دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
تأثیر زبانهادر یکدیگر
- نتايج اختلاط زبانها: | ||||||
در عالم هيچ زبانى نيست که بتواند از آميختگى با زبان ديگر خود را برکنار دارد مگر زبان مردمى که هرگز با مردم ديگر آميزش نکنند و اين نيز محال است چه بهوسيلهٔ تجارت و سفر و معاشرت و حتى بهوسيلهٔ شنيدن افسانهها و روايات ملل ديگر لغاتى از آن مردم در اين مردم نفوذ مىکند، و همهٔ زبانهاى عالم از اينرو داراى لغاتى دخيل است. | ||||||
بايد ديد که از آميختن زبانى با زبان ديگر چه نتايجى حاصل مىشود؟ | ||||||
آميختن زبانها بر چند قسم است، يکى اينکه زبانى هر چه را ندارد بالطبع از همسايه يا جائى دورتر بستاند و آن را وارد زبان خود سازد، و ملايم با لهجه و سليقهٔ خويش نمايد يعنى آن لغت را فروبرده و نشخوار کرده و قابل هضم سازد، و از حالات و اختصاصات اصلى آن را بيندازد، و حتى به ميل خود آن را گاهى قلب کند گاهى تصحيف کند، گاهى مفهوم آن را تغيير دهد. اگر جامد است مشتق کند و اگر مشتق است جامد کند الى آخر ... چنانکه عربان با لغات بيگانه همين کار را کرده و مىکنند و ما هم با برخى از لغات عربى و لغات ترکى و فرهنگى اين عمل را نمودهايم ولى اين کار در ميان ما عموميت نداشته است. | ||||||
بارى عرب داراى اين خاصيت است که لغات اجنبى را از لحاظ خشونتى که در لهجهٔ او هست بهزودى عوض مىکند، مثل اينکه لغت 'چنگ' فارسى را گرفته اول آن را تصحيف کرده و 'شنج' ساخته است و سپس از آن لغت، فعل 'تشنج' را ساخته و ملک طلق خود قرار داده است! يا آنکه لغت 'چفس' که به معنى 'چسپ' باشد از زبان پهلوى گرفته و آن را تصحيف کرده و 'شبث' ساخته است پس از آن لغت، فعل 'تشبث' را بيرون آورده و از آن خود شمرده است و يا لفظ 'درگاه' را 'درقاعه' کرده آن را 'حضرةالمنزل' ناميده است. | ||||||
نتيجهٔ اين قبيل آميزش و پذيرش، ثروت زبان و برومندى کلام، و وسعت فکر و توانائى گوينده و نويسنده در اداى مقاصد مختلف و اغراض گوناگون خواهد بود. و اين قبيل اختلاطها بسيار مفيد است. | ||||||
ديگر آنکه قومى از لحاظ احتياج و يا صرف، به سبب اختلاط و امتزاج با قومى ديگر لغاتى را بگيرند، و صورت اصلى و حقيقى آن را حفظ کنند و نگاه دارند، ليکن آن را مطيع تراکيب و صرف و نحو لغت خود سازند و مانند لغات ملى با آنها رفتار کنند، چنانکه در قرون اوليهٔ اسلام نويسندگان ايرانى با لغات عربى بيشتر چنين کردند و کمتر صورت آن لغات را تغيير دادند (نظير 'طلايه' که از 'طلايع' گرفته شده است) ولى در همان حال از اينکه مفاد معنى آن را تغيير دهند خوددارى نکردهاند مانند 'رباط' که در اصل عربى محل بستن اسب بوده و در فارسى به معنى 'کاروانسرا و مسکينخانه' استعمال شده است ـ يا 'تماشي' که در اصل به معنى 'قدم زدن' و در فارسى به معنى تماشا 'نظاره کردن و مشاهده' استعمال شده است يا افزودن جمعهاى فارسى به جمعهاى عربى مانند 'عجايبها' و 'معجزاتها' و 'منازلها' و 'ملوکان' و نظاير اينها که مىرساند ايرانى ميل نداشته است صيغهٔ جمع عربى را که در اين لغتها بوده است جمع بشناسد و براى اينکه درست معنى آن را بفهماند جمعى فارسى نيز بر آن افزوده است. | ||||||
فرخى گويد: | ||||||
| ||||||
منوچهرى گويد: | ||||||
| ||||||
يا اينکه جمعهاى عربى را از صيغهٔ جمع انداخته و بار ديگر آن را به صيغهٔ جمع فارسى آوردهاند چون 'احرار' که آن را به مفرد 'حُرّ' برگردانده و پس آن را به 'حرّان' جمع بسته است. | ||||||
رودکى گويد: | ||||||
| ||||||
بهرامى گويد: | ||||||
| ||||||
