پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
نیستم یک دم ز درد و محنت هجران خلاص
|
همچنین مشاهده کنید
- هر چند ناز کردی ، نیازم زیاده شد
- مصلحت دیده چنین صبر که سویش نروم
- قلب سپه ماست به یک حمله شکسته
- سد خانهی دین سوخت به هر رهگذر از تو
- نوبهار آمد ولی بیدوستان در بوستان
- خوشا در پای او مردن خدایا بخت آنم ده
- سبوی بادهای گویا به هر پیمانهای خوردی
- المنةلله که شب هجر سر آمد
- ناوکت بر سینهی این ناتوان آمد همه
- جایی روم که جنس وفا را خرد کسی
- کردیم نامزد به تو نابود و بود خویش
- جنونی داشتم زین پیش بازم آن جنون آمد
- لطف پنهانی او در حق من بسیار است
- انجام حسن او شد پایان عشق من هم
- جان رفت و ما به آرزوی دل نمی رسیم
- مردمی فرموده جا در چشم گریان کردهای
- آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه
- آه شراره بارم کان از درون برآمد
- ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن
- یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