|
|
|
'بهداشت' علم و روش پيشگيرى از بيمارى، طولانىتر کردن عمر متوسط بشر و بهبود وضع سلامت جسمى، روانى و اجتماعى او است. بهداشت بهصورت فردى و جمعى مطرح مىشود، اما در هر حال، هدف بهداشت عبارت است از تأمين شرايط لازم جهت رفاه فردى و اجتماعى و تمام فعاليتهاى مرتبط با پيشگيرى از بيمارىها (محسنى، ۱۳۷۶؛ ۳۳).
|
|
سازمان بهداشت جهانى، بهداشت را چنين تعريف مىکند: بهداشت عبارت است از علم و فن پيشگيرى از بيمارىها، افزايش طول عمر، آموزش بهداشت فردى به اشخاص، ارائهٔ خدمات پزشکى و پرستارى بهمنظور تشخيص فورى درمان، توسعه و تکميل خدمات اجتماعى جهت رفع نيازمندىهاى مردم و تأمين وسايل زندگى بهنحوى که هر فرد بتواند از سلامت و طول عمر بيشترى برخوردار گردد. بهداشت، حالت بهبود و سلامت کامل جسمانى و روانى و اجتماعى است و تنها به فقدان بيمارى يا عدم نقص عضو محدود نمىشود (محسنى، ۱۳۷۶؛ ۲۰ و ۳۴).
|
|
'درمان' به کليهٔ اقداماتى اطلاق مىشود که در شرايط پس از ابتلاى به بيمارى جسمانى يا روانى، بهمنظور بازگردان سلامت پيشين و از بين بردن عوامل مؤثر بر کاهش متوسط عمر بشر، با فراهم آوردن امکانات افزايش طول عمر انسان انجام مىگيرد.
|
|
در بررسى تطبيقى مفاهيم بهداشت و درمان، مىتوان بهوجوه تمايز زير اشاره کرد:
|
|
- بهداشت اقدامات و تمهيداتى است که پيش از ابتلاى به بيمارى و اصولاً براى احتراز از آن صورت مىگيرد و درمان پس از ابتلا و بهمنظور بازيابى سلامت از دست رفته.
|
|
- برنامههاى بهداشتى به اقداماتى طويلالمدت نيازمند است اما معالجه و درمان معمولاً در زمان کوتاهترى صورت مىگيرد.
|
|
- اقدامات بهداشتى براى حفظ سلامت و افزايش اميد زندگى و عمر متوسط مطمئنتر از درمان است. چه بسا که در مواردى مانند کاهش مرگ و مير نوزادان و کودکان، اقدامات درمانى نتوانند کاملاً مؤثر واقع شوند.
|
|
- اگرچه در کوتاه مدت مراقبتهاى بهداشتى و برنامههاى مربوط به بهداشت گرانتر از درمان است، اما در بلند مدت و با در نظر گرفتن کليهٔ افراد جامعه، اقدامات بهداشتى باصرفهتر، انسانىتر و اقتصادىتر از درمان و معالجه است.
|
|
- در کشورهاى جهان سوم و جوامع عقب مانده، بهدليل کمى درآمد و پائين بودن سطح فرهنگ و آگاهى مردم، نيازهاى اوليه اولويت پيدا مىکنند؛ و بهعلت درک نادرست از مفاهيم بهداشت و درمان، معالجه اهميت بيشترى مىيابد و به مسايل بهداشتى توجه کمترى صورت مىگيرد، در حالىکه در کشورهاى پيشرفته برنامههاى بهداشتى اهميت و اولويت بيشترى دارند (تقوى، ۱۳۵۹؛ ۲۵).
|
|
| شاخصهاى بهداشتى و درمانى
|
|
جمعيتشناسى، بيشتر به جنبههاى کمى و آمارى مسايل بهداشتى و درمانى توجه دارد و جنبههاى کيفى آن را به دانشهاى ديگر واگذار مىکند. امروزه به اين نتيجه رسيدهاند که متغيرهاى جمعيتى ـ اجتماعى زيادى روى بهداشت تأثير دارد: زمانى عوامل مهم مؤثر در اين مورد به سن و جنس و نژاد محدود مىشد اما امروزه علاوه بر آنها، متغيرهاى ديگر نيز مانند طبقه، آموزش و پرورش، شغل و وضع زناشوئى مورد توجه هستند.
|
|
- شاخصهاى دسترسى به مراقبتهاى پزشکى:
|
۱. نسبت پزشک (عمومى و متخصص) به جمعيت
|
۲. نسبت دندانپزشک (علمى و تجربي) به جمعيت
|
۳. نسبت متخصصين پزشکى ديگر (مانند بيهوشي) به جمعيت
|
۴. نسبت داروساز به جمعيت
|
۵. نسبت پرستار (نرس، پرستار و کمک پرستار) به جمعيت
|
۶. نسبت کادر فنى بهداشتى و درمانى به جمعيت
|
۷. نسبت کادر ادارى بهداشت و درمان به جمعيت
|
|
- شاخصهاى دسترسى به امکانات درمانى:
|
۱. خانهٔ بهداشت
|
۲. مرکز بهداشتى ـ درمانى
|
۳. بيمارستان
|
۴. آزمايشگاه
|
۵. آسايشگاه
|
۶. زايشگاه
|
۷. راديولوژى
|
۸. داروخانه (شبانهروزى و روزانه)
|
۹. پاراکلينيک و پلىکلينيک
|
۱۰. تخت بيمارستانى
|
۱۱. فيزيوتراپى
|
۱۲. مرکز توانبخشى
|
|
- شاخصهاى بهداشت محيط:
|
۱. وجود و کيفيت آب مشروب
|
۲. حمام بهداشتى (عمومى و خصوصى)
|
۳. توالت (بهداشتى و سنتى)
|
۴. سيستم قابل قبول براى دفع فاضلاب
|
۵. سيستم قابل قبول براى دفع زباله
|
۶. وضع بهداشتى مسکن
|
۷. آشپزخانهٔ بهداشتى
|
|
مطابق اطلاعات آمارى سالهاى ۶۵، ۷۰ و ۷۵ نسبت جمعيت به پزشک ۴۴۶۰، ۳۱۲۰ و ۲۹۷۰ نفر بوده است. با توجه به اينکه استاندارد جهانى جمعيت به پزشک ۳ پزشک در ازاء ۲۰۰۰ نفر از جمعيت و استاندارد ملى ايران يک نفر براى هزار نفر بوده، ارقام فوق خيلى پائين است، اما در عين حال بهبود تدريجى آن را نشان مىدهد. در اين سالها نسبت جمعيت به کارد فنى بهداشت و درمان ۵۶۵، ۵۳۰ و ۴۰۰ نفر و نسبت جمعيت به کادر ادارى بهداشتى و درمانى به ترتيب ۷۰۰، ۷۲۰ و ۵۹۵ نفر بوده است. ملاحظه مىشود که وضع روز به روز بهتر مىشود اما با استانداردهاى جهانى فاصله زياد است (رجوع کنيد به: سالنامههاى آمارى کشور).
|
|
|
|
|