داروهائی که در دستگاه عصبی مرکزی ایجاد رخوت میکنند عبارتند از آرامبخشها، باربیتوراتها (قرصهای خوابآور)، داروهای استنشاقی (حلالهای فرار - volatile solbents و افشانهها - aerosols ) و الکل اتیلیک. از میان اینها، بیشتر از همه، الکل مصرف و سوء مصرف میشود، و درنتیجه، بحث ما هم دربارهٔ کندکنندهها بر الکل متمرکز خواهد شد. اما پیش از پرداختن به این بحث، به چند نکته دربارهٔ مواد استنشاقی اشاره میکنیم. حلالها و افشانهها ارزان هستند و بهصورت قانونی نیز به آسانی در دسترس هستند. حلالهای فرار عبارتند از بنزین، رقیقکنندهٔ رنگ (تینر) (paint thinner)، محلولەای شوینده، و چسب. هیدروکربنها مواد شیمیائی روانگردان، هستند. افشانهها، مانند رنگهای افشانهای (spray paints) حاوی گونههای سمی الکل هستند. مصرفکنندگان معمولاً این ماده را گرم میکنند و بخار آن را از راه دهان یا بینی استنشاق میکنند.
تعداد کسانی که دچار سوءمصرف مواد استنشاقی هستند چندان زیاد نیست، اما بهعلل زیر توجه به آنها ضرورت دارد:
۱. سوءمصرفکنندگان بسیار جوان هستند (پسربچههای حتی ۷ ساله دیده شده که چسب یا بنزین استنشاق میکنند).
۲. بعضی از این حلالها میتوانند آسیب مغزی دائمی ایجاد کنند؛.
۳. سوءمصرف این مواد در مدارس ابتدائی و دبیرستانها رو به افزایش است (جانستون، اومالی، و بچمن، ۱۹۹۵).
الکل و اثرات آن
در اکثر جامعهها، چه ابتدائی و چه صنعتی، مصرف الکل رواج دارد. الکل را میتوان از راه تخمیر بسیاری از مواد بهدست آورد که از آن جمله است: حبوبات، مانند چاودار، گندم، و ذرت؛ میوهها، مانند انگور، سیب، و آلو؛ و سبزیجات، مانند سیبزمینی. از راه فرآیند تقطیر، میتوان محتوای الکلی نوشابهٔ تخمیرشده را افزایش داد و 'مشروبات الکلی قوی' مانند ویسکی یا 'رام' بهدست آورد.
اندازهگیری مقدار الکل موجود در بازدم (مثلاً با دستگاه دمسنج) شاخص معتبری از میزان الکل خون بهدست میدهد. درنتیجه، تعیین رابطه بین غلظت الکل خون ۴(BAC) و رفتار امکانپذیر میشود. وقتی درجهٔ غلظت الکل در خون به ۰۳/۰ تا ۰/۰۵ درصد (۳۰ تا ۵۰ میلیگرم الکل در ۱۰۰ میلیلیتر خون) میرسد، در شخص احساس شنگولی، آرامش، و رهائی از قید و بند بهوجود میآید. در این حالت شخص حرفهائی میزند که در حالت عادی برزبان نمیآورد، و خوشمشربتر و رهاتر میشود. اعتماد بهنفس ممکن است افزایش یابد، در حالیکه واکنشهای حرکتی رو بهکندی میگذارد (همان دو اثری که رانندگی را پس از مصرف الکل خطرناک میکند).
در غلظت ۱۰/۰ درصد الکل در خون، اختلال چشمگیری در کارکردهای حسی و حرکتی پیدا میشود. شخص جویدهجویده حرف میزند و در هماهنگی حرکات خود دچار مشکل میشود. برخی افراد، عصبانی و پرخاشجو و برخی دیگر ساکت و عبوس میشوند. در غلظت ۲۰/۰ درصد، شخص بهکلی توان خود را از دست میدهد، و با رسیدن غلظت الکل به سطحی بالاتر از ۴۰/۰ درصد خطر مرگ در پیش است. تعریف حقوقی مستی در اکثر ایالتهای آمریکا غلظت ۱۰/۰ درصد (یکدهم گرم درصد میلیلیتر) الکل در خون است.
مصرف الکل چقدر باید باشد تا شخص از نظر حقوقی مست محسوب شود؟ رابطه میان غلظت الکل خون (BAC) و میزان مصرف الکل رابطهٔ سادهای نیست و بستگی دارد به جنسیت، وزن بدن، و سرعت مصرف الکل. سن، سوخت و ساز بدن، و تجربهٔ نوشیدن الکل نیز از جمله عوامل مؤثر محسوب میشوند. گرچه نوشیدن الکل همواره اثر یکسانی بر میزان غلظت الکل خون (BAC) ندارد، میانگین اثرات آن در شکل غلظت الکل خون (BAC) برحسب مقدار مصرف الکل دیده میشود. این عقیده نیز درست نیست که آبجو یا شراب در مقایسه با مشروبات به اصطلاح قوی، مستی کمتری ایجاد میکند. یک گیلاس ۰/۲ لیتری شراب، یک قوطی ۶/۰ لیتری آبجو، و مقدار ۰۷/۰ لیتر ویسکی ۸۰ درجه، تقریباً به یک اندازه الکل دارند و تأثیرشان نیز کم و بیش یکسان است.
