شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گر گویمت که سروی سرو این چنین نباشد


گر گویمت که سروی سرو این چنین نباشد    ور گویمت که ماهی مه بر زمین نباشد
گر در جهان بگردی و آفاق درنوردی    صورت بدین شگرفی در کفر و دین نباشد
لعلست یا لبانت قندست یا دهانت    تا در برت نگیرم نیکم یقین نباشد
صورت کنند زیبا بر پرنیان و دیبا    لیکن بر ابروانش سحر مبین نباشد
زنبور اگر میانش باشد بدین لطیفی    حقا که در دهانش این انگبین نباشد
گر هر که در جهان را شاید که خون بریزی    با یار مهربانت باید که کین نباشد
گر جان نازنینش در پای ریزی ای دل    در کار نازنینان جان نازنین نباشد
ور زان که دیگری را بر ما همی‌گزیند    گو برگزین که ما را بر تو گزین نباشد
عشقش حرام بادا بر یار سروبالا    تردامنی که جانش در آستین نباشد
سعدی به هیچ علت روی از تو برنپیچد    الا گرش برانی علت جز این نباشد


همچنین مشاهده کنید