دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
بوذرجمهر و خزانهدار انوشیروان
انوشيروان عادل وزيرى داشت بهنام بوذرجمهر که در سياست و عقل لنگه نداشت. اين وزير داراى پنج پسر و پنج دختر بود. يک روز دختر کوچک وزير که خيلى عزيز کرده بود، آمد پيش پدرش و گفت: 'من در بازار يک گل الماسى ديدم و عاشقش شدم. پول بده تا آن را بخرم.' بوذرجمهر گفت: 'اى فرزند پول من کفاف اين خرجها را نمىدهد' . دختر گفت: 'تو وزير انوشيروان و عقل او هستي، چطور براى يک گل الماسى پول نداري. اگر تا سه روز ديگر، آنرا برايم نخرى خود را مىکشم.' |
فردا بوذرجمهر به نزد انوشيروان رفت. انوشيروان ديد بوذرجمهر خيلى ناراحت است. علت را پرسيد. بوذرجمهر آنچه را بين خود و دخترش گذاشته بود براى او گفت. و بعد اضافه کرد که : 'شما خوب است يک مقدار به معاش من مدد برسانى تا بتوانم جواب بچههايم را بدهم.' انوشيروان خزانهدار را صدا زد و گفت: 'در اين ماه هر چه بوذرجمهر پول خواست به او بده.' بوذرجمهر رفت. |
خزانهدار شاه گفت: 'همهٔ چيزها در دست بوذرجمهر است. ماليات در دست او است. هست و نيست سلطان در دست او است. آنوقت براى اين که خودش را به شما پاک نشان دهد، مىگويد پول يک گل الماس را ندارم.' انوشيروان در فکر فرو رفت و با خود گفت: 'سلطان هم بايد يک خرده عقل داشته باشد، دروغگو را بشناسد، راستگو را بشناسد' . در آن زمان، انوشيروان يک زنجير به در بارگاه نصب کرده بود که يک سرش به زنگى وصل و در اتاق خودش بود. اگر رعيتى با او حرفى داشت، زنجير را تکام مىداد. زنگ صدا مىکرد و انوشيروان براى شنيدن حرفهاى رعيت نزد او مىآمد. انوشيروان با خودش فکر کرد: 'شايد محافظين نمىگذارند کسى به زنجير نزديک شود.' بوذرجمهر را خواست و گفت: 'امروز بگو جار بزنند که من بار عام مىنيشينم و هر کس مىخواهد بيايد' جار زدند. مردم شهر جمع شدند. انوشيروان بوذرجمهر را دنبال نخود سياه فرستاد. آن وقت رو به جمعيت کرد و گفت: 'هر کس از وزير من، بوذرجمهر، گله و شکايتى دارد بدون واهمه بگويد.' از هيچکس صدا درنيامد. انوشيروان با عصبانيت گفت: هيچکس شکايتى ندارد؟' همهٔ مردم فرياد زدند: 'شکايتى نداريم' . پيرمردى بلند شد و گفت: 'يک نفر در اين شهر هست که روزى يکبار براى من آذوقه مىآورد. دو روز است که نيامده، من از او شکايت دارم' انوشيروان گفت: ببين ميان جمعيت هست؟' پيرمد گفت: 'نگاه کردهام. اگر بود يقهاش را مىگرفتم و مىپرسيدم که چرا نيامده.' انوشيروان فرستاد دنبال بوذرجمهر. وقتى بوذرجمهر آمد. پيرمرد گفت: 'قربان اين همان شخص است' . |
سلطان، خزانهدار را خواست و به او گفت: 'اى حرامزادهٔ بخيل، هيچکس از بوذرجمهر شکايتى نداشت تو مىخواستى وزيرى را که نمىگذارد کسى در مملکت گرسنه بخوابد، از من جدا کني؟ خزانهدارى مثل تو به درد من نمىخورد' . بعد از بوذرجمهر پرسيد: 'چرا آذوقهٔ پيرمرد را اين دو روز ندادي؟' بوذرجمهر گفت: 'چون مىدانستم که اين خزانهدار براى من مايه مىگيرد، من مخصوصاً آذوقه پيرمرد را نبردم که بدانى چطور مملکت را اداره مىکنم.' |
- بوذرجمهر و خزانهدار انوشيروان |
- قصههاى مشدى گلين خانم - ص ۳۵۹ |
- گردآورنده: ل.پ. الول ساتن |
- ويرايش: اولريش مارتسوف، آذر اميرحسنى نيتهامر، سيداحمد وکيليان |
- به نقل از فرهنگ افسانههاى مردم ايران - جلد اول -على اشرف درويشيان - رضا خندان (مهابادى) |
همچنین مشاهده کنید
- گرگ، بز و روباه
- شیر شیر توی پوست شیر و بار شیر (۲)
- تاجری که همراه زنش به خاک سپردنش
- شیبیدین
- کَل از کدو، چماق به دست، بیرون بیا
- چه کنم که اسفناج نبود
- میشی که شغال را فریب داد
- الاغ آوازهخوان و شتر رقاص
- طیِ لب طلا
- اسب
- بز فضول
- قلعهٔ هفت در
- موش و گربه
- گِدول
- حاکم و آسیابان
- پرندهٔ سپید
- یک گردو بینداز بیاید (۳)
- فلکناز
- قصهٔ ملّا (۲)
- قصهٔ حضرت سلیمان (ع)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست