پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن


ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن    سعی دارد محنت هجران تو هم امداد کن
عیش خسرو چیست با شیرین به طرف جوی شیر    رحم گو بر جان محنت دیده‌ی فرهاد کن
ناقه‌ی لیلی به سرعت رفت و از آشفتگی    راه گم کردست مجنون ای جرس فریاد کن
ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی    هیچ عیبی نیست ما را نیز گاهی یاد کن
غافلی وحشی ز ترک چشم تیر انداز او    تیر جست ای صید غافل چشم بر صیاد کن


همچنین مشاهده کنید