|
|
|
نيازهاى اطلاعاتى دورکاران متأثر از ماهيت کار آنان و وضعيت استخدامى آنان است. بعد از آن، اطلاعاتى است که براى ايجاد محيطى مناسب براى دورکارى مورد نياز است (بيليک، ۱۹۹۵ و ديگران، ۱۹۹۶) نيازى که در دورکارى خويشفرما و آنهائى که در خانه مستقر هستند بسيار بارز است.
|
|
بسيارى از اطلاعات مورد نياز دورکاران حرفهٔ آنها بستگى خواهد داشت، و از طرق رايج در آن حرفه بهدست مىآيد، از قبيل عضويت در مجامع حرفهاي، اشتراک ادوارىهاى تخصصي، و ايجاد شبکه (با اشخاص).
|
|
پيمايشى که توسط دورکلبهٔ دورکارى (Telework Telecottage) و انجمن دورمرکز (تىسىاى - Telecentre Association) انجام شد، حاکى از نياز به اطلاعات دربارهٔ فنآوري، ترتيبات فردى دورکارى و کاريابى بود. هوز اظهار مىدارد که دورکاران موجود خواستار اطلاعات دربارهٔ شيوههاى کارى امن، حقوق استخدامي، منابع مشاوره، و فرصتهاى آموزشى هستند.
|
|
دورکاران تحت استخدام تماموقت، انتظار دارند که عمدهٔ اطلاعات خود را مستقيماً از سازمان خويش کسب کنند. اسکامل (۱۹۹۵) در گزارش خود دربارهٔ نيازهاى اطلاعاتى دورکاران در بخش مالى خردهفروشي، به اتکاء چشمگيرى اين منبع بر اطلاعات ارزش افزوده توجه مىکند.
|
|
نيازهاى اطلاعاتى دورکاران خويشفرما مشابه با نيازهاى پيشههاى کوچک است. اين دورکاران لازم است که از اطلاعات مربوط به وضعيت خويشفرمائى خويش - از قبيل مصوبات قانوني، بازاريابي، بيمه، و امور مالى آگاه شوند، آنان به اطلاعات احتياج دارند تا در خريد، نگهدارى و ارتقاء رايانه و تجهيزات مخابراتى خويش از آن کمک بگيرند. پيمايشهاى انجام شده توسط اتحاديهٔ ملى روزنامهنگاران حاکى از آن است که روزنامهنگاران آزادکار نيازهائى کاملاً متمايز از نيازهاى روزنامهنگاران شاغل دارند. (هوز - ۱۹۹۷) اين نيازها شامل راهنمائى دربارهٔ ماليات، حق مؤلف و مذاکره دربارهٔ قراردادها و نيازهاى آموزشى است.
|
|
کارفرماها به اطلاعات براى برپائى و مديريت طرحهاى دورکارى از جمله اطلاعات فني، اطلاعات دربارهٔ موضوعات حقيقي، پيماني، برنامهريزي، بيمه و موضوعات مرتبط، اطلاعات دربارهٔ منابع مشاوره و رايزني، اطلاعات دربارهٔ شيوهٔ مناسب استخدامى نياز دارند. (هوز - ۱۹۹۷)
|
|
ديگر گروههاى خواستار اطلاعات دربارهٔ دورکاري، نهادهاى مهارتآموزى و بيکاران هستند. نهادهاى مهارتآموزى نيازمند آگاهى از مقتضيات مهارتى دورکارى و افراد بىکار خواستار اطلاعات دربارهٔ فرصتهاى جديد کار و آموزش هستند.
|
|
|
مراکز کتابدارى و اطلاعرسانى در سازمانهائى که دورکاران را به استخدام در مىآورند، در فراهم کردن اطلاعات براى افرادى که از راه دور کار مىکنند نقش مهمى دارند و علاوه بر اينکه اطلاعات را مستقيماً در اختيار تکتک دووکاران قرار مىدهند، داراى چنان جايگاه مطلوبى هستند که مىتوانند تضمين کنند که درون شبکهٔ شرکت روزآمد باشد. لازم است کتابخانههاى تخصصى که مسؤول راهبرد مديريت دانش در داخل يک سازمان هستند، از نقشى که دورکاران مىتوانند بازى کنند آگاه باشند.
|
|
کتابخانههاى عمومى يکى از بزرگترين منابع آموزشي، فرهنگى و اجتماعى در بريتانيا هستند (کمديا - ۱۹۹۳) که با بيش از چهار هزار نقطهٔ ارائه خدمات در بريتانيا، داراى توان بسيار بالائى بهعنوان فراهمآورندگان اطلاعات براى دورکاران در سرتاسر کشور هستند. علاوه بر قدرت ارائهٔ اطلاعات پيشهگانى به دورکاران خويشفرما، اين کتابخانهها در موقعيت خوبى براى ارائه کمکهائى در زمينهٔ فنآورى اطلاعات مىباشند.
|
|
کتابخانههاى عمومى به نحو فزايندهاى مشغول قرار دادن فنآورى اطلاعات در دسترس استفادهکنندگان هستند. در سال ۱۹۹۷، %۸۵ از ۱۹۱ کتابخانهٔ عمومى بريتانيا، تسهيلات لوح فشرده را براى استفاده عموم فراهم آوردهاند و ۴۶ درصد آنان فراهم آوردن دسترسى عمومى به اينترنت را گزارش دادهاند. (بات - ۱۹۹۸). با اين حال، بين تعداد زياد نقاطى که دسترسى عمومى به منابع فنآورى اطلاعات را فراهم آوردهاند با تعداد اندک نقاط ارائهٔ خدماتى که اين کاربردها عرضه شدهاند، تضاد وجود دارد، ۷۴% کتابخانهها داراى اينترنت هستند، اما فقط ۵% از نقاط ارائه خدمات در بريتانيا، دسترسى عمومى را عرضه مىکنند.
|
|
گزارشهاى گوناگون بر اهميت فنآورى اطلاعات در توسعهٔ خدمات کتابخانههاى عمومى در آينده تکيه دارند. براى نمونه در بررسى دىاناچ (DNH) در مورد خدمات کتابخانههاى عمومى در انگلستان و ولز (اسليب - ۱۹۹۵) جاذبهٔ کتابخانههاى عمومى براى خانهکاران و افراد اهل کار و پيشهاى که شرکتهاى کوچکى را اداره مىکنند مورد ملاحظه قرار گرفته و اظهار شده که چنين افرادى در يک کتابخانهٔ عمومى آسودهتر هستند تا در اتاقهاى بازرگاني، پيوندهاى پيشهگاني، يا ديگر مراکز رسمي. نويسندگان دريافتند که افرادى که در خانه کار مىکنند يا به دورکارى مشغول هستند پرمراجعهترين کاربرانى هستند که از کتابخانه عمومى استفاده مىکنند.
|
|
گزارشى از کميسيون کتابدارى و اطلاعرساني (با نام کتابخانهٔ جديد: شبکهٔ افراد - New library:The People's Network) برپائى يک بنگاه توسعه بنگاه شبکه کردن کتابخانههاى عمومي را براى تشديد و هماهنگى اقدامات شبکهسازى در سرتاسر بريتانيا توصيه نموده است. اين بنگاه بايد مسؤول توسعهٔ شبکهٔ کتابخانههاى عمومى از طريق ايجاد يک اسکلت زيرساختارى براى پيوند دادن هر يک از شبکههاى کتابخانههاى عمومى به يکديگر و مذاکره با مقامات کتابخانه براى ارتقاء شبکههاى کتابخانهاى محلى به استانداردهاى رايج در بريتانيا براساس يک بودجهٔ مشترک باشد. نويسندگان نمائى از کتابخانهٔ عمومى را در نظر دارند که در واقع مکان طبيعى مراجعهٔ مردم براى گرفتن توصيه، پشتيبانى و آموزش عملى در مورد فنآورى اطلاعات و مهارتهاى رايج باشد. آنها اظهار مىدارند که کتابخانههاى عمومى نقش بالقوه بارزى در آموزش و بازآموزى دارد.
|
|
کتابخانههاى عمومى نه تنها بهعنوان منبع فنآورى اطلاعات عمل مىکنند، بلکه بهطور فزايندهاى نقش منبع يادگيرى فنآورى اطلاعات را بر عهده مىگيرند. از ۱۴۰ کتابخانه، ۴۰ کتابخانه دورههاى مهارتآموزى به کاربران ارائه مىکنند، که بسيارى از آنها با همکارى يک دانشسراى فنى يا مرکز درونداد/برونداد (Input/Output) است. مراکز درونداد/برونداد که توسط يک شرکت خصوصى اداره مىشوند، دسترسى عموم به مراکز رايانه، آموزش برنامههاى کاريردى رايانهاى و دسترسى به اينترنت را عرضه مىکند. کتابخانه عمومى قلب شبکهٔ ملى يادگيرى است.
