنهٔ کوه طاق بستان فعلى، شهرى را گزارش کردهاند که نام يکى از محلات آن «گمبادنه» بوده است. در روزگار ساسانيان، نواحى غرب و مخصوصاً کرمانشاه مورد توجه شهرياران ساسانى بود و به علّت نزديکى با تيسفون (پايتخت)، ايام تابستان (ييلاق) را در آن جا مىگذراندهاند. قباد اول و خسرو اول (انوشيروان) ساسانى بدين ناحيه توجهى خاص داشتهاند. در اخبار مورخان اسلامى به کرات آمده است که خسرو اول انوشيروان در نواحى طاق بستان، قصرهايى ساخته که در آنها از بزرگان چينى، هندى و قيصر روم و ديگر حکمرانان پذيرايى مىکرده است. خسرو دوم ملقب به پرويز نيز در اين منطقه باغهاى زيبا احداث کرده بود که در آن قصرها و عمارات باشکوه وجود داشته است.
|
|
گفته مىشود که نام کرمانشاه به بهرام، شاه ساسانى منسوب است که در روزگار پدر، فرمانروايى ايالات کرمان را داشت و بدين جهت به «کرمانشاه» لقب يافت. کرمانشاه پس از شکست ايرانيان در جنگ نهاوند به فتح عربها در آمد.
|
|
هارونالرشيد به اين سامان توجه خاص داشت. ابن فضلان در سال ۳۰۹ هـ.ق که از طرف المقتدر به مأموريت مىرفت در سفرنامهٔ خود از کرمانشاه ياد کرده است. ابن حوقل و اصطخرى نيز از اين شهر به عنوان منطقهاى زيبا با اشجار و آب فراوان ياد کرده است.
|
|
در قرن چهارم هـ.ق سلسلهٔ کوچکى از اکراد به نام حسنويه در ولايت غرب استقلال يافتند. مؤسس اين سلسله نزديک به ۵۰ سال حکمفرمايى کرد و قلعهٔ بزرگ «سرماج» را در مجاورت دينور مقر و محل دفاين و نفايس خود قرار داد. حکومت جانشينان حسنويه به علت اختلافات داخلى مدت زمان طولانى دوام نياورد. در سال ۴۰۰ هـ.ق هلال نوادهٔ حسنويه بر پدر خود عصيان نمود و پدر براى تنبيه فرزند از «ابوالفتح ابن عناز» - والى حلوان - يارى خواست. در سال ۴۳۸ هـ.ق مهلهل ابن محمد عناز شهر قرميس (کرمانشاه) و دينور را فتح کرد. در سال ۴۴۱ هـ.ق سلطان طغرل سلجوقى با صد هزار سپاهى قلعهٔ سرماج را تسخير کرد.
|
|
در قرن ششم هـ.ق، سلطان سنجر، کرمانشاه و توابع آن را در حوزهٔ حکمرانى برادرزادهٔ خود به نام سليمان شاه ملقب به ايوه قرار داد. در قرن هفتم اين نواحى از حمله و هجوم مغول در امان نماند و در جريان حمله هلاکو به بغداد صدمات فراوان ديد.
|
|
در قرن هشتم سپاه امير تيمور به اين ناحيه يورش آورد و در قرن نهم و اوايل قرن دهم هـ.ق کرمانشاه مورد تجاور عثمانىها قرار گرفت.
|
|
همزمان با حملهٔ افغان و سقوط اصفهان، اين منطقه نيز با تجاوز عثمانىها مواجه شد و رو به ويرانى نهاد. نادرشاه به منظور آماده کردن شهر کرمانشاه در مقابل هجوم عثمانىها در عمران و آبادانى آن کوشيد. به امر نادرشاه قلعهٔ قديم کرمانشاه خراب و قلعهٔ جديدى بنا گرديد.
|
|
در روزگار زنديه، خوانين زنگنه و اهالى قلعه کرمانشاه نخست از گردن نهادن به حکومت وکيلالرعايا خوددارى کردند و از اينرو کرمانشاه با محاصره و خرابى روبرو گرديد.
|
|
عمران و آبادى جدى و پيوسته اين نواحى به ويژه شهر کرمانشاه از دوران قاجار آغاز شده است. فتحعلىشاه قاجار در سال ۱۲۲۱ هـ.ق فرزند خود محمدعلى ميرزاى دولتشاه را به سمت سرحددار عراقين منصوب کرد و ايالت خوزستان را نيز در قلمرو او قرار داد. دولتشاه، کرمانشاه را مرکز ايالت و مقر فرمانروايى خود قرار داد و با بناى ديوانخانه، حمام و مساجد به توسعه و زيبايى آن پرداخت.
|
|
امام قلى ميرزاى عمادالدوله فرزند دولتشاه در دوران ناصرى ۲۵ سال در کرمانشاه حکومت کرد و اصلاحات پدر را در عمران و توسعه شهر پى گرفت. بناى بازارهاى مسقف فعلى و مسجد عمادالدوله يادگارهاى دوران حکومت اوست. کرمانشاه در جنگ جهانى اول و دوم به تصرف قواى بيگانه درآمد و پس از پايان جنگ تخليه شد. در دورهٔ پهلوى به آبادانى آن افزوده شد.
|
|
متأسفانه در طول مدت ۸ سال جنگ تحميلى عراق عليه ايران، اين استان متحمل خسارتهاى فراوانى شد که طى سالهاى بعد از جنگ مرمت و بازسازى شد.
|