مصرف الکل
در نظرخواهی از دانشجویان دانشگاههای آمریکا برخی از آنان اظهار داشتهاند که الکل به جمعگرائی و خوشمشربشدن کمک میرساند، تنشها را کم میکند، قید و بندها را میگسلد، و کلاً مایهٔ تفریح و سرگرمی است. با اینحال، بادهنوشی بهعنوان سرگرمی اجتماعی میتواند مشکلاتی هم بیآفریند، از قبیل از دسترفتن وقت، عملکرد ضعیف درسی یا شغلی بهسبب احساس خماری، و مشاجره یا تصادف در حین مستی. روشن است که جدیترین این مسائل، تصادفات رانندگی است: در آمریکا تصادفات رانندگی ناشی از مصرف الکل، علت عمدهٔ مرگ و میر افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله است. طی دورهای که سن قانونی مصرف مواد الکلی در چند ایالت آمریکا از ۲۱ سالگی به ۱۸ سالگی کاهش داده شد، مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی در میان افراد ۱۸ و ۱۹ ساله ۲۰ تا ۵۰ درصد افزایش یافت. از آن بهبعد همهٔ ایالتهای آمریکا حداقل سن مصرف الکل را افزایش دادهاند و متعاقب آن، تصادفات رانندگی بهمیزان چشمگیری کاهش یافته است.
در حدود دوسوم بزرگسالان آمریکائی اذعان دارند که الکل مینوشند، و دستکم ۱۰ درصد این مصرفکنندگان با برخی مشکلات اجتماعی، روانی، یا پزشکی دست به گریبان هستند که ریشه در مصرف الکل دارد. احتمالاً نیمی از این ۱۰ درصد به الکل وابستگی پیدا کردهاند. مصرف زیاد یا طولانی الکل میتواند مشکلات جدی برای سلامت بیآفریند. فشار خون، سکتهٔ قلبی، زخم معده، سرطانهای دهان، گلو و معده، تشبع یا التهاب کبد، و افسردگی، از جمله بیماریهائی هستند که با مصرف مداوم و مفرط الکل ارتباط دارند.
مقدار تقریبی غلظت الکل خون بهصورت تابعی از مصرف الکل در یک دورهٔ ۲ ساعته. برای مثال، اگر وزن شما ۸۰ کیلوگرم باشد و در عرض ۲ ساعت ۴ قوطی آبجو بنوشید، غلظت الکل شما بین ۰/۰۵ و ۰۹/۰ درصد خواهد بود و توانائی شما در رانندگی بهطور جدی مختل خواهد شد. مصرف شش قوطی آبجو در همان مدت ۲ ساعت، غلظت الکل خون شما را به بالاتر از ۱۰/۰ درصد میرساند - همان سطحی که بهعنوان ملاک مستی پذیرفته شده است (اقتباس از مدیریت ملی ایمنی حرکت در بزرگراهها).
در آمریکا بهرغم ممنوعیت خرید نوشابههای الکلی توسط افراد زیر ۲۱ سال، بسیاری از جوانان (۶۷% دانشآموزان کلاس هشتم، ۸۱% دانشآموزان آخر دبیرستان، و ۹۱% دانشجویان دانشگاه) نوشیدن الکل را تجربه کردهاند. نگرانکنندهتر از همه، شیوع پدیدهٔ پرنوشی (bring drinking) است - اصطلاحی که در پژوهشها به نوشیدن بیوقفهٔ ۵ پیاله نوشابهٔ الکلی اطلاق شده است. در زمینهیابیهای ملی، ۲۸% دانشآموزان سال آخر دبیرستان و ۴۴% دانشجویان دانشگاه گزارش کردهاند که 'پرنوشی' میکنند. (جانستون، اومالی، و بچمن، ۱۹۹۴؛ وکسلر (Wechsler) و همکاران، ۱۹۹۴). از آنجا که 'پرنوشی' در دورهٔ دبیرستان در بین جوانان مصمم به ورود به دانشگاه کمتر از سایر دانشآموزان است، ارقام فوق حکایت از آن دارد که گروه اول ظاهراً پس از ورود به دانشگاه در پرنوشی از همگنان سابق خود پیشی گرفتهاند. تلفشدن فرصتهائی که میبایستی صرف مطالعه شود، کلاسهای از دسترفته، زخمیشدنها، درگیرشدن در روابط جنسی خطربار، و درگیری با پلیس، از جمله مشکلاتی است که دانشجویان 'پرنوش' گزارش کردهاند. بهخاطر همین مشکلات، دانشگاههای بیشتر و بیشتری مصرف الکل را در محیط دانشگاه منع کردهاند. قانون مدارس و دانشگاههای آزاد از دارو که در ۱۹۸۹ به تصویب کنگرهٔ آمریکا رسیده است. مؤسسات را ملزم میسازد که برنامههای آموزشی و خدمات مشاورهای در زمینهٔ مسائل الکل برای دانشجویان و کارکنان خود فراهم کنند.
الکل برای جنین در حال رشد نیز میتواند خطربار باشد. احتمال سقط جنینهای مکرر و بهدنیا آوردن نوزادان کموزن در مادرانی که زیاد مشروب میخورند دوبرابر سایر مادران است. حالتی بهنام نشانگان جنین الکلی (fetal alcohol syndrome) که عقبماندگی ذهنی و بدشکلیهای چندگانه در چهره و دهان نوزاد از مشخصات آن است، معلول میخوراگی مادر در طول بارداری است. مقدار الکل لازم برای بهوجود آمدن این نشانگان مشخص نیست، اما در هر حال، زنان بارداری که حتی مقدار کمی الکل بهصورت هفتگی مصرف میکنند، مسلماً جنین خود را در معرض خطر قرار میدهند. (استریسگوت - Streissguth، کلارن - Claren و جونز - Jones در ۱۹۸۵).