|
|
|
LH توسط سلولهاى گنادوتروف هيپوفيز قدامى در مردان و زنان ساخته مىشود. در مردان LH توليد اسپرم در بيضهها و سنتز و ترشح تستوسترون را تحريک مىکند، حال آنکه در زنان تخمکگذارى و توليد پروژسترون را تحريک مىنمايد. شباهتهاى ساختمانى بين LH و hCG وجود دارد و مقايسهٔ دقيق آنها توسط Kicman و Cowan (در ۱۹۹۲) انجام گرفته است. ترشح LH در معرض کنترل با بازخورد (فيدبک) منفى از سوى تستوسترون است، يعنى با افزايش سطح تستوسترون پلاسما، ترشح LH کاهش مىيابد.
|
|
|
گيرندههاى پروتئينى خاص آن تنها در گنادها وجود دارند. LH در زنان به سطح سلولهاى تکا و جسم زرد و نيز به سلولهاى گرانولوزاى فوليکول بزرگ و در مردان به سلولهاى لايديگ بيضه متصل مىشود. گيرندههاى LH به آدنيلات سيکلاز ارتباط دارند. بالا رفتن cAMP درون سلولى ميزان کمپلکس آنزيمى ميتوکندرى را افزايش مىدهد که باعث جدا شدن زنجيرهٔ جانبى کلسترول مىشود، کلسترول به پرگننولون تبديل مىگردد و هورمونهاى جنسى بدين ترتيب ساخته مىشوند.
|
|
|
هورمون LH همراه با گنادوتروفين ديگر يعنى FSH ترشح مىشود. اين گنادوتروفينها در حالت طبيعي، عملکرد گنادها و ترشح هومونهاى جنسى در هر دو جنس را تحريک مىکنند.
|
|
در زنان FSH تشکيل و بلوغ فوليکولها و تخمک را تحريک مىکند. بعد از اينکه فوليکول تشکيل شد استروژن ترشح مىگردد که بهتدريج بر ميزان آن افزوده مىشود که در ميانهٔ سيکل ترشح LH را تحريک مىنمايد. اين امر باعث پاره شدن فوليکول و تخمکگذارى شده و فوليکول را به جسم زرد تبديل مىکند که پروژسترون ترشح مىنمايد.
|
|
در مردان LH سلولهاى بينابينى بيضه را تحريک نموده و باعث ترشح تستوسترون مىشود که بهنوبهٔ خود داراى يک اثر مستقيم بر لولههاى منىبَر مىباشد.
|
|
|
اين دارو نيز تنها بهصورت تزريقى کاربرد دارد. نيمه عمر پلاسمائى آن حدود ۹/۲ ساعت تخمين زده شده است. کليرانس دارو از طريق فيلتراسيون گلومرولى در کليه انجام مىگردد.
|
|
|
- درمان نازائى زنان
|
|
- تلقيح مصنوعى (IVF)
|
|
- درمان عقيمى مردان (در موارد کمکارى هيپوفيز)
|
|
- درمان کريپتورکيديسم
|
|
|
LH يک دارو با پتانسيل بالاى سوءمصرف است، چون تحريک توليد تستوسترون توسط آن باعث توليد اپىتستوسترون هم مىشود، بهطورىکه نسبت طبيعى تستوسترون به اپىتستوسترون در پلاسما و ادرار حفظ مىگردد. سوءمصرف آن به خاطر کمياب بودن و قيمت بالا و همچنين به اين خاطر که نيمهٔ عمر پلاسمائى آن ۵۰% کمتر از hCG است، کمتر رخ مىدهد.
|
|
سنجش LH احتمالاً مهمتر از سوء مصرف احتمالى آن است. زمانى که از تستوسترون سوء استفاده شود، ترشح LH سقوط مىکند و نسبت تستوسترون به LH زياد مىشود. پردازش نسبت تستوسترون به LH در ورزشکاران مرد طبيعى و مقايسهٔ آن با اين نسبت در مردانى که از تستوسترون سوء استفاده مىکنند، علاوه بر نسبت تستوسترون به اپىتستوسترون داراى اهميت مىباشد. اين امر بدان خاطر است که در تعداد کمى از مردان مقادير اپىتستوسترون کمى ترشح مىگردد.
|
|
همچنين شواهدى وجود دارد که اپىتستوسترون ممکن است بهزودى در آزمايشگاههاى زيرزمينى ساخته شود و تجويز همزمان تستوسترون به اپىتستوسترون را باعث گردد. همچنين اين مطلب نشان داده شده است که تجويز hCG ابزار قدرتمندى براى تقلّب در آزمون نسبت به تستوسترون به اپىتستوسترون مىباشد. معالوصف اندازهگيرى همزمان نسبت به تستوسترون به LH سوء مصرف را نشان مىدهد، چرا که نسبت تستوسترون به LH با تجويز تستوسترون يا تستوسترون بهعلاوه اپىتستوسترون افزايش مىيابد.
|
|
اندازهگيرى نسبت تستوسترون به LH در ورزشکاران زن ارزش زيادى ندارد، چرا که استروژن و پروژسترون موجود در قرصهاى ضدّباردارى خوراکى ترشح LH را سرکوب نموده و باعث نسبت غلط تستوسترون به LH مىگردد.
|
|
|
با توجه به اينکه در فرآوردههاى ژنريک مرسوم نظير HMG يا منوتروپين، LH در ترکيب با FSH است، در کتب فارماکولوژى عوارض جانبى اختصاصى LH به تفکيک ذکر نشدهاند، ولى از آثار سوء منوتروپين (۷۵ واحد LH و ۷۵ واحد FSH) مىتوان به موارد زير اشاره کرد:
|
|
HMG ممکن است بهصورت وابسته به دوز باعث بيش تحريکى تخمدانى شود که طيف آن مىتواند از بزرگى خفيف تخمدان و ناراحتى شکمى تا تحريک شديد و بزرگى محسوس تخمدان يا تشکيل کيست در آن، درد شکمى حاد، آسيت، افوزيون پلور، شوک و اختلالات ترومبوآمبوليک متغير باشد. پارگى کيست تخمدانى و خونريزى داخل صفاقى نيز گاهى در پى معاينهٔ لگنى گزارش شده است. خطر چندقلوزائى هم وجود دارد. واکنشهاى ازدياد حساسيت و واکنشهاى آلرژيک در محل تزريق نيز ممکن است رخ دهند.
|
|
|
براى تشخيص LH در ادرار مىتوان از روش عيارسنجى ايمنى (Immunoassay) بهره جست.
|