جدول انواع روابط کار - اوقات فراغت و متغيرهاى همبسته به آنها (در سطح فردى)
کار و اوقات فراغت روابط متغيرها
گستردگى
مغايرت
خنثائى
محتواى کار و اوقات فراغت
همسان
عمداً متفاوت
معمولاً متفاوت
مرزهاى حوزهها
ضعيف
قوى
متوسط
علاقهٔ اصلى زندگى
کار
-
موارد غير از کار
ردپاى کار بر اوقات فراغت
برجسته
برجسته
غير برجسته
متغيرهاى کارى:
خودمختارى در وضعيت کار
بالا
-
پائين
بهکارگيرى توانائىها
کامل
غيريکنواخت
نه
(ميزان گستردگي)
(گسترش يافته)
(آسيب ديده)
(تحمل شده)
درگيرى
اخلاقى
مخرب
حساب شده
همکاران شغلى
(شامل برخى از دوستان نزديک)
-
(شامل هيچيک از دوستان نزديک نيست)
تجاوز کار به محدودهٔ اوقات فراغت
بالا
پائين
پائين
حرفههاى شاخص
مددکاران اجتماعى
(بهويژه آنهائى که نزد شخص مىمانند)
شديد (معدنچيان، ماهيگيران)
معمولى کارهاى منشيگرى و دستى
متغيرهاى غير کارى:
ميزان تحصيلات
بالا
پائين
متوسط
مدت اوقات فراغت
کوتاه
نامنظم
طولانى
وظيفهٔ اصلى اوقات فراغت
پيوستگى
جبران خسارت
تفريج
همچنين امکان داشت استدلال کنيم که روابط بين کار و اوقات فراغت که در قسمتهاى پيش مورد بحث قرار گرفت، همراه با اخلاقيات در حال رشد اوقات فراغت امکان ايجاد اين روابط را در سطح فردى کمتر مىساخت. به عبارت ديگر در حوزهٔ فرهنگ توده و مصرف تودهاي، همهٔ ما در حالت خنثائى قرار داريم. اين ديدگاه تا اندازهاى با ايدههاى دانيلبل (Daniel Bell) در مورد جوامع پس از دوران صنعتى شدن، داير بر اينکه در جامعهٔ صنعتى کار، اخلاقيات، مذهب و اوقات فراغت يکى شده و يکجا در اخلاق کار در آميخته همخوانى دارد، با اين همه، در جامعهٔ پس از دوران صنعتى شدن، به افراد امکان داده مىشود که زندگى خود را به بخشهاى گوناگون تقسيم کنند و هيچگونه مغايرت يا رابطهٔ لازمى بين 'قلمرو فرهنگ' (تفريح، لذت، بازي، مصرف) و حوزهٔ 'فنى - اقتصادي' (مربوط به شغل) قايل نشوند.
علىرغم اين انتقادها، که خود پارکر به آنها واقف است، هنوز هم نوعشناسى او طرح ارزشمندى است که ابزارى براى تجزيه و تحليل روابط ويژهٔ کار يا اوقات فراغت بهدست مىدهد. اظهارنظرهاى او به شکل فرضيهاى سببى يا قطعى بيان نشده و نبايد از چنين زاويهاى مورد توجه قرار گيرد. با وجود اين، چنانچه بهصورت الگوئى بهکار گرفته شود که با توجه به آن بتوان حقايق تجربى را ارزشيابى کرد، ممکن است بتواند استنباط ما از همبستگىهاى در حال تغيير بين اوقات فراغت و کار را گسترش دهد.