جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

روز وداع گریه نه در حد دیده بود


روز وداع گریه نه در حد دیده بود    توفان اشک تا به گریبان رسیده بود
نزدیک بود کز غم من ناله برکشد    از دور هر که ناله‌ی زارم شنیده بود
دیدی که: چون به خون دلم تیغ برکشید؟    آن کس که جان بخوش دلش پروریده بود
آن سست عهد سرکش بدمهر سنگدل    ما را به هیچ داد، که ارزان خریده بود
چون مرغ وحشی از قفس تن رمیده شد    آن دل، که در پناه رخش آرمیده بود
زان دردمند شد تن مسکین، که مدتی    دل درد آن دو نرگس بیمار چیده بود
روز وداع دل بشد از دست و حیف نیست    کان روز اوحدی طمع از جان بریده بود


همچنین مشاهده کنید