|
|
گرى و ديگران (۱۹۹۳) گزارش مىدهند که کتابخانهها، مراکز مطلوبى هستند. چند سال پيش در بررسى کتابخانههاى عمومى بهوسيلهٔ دىاناچ (اسليب - ۱۹۹۵) توصيه شده بود که تأسيسات دورمرکزها بايد در کتابخانههاى عمومى ايجاد شوند. اين نظر در بعضى از کتابخانهها تحقق يافته است. بات گزارش مىدهد که ۵۹ کتابخانه، دورمرکزها را نصب و آنها را راهاندازى کردهاند يا براى آتيه نزديک چنين برنامهاى دارند. مثلاً کتابخانهٔ هويتون (Huyton Library) داراى دورمرکزى با ۳۰ رايانه براى استفادهٔ عموم است.
|
|
توموس (۱۹۹۷) در نوشتار خود به اقدامات موفق دورمرکزها در ولز اشاره مىکند، در اين منطقه، دورمرکزها بهتدريج به مراکز اجتماعى و همينطور مراکز در برگيرندهٔ نقش حمايتى سنتىتر براى دورکاران بدل مىشوند. وى عقيده دارد که فرصت مهمى براى خدمات کتابخانههاى عمومى بهمنظور گسترش تأسيسات و مهارتهاى کارکنان براى ارائه خدمات به اين بخش رو به رشد فراهم آمده است، و از اينکه مراکز کتابخانهاى اندکى خدمات خويش را ارائه کردهاند شکايت دارد اگر دورمرکزها به گره يا کانون (Node) محلى شبکههاى مشترک اطلاعرسانى عمومى تبديل شوند و منابع کمياب در راستاى آنها اولويتبندى گردند، بررسى امکان توسعهٔ امکانات مکانى و قابليتهاى کارمندان براى بهرهبردارى از اين فرصت از سوى خدمات کتابخانهها لزوم بيشترى مىيابد.
|
|
برخى از ناظران نگران تلويحات درازمدتتر افزايش دورکارى براى کتابداران و اطلاعرسانان در ارتباط با کشمکش وسطهزدائى هستند. جنبهٔ کليدى دورکاري، توانمندسازى افراد است، بدان معنا که آنان مسؤول نيازهاى اطلاعاتى خويش مىشوند. يونيسيس (Unisys)، که نسبت بالائى از کارمندان آن ساعات کارى قابل انعطاف دارند، شديداً سرگرم ابداع مجدد ساختارهاى سازمانى خويش است. اين شرکت عملکردهاى کتابدارى اطلاعرسانى خود را کاملاً کنار گذاشته و در عوض، سرگرم بنا نمودن زيرساختار اطلاعاتى خود حول مرکز پيشهگانى با فنآورى بالا و يک درونشبکه است.
|
|
اهميت کتابخانههاى عمومى براى دورکاران به چگونگى توسعهٔ آنها و نقشى که در جامعه ايفاء خواهند کرد بستگى خواهد داشت. درونمائى که مپسى (۱۹۹۷) دربارهٔ انواع خدمات احتمالى کتابخانههاى عمومى آينده ارائه مىکند، چيزهاى زيادى را شامل مىشود که مورد علاقه دورکاران خواهند بود، اتاقهاى مرجع الکترونيکى مبتنى بر دسترسى مشترک به منابع دائرةالمعارفى و لغتنامهها، سامانههاى بهسازى شده براى دسترسى همسان به منابع متنوع اطلاعات کتابشناختي، خدمات هوشايش (Intelligence Services) پيشهگاني، منابع اطلاعاتى حکومتى و شهروندى و رايزنى درونخطى.
|
|
استونير (۱۹۹۰) توجه ما را به اهميت فيزيکى کتابخانهٔ عمومى آينده جلب مىکند، که آن را مکانى براى خانهکاران مىبيند که در هنگام نياز به بهانهاى براى بيرون رفتن و ورود به يک محل اجتماعي، بدانجا مراجعه کنند. وى اشاره مىکند که کتابخانهها بايد قهوهخانهها و پاتوقهاى جذابى را ايجاد کنند. آنها بايد شامل تأسيساتى براى نشر روميزى و استوديوهائى براى توليد صدا و نوارهاى ويديوئى نيز باشند. آنها بايد به فرابازار (Hypermarket) اطلاعرسانى با فروشگاههاى کتاب، فروشگاههاى صفحه، فروشگاههاى رايانهاي، نمايشخانهها و گنجينهها و يا گنجينههاى خاص خود تکامل يابند. در آن صورت آن نقش اجتماعى حياتى را که براى آن ايجاد شدهاند، يعنى تقويت حيات فرهنگى و معنوى جوامعى که به آن خدمت مىکنند، گسترش خواهند داد.
|