یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
بنائى
کمالالدين شيرعلى فرزند استاد محمدسبز معمار، مشهور به بنائى از شاعران نامآور قرن نهم و سالهاى آغاز قرن دهم است که در اواخر دوران شاعرى خود 'حالى' تخلّص مىکرد. به همين سبب ديوانى با تخلص بنائى و غزلهائى در جوابگوئى سعدى و حافظ و در مجموعهاى با تخلّص 'حالى' پديد آورد. وى در هرات به دنيا آمد و از آغاز جوانى به کسب دانش و کمالات پرداخت و از بيشتر علوم متداول زمان برخوردار گشت و بدين جهت است که نويسندگان احوالش او را فاضلان زمان خود شمردهاند. علاوه بر آن در حُسن خط کوشيد و از خوشنويسان زمان گرديد. همچين به موسيقى تمايل يافت و نه تنها صدائى خوش داشت بلکه يکى دو رساله در علم ادوار نوشت. حُسن ذوق لطافت طبع او در شعر نيز سبب سرودن قصيدههاى بليغ شد مجموع اين فضيلتها سبب شده بود تا دربارهٔ او گويند 'ملاّبنائى ملاّى شاعران است و شاعر ملاّيان' گاهى شوخ طبعى و لطفهگوئى او سبب مىشد تا امثال و اقرانش از نکتهها و مضمونهاى او برنجند چنانکه روزى از پالاندوزى پالان اميرعليشيرى مطالبه کرد و بدين شوخى حتى امير را بر سر خشم آورد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ظرافت اين سخن در آن است که اميرعليشير در هر لباس و اساسى طرزى خاص اختراع مىکرد و آن طرز را ميرعليشيرى مىگفتند مثل دستار ميرعليشيرى و قباى عليشيرى، و گويا اين گستاخىهاى توأم با ظرافت با امير، سرانجام کار بهدست او داد و سبب شد تا از خراسان هجرت کرد. در شيراز مدتى مريد شيخشمسالدين محمّد لاهيجىنوربخشى بود و او را مدح مىکرد. در همين مديحهها شکايتهائى از مردم فارس کرده و چنين برمىآيد که در آنجا هم مانند خراسان گرفتار مغرضان و مخالفان شده بوده است و به اين علت همين که دعوتنامهاى بهدستش رسيد شيراز را به قصد تبريز ترک کرد و به خدمت سلطانيعقوب آققويونلو پيوست و در درگاه او مرتبهاى بلند يافت و منظومهٔ 'بهرام و بهروز' را بهنام او کرد و گذشته از اين سلطان، فرخ يسار شروانشاه را نيز ستود و چون سلطانيعقوب و يوسفميرزا آققويونلو به سال ۸۹۶ در قراباغ درگذشتند بنائى مرثيهاى براى آنها ساخت و بعد از آن واقعه به هرات بازگشت و ميان او و اميرعليشير نوائى مصالحهاى واقع شد امّا آن دوستى نيز در اندک زمان و بر اثر يکى دو نکتهٔ نيشدار که در سخن بنائى بروز کرد به نقار انجاميد و گويند امير کمر بر قتل او بست و بنائى از بيم جان به ماوراءالنهر گريخت و به دستگاه سلطانعلىميرزا راه يافت و او را در قصيدهاى بهنام مجمعالغرائب و به زبان هروى مدح کرد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ممدوح ديگر بنائى سلطان بديعالزمان ميرزا فرزند سلطانحسين ميرزا است که شاعر او را 'شاه اسکندر نشان' و 'خسرو صاحبقران' و 'سنجر عالىتبار' خوانده است. امّا از آنجا که بديعالزمان ميرزا به سال ۹۱۱ بعد از فوت پدرش جاى او را گرفت ولى در آغاز سال ۹۱۳ دچار حملهٔ محمّد شبيکخان به خراسان شد، گمان نمىرود که شاعر در اين مدت خدمت سلطانعلىميرزا راه يافت و وقتى محمدخان شبيک بر آنجا مسلط شد منصب ملکالشعرائى بدو داد سپس بنائى همراه شبيکخان به خراسان رفت و گويا در آنجا سبب آزار شاعران بهدست ملازمان خان شد و چون روى ماندن نداشت دوباره به ماوراءالنهر بازگشت و سرانجام به سال ۹۱۸ در کشتارهاى ناشى از حملهٔ ياراحمد اصفهانى ملقب به نجم ثانى به قتل رسيد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقىالدين کاشى آن ديوان شاعر را که تخلص بنائى دارد داراى شش هزار بيت و ديوان دوم او را که تخلص حامى دارد سه هزار بيت دانسته است. بنائى يک مثنوى هم در ذکر فتوحات شبيکخان سرود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سخنشناسان او را اشعر شعراى خراسان مىدانستند و او الحق از شاعران خوب و تواناى روزگار تيمورى است. يکدستى کلام و سعى در داشتن تغييرات و تشبيهات که مبتنى بر اطلاعات گوناگون علمى و ادبى او است شاعر را به گويندگان معروف قرن ششم و هفتم نزديک مىسازد و ويژگى اصلى سخن بنائى روانى آنها و قوت طبع گوينده در سخنورى است امّا با وجود همه اين هنرها و مزايا که در شعر بنائى مىبينيم سخن او از بعضى مسامحات که ناشى از انحطاط عمومى زبان در عهد او است خالى نيست. مثلاً در قصيدهاى با رديف 'باز' اين کلمه را چند بار هم بهصورت قيد تکرار کرده و هم به معنى وصفى بهکار برده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
غزلهاى بنائى هم خالى از لطف و زيبائى نيست. او قصيدهسرائى است که در سرودن غزل هم توانا است و در غزلهايش به ايراد نکتههاى باريک و مضمونهاى دقيق اهميت مىدهد و اگر در مقام مقايسه بنائى با شاعران غزلسراى معاصر او برآئيم بايد او را از غزلسرايان خوب آن زمان بشماريم. از اشعار او است: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
(۱) . کنگر به ضم کاف و گاف و سکون و نون: نوازندهٔ کوس و نقاره | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
(۲) . در اصل: بر نهار | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست