|
|
|
گنادوتروفين جفتى انسانى (hCG) يا 'human chorionic Gonalotrophin'
|
|
|
مشتق از يک مادهٔ گليکو پروتئينى است که توسط جفت ترشح مىشود و از ادرار زنان باردار بهدست مىآيد.
|
|
hCG در طى حاملگى توسط سلولهاى تروفوبلاست جفتى و همچنين تعدادى از تيپهاى متفاوت سلول تومورال ساخته مىشود. نقش فيزيولوژيک اصلى آن تحريک جسم زرد براى تداوم ساخت و ترشح هورمون پروژسترون در طى باردارى مىباشد. با اين وجود در صورت تزريق آن به مردان باعث تحريک سلولهاى لايديگ بيضه براى توليد تستوسترون و اپىتستوسترون نيز مىشود و بنابراين مىتواند تحريک طبيعى توليد هورمون بيضهاى توسط هورمون LH را تقليد نمايد.
|
|
سلولهاى لايديگ بيضه رسپتورهائى دارند که در صورت تحريک با LH يا hCG باعث فعال شدن سنتز تستوسترون مىگردند. اين افزايش سنتز سريع است و افزايش ۵۰% در غلظت پلاسمائى تستوسترون ۲ ساعت پس از تزريق داخل عضلانى hCG۶۰۰۰IU اندازهگيرى شده است. (Brooks، Kicman و Cowan در ۱۹۹۱).
|
|
|
اثرات آن غالباً مشابه گنادوتروفين (LH) مىباشد که مسئول تحريک تخمکگذارى و تشکيل جسم زرد در بانوان است و در مردان توليد تستوسترون توسط بيضهها را تحريک مىنمايد.
|
|
پس از آنکه ايجاد فوليکول با FSH يا گنادوتروفين يائسگى انسانى (hMG) تحريک گردد، hCG باعث تخمکگذارى مىشود.
|
|
hCG همچنين مقدارى فعاليت تيروتروپيک دارد که جز در تورمورهاى تروفوبلاستيک که مقادير زياد هورمون باعث بروز هيپرتيروئيدى شود، فاقد اهميت مىباشد.
|
|
|
- درمان نازائى بدون تخمکگذارى ناشى از فقدان يا کمبود گنادوتروفينها (معمولاً همراه با FSH)
|
|
- تلقيح مصنوعى (IVF) (همراه با منوتروپين و گاهى کلوميفن سيترات)
|
|
- درمان کريپتورکيديسم پيش از بلوغ در مردان
|
|
- درمان عقيمى ناشى از هيپوگناديسم هيپوگنادوتروفيک در مردان
|
|
- درمان بلوغ ديررس همراه با هيپوگناديسم در مردان
|
|
|
شناسائى موفقيتآميز سوء استفادهکنندگان استروئيد آنابوليک از طريق انجام تستهاى مختلف مورد تائيد IOC باعث گرديده که اين افراد به مصرف داروهاى ديگر روى بياورند. سوء مصرف hCG بدين علت مرسوم شده است که ترشح تستوسترون و اپىتستوسترون از بيضهها را تحريک نموده و باعث نسبت دفع ادرارى کمتر از ۶ به ۱ مىشود که از محدودهٔ IOC پائينتر است. اين امر به ممنوعيت hCG توسط IOC در سال ۱۹۸۷ منجر گرديد.
|
|
رژيم استانداردى براى دوپينگ با hCG شرح داده شده (Brooks و همکاران، ۱۹۸۹) که در آن فرد سوء مصرفکننده ابتدا تستوسترون تزريق مىکند. جداى از فوائد تستوسترون در افزايش قدرت يا عملکرد ورزشکار در مسابقه، تستوسترون باعث مهار ترشح LH از هيپوفيز مىشود. زمانى که تستوسترون قبل از رقابت قطع شود (جهت اجتناب از تشخيص)، ورزشکار اين مشکل را دارد که سطح تستوسترون پلاسما از حد طبيعى است. با اين وجود، تجويز hCG ترشح تستوسترون و همچنين اپى تستوسترون را تحرکى مىکند، بهطورى که با قوانين فعلى IOC فرد مشکلى پيدا نمىکند. در يک مطالعه Brooks، Kicman و Cowan (در ۱۹۹۱) اين حالت را در سه مرد ايجاد کردند و نشان دادند که hCG مىتواند جايگزين تستوسترون را تحريک نموده و نسبت تستوسترون به اپى تستوسترون را در محدودههاى IOC حفظ کند. در هر سه مورد، hCG را مىتوان تا زمانى که سطح تستوسترون پلاسما بالا است، از طريق راديوايمونواسى تشخيص داد.
|
|
عليرغم دسترسى به يک روش راديوايمونواسى کاملاً اختصاصى براى hCG، هنوز اين روش قدرت تفکيکى بالاى کروماتوگرافى گازى و طيفسنجى جرمى (Mass spectrometry) را ندارد و بنابراين هنوز توسط IOC پذيرفته نشده است.
|
|
|
توليد آنتى بادى ضد hCG و مقاومت به درمان، سردرد، خستگىپذيري، تغييرات خلق، افسردگي، بىقراري، ادم (بهويژه در مردان)، درد در محل تزريق، ژنيکوماستى و سندرم تحريک بيش از حد تخمدان از عوارض جانبى اين دارو بهشمار مىروند. سندرم تحريک بيش از حد تخمدان (Hyperstimulation Syn) بهصورت بزرگى تخمدان يا تشکيل کيست تظاهر مىيابد. درد شکمى حاد، آسيت، افوزيون جنب، هيپوولمي، شوک و اختلالات ترومبوآمبوليک در موارد شديد اين سندرم مشاهد مىگردند. تجويز دارو براى درمان کريپتورکيديسم ممکن است باعث بلوغ زودرس شود.
|
|
|
عوارض جانبى hCG مشابه با عوارض استروئيدهاى آنابوليک است. با اين وجود ممکن است انسيدانس ژنيکوماستى بيشتر باشد، چرا که hCG توليد استراديول توسط سلولهاى لايديگ را نيز تحريک مىکند.
|
|
|
براى شناسائى IOC در ادرار از روش عيارسنجى ايمنى (Immunoassay) استفاده مىشود.
|
|
|
مکانيسم اثر hCG ظاهراً مشابه با LH است.
|