|
|
|
|
قطاعى اوج ظرافت هنر ايرانى و
بيانکنندهٔ هنر به معناى تمام
کلمه و منعکسکنندهٔ اعتماد
بهنفس و تمرکز حواس و توجه هنرمند
ايرانى است. هنر کاغذبرى يا قطاعى
رشتهاى از هنرهاى تزئينى و دستى
است. اين هنر و هنرمندانش در ايران
ناشناختهاند.
|
|
هنر قطاعى در حدود سدهٔ نهم
هجرى قمرى از چين به ايران آمد و از
اينجا به کشور عثمانى راه يافت و
بعد به کشورهاى اروپايى رفته و
گسترش جهانى يافت و کتابها و
گفتارهاى فراوان به زبانهاى
اروپايى دربارهٔ آن نوشته و چاپ
گرديد.
|
|
اين هنر در آغاز قرن دهم هجرى
در عهد سلطان حسين ميرزا معمول
گرديد. با وجود اينکه ايران از
کانونهاى پرورش اين هنر به شمار
مىآيد اما از سوى هنرشناسان
عنايت کافى به اين هنر و شاخههاى
آن مبذول نگشته و آن را کارى
کودکانه و يا کودکپسند وانمود
کردهاند.
|
|
از مقايسه آثار باارزش
کاغذبرى در ايران با ديگر مناطق
جهان، چنين برمىآيد که هنرمندان
ايرانى در اين رشته نيز برترى ذوق و
استعداد و مهارت دست و دقت چشم خود
را به همگان (بهجز چينىها) نشان
مىدهند.
|
|
کاغذبرى با خوشنويسي،
نگارگري، جلدسازي، وصالى و
سوزندوزى بستگى نزديکى دارد. اين
هنر يکى از رشتههاى ظريف و دقيق و
زيباى هنرى است که در آن هنرمند پس
از طراحى روى کاغذ ساده يا رنگين،
نقش را با مقراض يا شفره با دقت و
ظرافت تمام از ميان کاغذ در
مىآورد و با چسباندن آن بر
زمينهاى بهرنگ ديگر خود را چون
قطعهاى خوش يا نقاشى زيبا نشان
مىدهد.
|
|
موضوع بيشتر اين بريدهها
نقوش گياهان، جانوران و پرندگان،
نقوش هندسى يا خطهاى خوش بوده و از
موضوعهاى متداول آثار استادان و
خوشنويسان بود که مورد توجه مردم و
مرقعداران و هنردوستان بوده است.
|
|
اين هنر بر اثر بىتوجهى و نيز
به انگيزهٔ پيدا نکردن زمينهاى
براى کاربرد گسترده در ميان
هنردوستان، کمکم فراموش گرديده
است.
|
|
نمونههايى از آن در موزهٔ
هنرهاى تزئينى در يکى از قطعات
مرتع گلشن موجود است.
|
|
|
نخستين ابزار کاغذبرى، خود
کاغذ است که مىتواند سفيد يا رنگى
باشد، جنس کاغذ نبايد بسيار نازک و
يا زياد کلفت باشد. ابزار ديگر
مقراض يا قيچى است؛ بعضى کاغذبران
از کاردهاى شفره که در جلدسازى
بکار مىرفت، استفاده مىکردند.
|
|
از قلمهاى فلزى گوناگون نيز
با نوکهاى تيز و برنده به اشکال
مخصوص، براى بريدن انحناها و يا
دايرهها و سوراخهاى بسيار ريز
استفاده مىکردند.
|
|
ابزار ديگر پيشتخته بود که
کاغذ روى آن قرار مىگرفت و با فشار
دست بر قلم يا ضربهٔ علائم چکش
بخشهاى ميانى و گردىها و
منحنىها بريده مىشود.
|
|
مقوا نيز براى زمينهٔ کار
لازم بود تا پس از پايان کار،
بريدهها روى آن چسبانده شوند.
|
|
|
در گذشته براى آرايش
ديوارها، طاقچهها، طاقنماها،
روى و دور بخارىها و گاه زير شيشه
از کاغذبرى بهره مىبردند. در بعضى
کتابهاى دستنويس، چند برگ اول و
آخر کتاب را با شمسه و ترنج و
کاغذهاى بريدهٔ رنگين مىآراستند.
در کاربرد ديگر، براى آرايش
فانوسها، استفاده مىشد. از
کاغذهاى نازک رنگين دورتادور
پيراهن درونى فانوس مىکردند تا
سايهٔ رنگى و ملايم آنها در
پيراهن بيرونى نمايان شود. کاربرد
ديگر در باغچهبرى بود. در اين شيوه
گلها و درختها و يا دستهگلها
را بهطور متقارن روى سطح تخته يا
کاغذ يا مقوا مىچسبانيدند که مثل
نقشهٔ قالى و منظرهٔ خود را نمايان
مىساخت. يا نقش گلها و بوتهها را
بريده و آنها را بطور عادى در يک سطح
افقي، قائم نگاه مىداشتند. اغلب
'باغچهبرىها' را در نوروز و
عيدهاى ديگر براى شاهزادگان و
بزرگان ارمغان مىبردند.
|