و يا 'حرّات' را که جمع 'حُرّة' مؤنث 'حُرّ' است، به 'حُرتان' جمع بستهاند و متقدمين را متقدمان را اساتيذ را استادان گفتهاند ـ اين نوع پذيرش و آميختن لغات نيز در درجهٔ دوم است، چه هر چند به اصالت و استوارى طرز اول نيست، و برگهٔ مال غير در ضمن مال شخص پيدا است اما باز طريقى است که به بنيه و تنومندى لغت زيانى نمىرساند، چنانکه در چند قرن، اختلاط عربى با فارسي، زيانى به زبان ما وارد نيامد، بلکه بر وسعت زبان افزود و ادبياتى پيدا شد، که با اسلوب و لغات محدود پهلوى و درى ويژه و خالص قديم و نظير آن ممکن نبود بهوجود آيد، چنانکه بهترين آثار ادبى قديم از قبيل کارنامک يا اوراق تورفان مانويان يا يادگار زريران يا درخت آسوريک يا اندرزهاى آذرباد و غيره که علىالتحقيق از نظر فصاحت و بلاغت و اهميتى که در ميان قوم داشته باقى مانده و از ميان نرفتهاند، در ترازوى ذوق و صنعت و لطف و حال و مفهوم و وسعت معنى پارسنگ کليله و دمنه يا بوستان سعدى هم نمىتوانند شد، چنانکه سرودهاى اوستا نيز با آن لطف و روحانيّت، داراى وسعت معنى و صنايع شاهنامه يا مثنوى مولوى يا منطقالطير عطار نبوده، جز مکررات و ايجازهاى مخل صنعتى نمودار نيست، و هر چند نمىتوانيم مدعى شويم که ما آن سخنان را مىفهميم و از ذوق و لطف شعرى آنها آگاه توانيم بود، اما از نارسائى کتب پهلوى که مظهر اوستا است و از کوتاهى معانى ظاهرى و تخيلات و کمى تشبيهات و صنايع و محدود بودن لغات و الفاظ آنها، لااقل اين حقيقت بيرون مىآيد که زبان درى از امتزاج با تازى نقصان نيافته، و شعر فارسى نيز که از اسلوب هجائى به اسلوب تقطيعى و ضربى ترقى کرده کاملتر و عالىتر و لطيفتر شده است. | ||||||
طريقهٔ ديگر، کارى است که از قرن هفتم و هشتم هجري، نويسندگان آغاز کرده و يکباره محو زبان عرب شدند، و آن اين بود که لغات عرب را بهجاى آنکه به وام بستانند و به قدر احتياج خرج کنند و با آن مثل ملک شخصى معامله کنند ـ مثل خوان يغما غارت کردند و هر کس تعجيل داشت که بيش از رفيق خود برگيرد، و سپس آن لغات را مانند تاج مرصع يا قلادهٔ زرين آويزهٔ سر و گردن نثر و نظم ساختند و هفت اندام کلام به زيورهاى بيگانه چنان آراستند که اثرى از خود اندام برجاى نماند! و صرف و نحو فارسى را پيرو لغات و ترکيبات عربى کردند و قواعد عربى را در زبان فارسى بهکار بستند تا کار به جائى رسيد که کلمات فارسى را با روابط و حروف جر و اسماء اشارهٔ تازي، و افعال را به صيغههاى اصلى عربى وارد کلام ساختند، و قواعد اعراب و تذکير و تأنيث و صفت و موصوف را مانند صرف و نحو عربى متابعت کردند، تا از اين ميانه: تلگرافخانهٔ مبارکه و همشيرهٔ نورچشمه و خبر واصله و نامهٔ وارده و غيره بيرون بهجاى 'تواند بود' 'يمکن' از باب 'امکان' و عوض 'شايد' لعّل' و بهجاى 'نابود شد' جملهٔ 'کانلم يکن' بهکار افتاد! | ||||||
اين طريقه، طريقهٔ ناقصان و لااباليان است. چنانکه چند سال پيش همين معامله را هموطنان عزيز در ادخال زبان فرانسه و آميزش آن زبان با زبان شيرين فارسى آغاز کردند و الحمدالله که مردم خود متنبه شده و دولت پهلوى نيز در اصلاح امر سبقت جست، ورنه، نمىتوانيم پيشبينى کنيم که چه مىشد و نمىتوان گفت که زبانى چون زبان 'اردو' رايج در هندوستان بهوجود مىآمد، زيرا با زبان اردو روابط اصل زبان را حفظ کرده است و ما روابط و پيوندها را نيز در کار گسستن و پاره ساختن بوديم! |
همچنین مشاهده کنید
- خط فارسی و ورّاق
- نثر در دورههای مختلف
- دورههای مختلف نثر فارسی(۲)
- نثر فارسی از لحاظ تطور حرفی و لغوی
- نثر فارسی بعد از اسلام
- تأثیر زبانهادر یکدیگر
- خط فارسی و ورّاق(۲)
- دورههای مختلف نثر فارسی
- زبان ایرانی
- کتابخانهها و کتب
- خط در ایران
- مقدمهای بر واژگان و اصطلاحات سبکشناسی
- اوضاع تاریخی بعد از اسلام
- کیفیات خاص
- نثر فارسی بیش از اسلام
- نثر فارسی بعد از اسلام(۲)
- تصویر و تذهیب
- نثر فارسی بعد از اسلام(۳)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست