پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
دوره پیش از تاریخ
سفال دستساز و خشن و بدون نقش، مراحلى را در اين سرزمين طى دورهٔ سنگى طى نموده است. اين مراحل تحت تأثير شرايط دورانهاى مختلف از جمله کشاورزى و ايجاد سکونتگاههاى روستايى اوليه بوده است. | |
در جنوب غربى ايران طى اکتشافات باستانشناسى در خوزستان و دهلران در دهههاى اخير، استقرارهاى پيش از دوران سفال شناسايى شده است. | |
طبق يک نظر، نخستين سفال توليد شده در فلات ايران را سفال پوکى مىدانند که در مهرانآباد ساوه و نيز غار کمربند بهشهر کشف گرديده است. | |
يکى از کاوشگران امريکايى جايگاه اوليهٔ اصلى سفال را در چغابنوت خوزستان، چغاسفيد، چغا سرخ دهلران، محمدجعفر، سراب و گوران در کرمانشاه و لرستان، قلعه رستم بختيارى اختصاص داده است. | |
اما در مجموع مىتوان اولين سفالينههاى ابتدايى را ساده، بدون نقش و پوک، باگل ورز داده نشده و مخلوط با مواد آلى و کاه و خردهسنگ که در آفتاب يا اجاق خانه نيمه پخته شدهاند به حساب آورد. | |
ابداع سفال و توليد آن در راستاى اين هدف بود که انسان دوره نوسنگى براى نگهدارى و ذخيره مواد غذايى و آب و علوفه چهارپايان، وسايل و ابزارى نياز داشته که احتمالاً اين کار توسط زنان انجام مىشده است. | |
با اين همه بنظر ميرسد که اولين سفالها بهطور همزمان توليد نشدهاند و در مناطق باستانى مختلف و در زمانهاى متفاوت بوجود آمدهاند. | |
در ايران غارهاى هوتو و کمربند بهشهر، بيستون در کرمانشاه و اراضى اطراف آن، درهّگوران دو لرستان و گنج درّه هرسين کرمانشاه، تپه سنگ چخماق شاهرود و سيلک کاشان در حاشيه کوير، چغابنوت، بنه فضيلى و علىکش در خوزستان، زيستگاهها و روستاهاى اوليه معرفى شدهاند. | |
سفال نخودى رنگ شوش بسيار ظريف و نازک است و رنگ سفالها روشن و سفيد مايل به زرد يا سبز کمرنگ است. نقشها قهوهاى يا بنفش تيره و سياه است. موضوع بنفش بيشتر نقوش هندسي، اشکال حيوانات و نقوش انسانى است. در طبقهٔ اول شوش، سفالها بحد اعلاى کمال رسيده است. | |
سفال نخودى رنگ منقوش که همزمان با سفال منقوش شوش توليد شده در مناطقى از جمله تپه گيان نهادند و تل باکون در ۲ کيلومترى تختجمشيد هم بدست آمده است. و زيباترين آنها در ايقربولاغ در پانصد مترى موشهلان اسماعيلآباد کشف شده است. | |
شهر سوخته در حدود سال ۳۰۰۰ ق.م داراى سازمان حکومتى شهرى بود. الواح پيش ايلامى و مهرهاى استوانهاى و اثر آنها بر گل رس، و ظروف سفالى به ويژه کاسههاى لب ريخته، شواهدى است از اينکه اين جامعه شهرى داراى ابزار مديريت کشاورزى بوده است. صنعت سفالگرى شهر سوخته در محلى واقع در ۲۹ کيلومترى شهر سوخته. که ويرانههاى آن بنام رود بيابان شناخته مىشود، متمرکز بود. | |
در تپه حسنلو شهرى کشف شده که متعلق به سدههاى دهم تا نهم ق.م است که ديوارهايى قطور و بناهايى از نوع کاخ يا معبد دارد. در اين شهر کارگاههاى فلزکارى و سفالسازى نيز ديده شده است. حسنلو در نزديکى سلدوز و جنوب غربى درياچه اروميه قرار دارد و محدودهاى است که در اوايل هزاره اول ق.م حکومت مانىها در آن تأسيس شد و هنر و فرهنگ قسمت غربى ايران را مشخص مىسازد. در مقابر حوالى آن چسدها در سطح صافى همراه با مقدارى اشياء زينتى و سفالى که در آن زمان مرسوم بوده دفن شدهاند. اين سفالها اغلب سياهرنگ و گاهى نيز قرمزرنگ هستند و روى آنها برجستگىهايى ديده مىشود و فرم ظروف بيشتر به شکلهاى حيوانات و يا انسان است. | |
سفال خاکسترى و رنگى املش مربوط به سدههاى هشتم و نهم ق.م است که از گورهاى سنگى بزرگ، پراکنده در درهها و کوهستانهاى مرتفع گيلان شرقى بين سفيدرود و پُلرود بهدست آمده است. دستهاى از سفالينههاى املش به کارهاى هنرى سفالگران اختصاص دارند. سفالگران بيشتر به پيکرهسازى با گل ورز داده شده و توليد سفالهايى در اندام انسان و حيوان توجه کردهاند که آنها نيز در طبقهبندى سفال خاکسترى - سياه قراى مىگيرند. با اين تفاوت که سفالگر به طريقى رنگ را بر پوستههايى به رنگ نارنجي، آجرى و قهوهاى وارد و ثابت نموده است. آنچه هنرمند نقاش در سفالينههاى منقوش بعنوان رمز و راز بيان مىکرد، سفالگر پديدهٔ خاکسترى - سياه و قرمز در ترکيب و اندامهاى جانورى و انسانى بيان مىکند که گاه داراى بيانى پيچيده و رمزآميز مىشود. سفالگرى املش بهگونهاى واقعگرا، اندام انسان، حيوان را عرضه کرده است، که شباهتهايى با هنر مردم لرستان و خوروين دارد | |
درخشندگى جداره و پوستهٔ سفالينهها در هر دو گروه موضوع قابل توجهى است، که احتمالاً با هدف نفوذناپذيري، زيباسازي، يا هر دو مورد بوده است. سفالگران گاهى علاوه بر صيقلکاري، با تزئينات نقطهچين و کندهکارى يا افزودن نقشها در زمان نيمهخشک بودن، سفالينههاى مارليک را تزئين مىکردهاند. | |
سراميکهايى که در زيويه بهدست آمده است. بسيار جالب و با اهميت است. مواد تشکيلدهنده آن خاکرس شسته و پاک شده و بسيار نرم است که در حرارت مناسبى پخته و داراى روکش درخشان و صيقلى قرمز رنگى مىباشد. روى اين ظروف تزئينات از قبيل خراش و يا شيارهاى کندهکارى شدهٔ مختلفى کار شده است. همچنين سرهاى مجسمه شير در زيويه يافت شده که از داخل خالى است. همچنين دانههاى تسبيح از سفال بدون لعاب بهدست آمده که احتمالاً براى گردنبند يا زينت بکار مىرفته است. تعداد زيادى جام يا ظروف مخصوص نوشيدن يک رنگ و لعاب داده شده سفالى نيز در حفارىهاى زيويه بدست آمده است. | |
کشف کورههاى متعدد سفالگرى متعلق به ۳۲۰۰ سال پيش در تپههاى کهريزک، تعدادى سفالينه خاکسترى - سياه و بعضاً قرمز رنگ را در اختيار کاوشگران قرار داد. اين ميدان باستانى که در حوزه تهران - رى قرار دارد. داراى تعداد پانزده کوره سفالگرى بود، البته تعداد کورهها آنقدر زياد است که مىتوان طى حفارىهاى متعدد آنها را کشف نمود. | |
بين شوش و شوشتر و در ۴۵ کيلومترى جنوب شرقى شوش چغازنبيل واقع شده است، و ويرانههايى از يک شهر ايلامى است. | |
سفالهاى چغازنبيل در دورهٔ ايلام ميانى (چغازنبيل) در ترکيبات و اشکال مختلف يافت شدهاند. بعضى از آنها دوکى شکل با بدنهٔ بيضوى يا کروى و نشيمن مخروطى بوده و روى سه پايه يا در ماسه مستقر مىگرديدهاند؛ و برخى که نخودى مايل به سبز و صورتى هستند، بجاى دسته دو گوشواره بر بدنه دارند. کاسهها و پيالههاى پايهدار بوقى شکل يا بدون پايه و نيز لاوکهاى استوانهاى با کف مسطح طرحهاى جالبى را ارائه مىدهند. خميرهٔ بيشتر اين سفالينهها از خاکرس آميخته با ماسه است و عموماً رنگ زرد نخودى مايل به سبز و يا صورتى و بندرت خاکسترى دارند. با چرخ ساخته شدهاند و مقدارى خاکچينى در خميرهٔ آنها وجود دارد. با اين همه سفال دستساز نيز در اين مجموعه وجود دارد. | |
سفال ايلامى در چند نوع ساده، لعابدار و بدلچينى يافت شده است که بيشتر اشياى لعابدار و بدل چينى جزئى از معمارى کاخها و معابد بودهاند. رنگ اين اشياء امروزه بيشتر فيروزهاى کمرنگ است. | |
در ايلام جديد (سدههاى هفتم و هشتم ق.م)، ظروف بدل چينى بهصورتى منقوش و پرتکلف ساخته مىشد. بين آجرهاى اين دوره و آجرهاى لعابدار ايلام ميانى تفاوت زيادى وجود دارد. اين لعابکارى شفاف و درخشان، شاد و به رنگهاى سبز، زرد، آبي، سفيد، قرمز و خاکسترى است. در آخرين دوره شاهى ايلام، نقوش کاشىها بهصورت نيمه برجسته ساخته مىشد. با مطالعه آجرهاى نقشدار ايلام جديد به بعد و مقايسه آن با کاشىهاى لعابدار کشف شده از حسنلو III، بوکان و زيويه مىتوان ارتباط و نزديگى آنها را دريافت. | |
آثار سفالى زيويه عبارت از کاسههاى ديوار، کوتاه لب برگشته، تنگهاى دستهدار، کوزههاى پايه باريک و ساغرهاى مجسم با سر حيوانات است که با گل قرمز توليد شدهاند. و نقوشى کنده شده و ترسيمات هندسى دارند و لعاب آنها رقيق و جلادار است. تعدادى از سفالها نيز لعاب چند رنگ فيروزهاى روشن، قهوهاي، سفيد و سياه دارند و نقوشى از درخت زندگي، گاو و بز شاخدار، آهو و قوچ و نقش خورشيد و گل چند پر را ارائه مىدهند. | |
حسنلو، بوکان و زيويه واقع در آذربايجان غربى و کردستان و گودين تپه کنگاور، از ميدانهاى باستانى مهم هستند که با هم مرتبطند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست