جمعه, ۲۸ مرداد, ۱۴۰۱ / 19 August, 2022
مجله ویستا
عتاب اگر چه همان در مقام خونریز است
|
همچنین مشاهده کنید
- ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن
- وه که دامن میکشد آن سرو ناز از من هنوز
- پرسیدن حال دل ریشم بگذارید
- چرا خود را کسی در دام سد بی نسبت اندازد
- چو دیدم خوار خود را از در آن بیوفا رفتم
- دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
- بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
- مرا زد راه عشق خردسالی
- خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست
- گر چه میدانم که میرنجی و مشکل میشود
- ابر است و اعتدال هوای خزانی است
- گو جان ستان از من که من تن در بلای او دهم
- سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست
- بر میان دامن زدن بینند و چابک رفتنش
- در ماندهام به درد دل بی علاج خویش
- از تو همین تواضع عامی مرا بس است
- هست هنوز ماه من چشم و چراغ دیگران
- پی وصلش نخواهم زود یاری در میان افتد
- دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها
- شکل مستانه و انکار شرابش نگرید