پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
مفاهیم اساسی در جامعهشناسی
هر شاخهٔ علمى مفاهيم محورى خاص خود را دارد. مشکل خاص جامعهشناس اين است که بسيارى از مفاهيم اساسى آن، اصطلاحات زبان عامهٔ مردم نيز هست و از اين لحاظ، درک عمومى روزمره مردم را تلويحاً دربر مىگيرد. بدينجهت، بسيارى از مفاهيمى که جامعهشناسى از زبان عامه اقتباس کرده است، با معيارهاى علمى براى مفاهيم تطبيق نمىکند (مثلاً الفاظِ دقت و استقامت). |
در اينجا تنها به اين واقعيت مىپردازيم که عالِم مجرب بهوسيلهٔ مفاهيم، در حقيقت، نوعى توافق (با خواننده و همکاران خود) برقرار مىکند، يعنى آنچه بايد دقيقاً تحت اين قضيه فهميده شود. آنچه را نبايد در نظر گرفت، اين است که با تحليلهاى مفهومى به 'ماهيت' اين عناوين پى ببريم. اين امر در نهايت بدين معنا است که تحليلهاى مفهومى محدود هستند و تنها قدم اول در راه کسب شناخت هستند و بيشتر در خدمت بيان قضايا درمىآيند. اگر ما تعاريف را به همان نحو که هستند، يعنى بهصورت قرار و مدارهائى دربارهٔ استعمال اصطلاحات خاص در نظر بگيريم، در اينصورت از مباحثات بىحد و مرز در مورد اصطلاحاتى اجتناب مىکنيم که برخى از جامعهشناسان آشکارا ترجيح مىدهند دربارهٔ الفاظ و اصطلاحات بحث کنند تا اينکه دربارهٔ نظريهها و احکام سخن بگويند. براى تمايل به بيان مفاهيم، سنت ديرپائى در جامعهشناسى وجود دارد که مىتوان آن را از لئوپلدپلدفون ويزه (Leopold von Wiese) تا تالکوت پارسونز و در نهايت تا يورگن هابرماس تعقيب کرد. در اصل، اين قضيه مربوط مىشود به اين سوءِتفاهم که مشکلات اجتماعى (مثل مشکل ادغام و يکپارچگى اجتماعي) و مشکلات مفهومى (نظير وحدت در سطح مفاهيم) اغلب با يکديگر تداخل مىيابند و با يکديگر اشتباه مىشوند. |
هنوز هم جاى تعجب است که با وجود مباحثات گسترده، تا امروز در اينباره هيچ توافق کلىاى بر سر مفاهيم اساسى جامعهشناسى وجود ندارد. مثلاً حداقل از سه دههٔ قبل تا کنون دربارهٔ مفهوم نقش اجتماعى و اينکه چه چيز بايد در نقش اجتماعى مطرح شود و آيا نقش اجتماعى موضوعى مرکزى است يا کمتر مرکزي، بحث و گفتگو مىشود. مشابه همين مباحثات دربارهٔ مفهوم نهاد نيز انجام مىشود؛ زيرا جامعهشناسان در اين مورد که آيا فىالمثل کليسا يا مذهب بايد بهصورت نهاد مطرح شود يا نه، متفقالقول نيستند. همچنين مباحثات دربارهٔ مفهوم ساختار اجتماعى به ما اختلاف نظرهاى مشابهى را نشان داده است؛ مثلاً برخى معتقد هستند که ساختار اجتماعى يعنى توزيع ويژگىهاى معين (مثل ساختارهاى سني) و بعضى ساختار اجتماعى يعنى بافت اجتماعى (مثلاً سازمانها يا اتحاديهها) و باز برخى ساختار اجتماعى را به معناى سيستمهاى اجتماعى و عناصر تشکيلدهندهٔ آن مىدانند. اغلب حتى کلمهٔ 'اجتماعي' نيز به روشنى توضيح داده نشده که مثلاً از آن چه مىتوان فهميد. براى دانشجويانى که در نيمسالهاى اول هستند، بايد ابتدا يکبار توضيح داده شود که در هر حال، تحت عنوان 'اجتماع' ، معناى 'نوعدوستى و خيرخواهي' در نظر گرفته نمىشود. |
براى اينکه در ابتداى بحث، تصور تقريباً درستى از مهمترين مفاهيم اساسى جامعهشناسى بهدست دهيم، توضيحات مختصرى دربارهٔ مفاهيم جامعهشناسى مطرح مىکنيم. اين کار را بهصورت خيلى مختصر انجام مىدهيم و به اين ترتيب، پيچيدگىهاى مفهومى و همچنين معناى اين مفاهيم را از ديدگاه مکاتب گوناگون، تا حد وسيعى کنار مىگذاريم. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست