
ورزش 3/اهدای جایزه دِ بست به دمبله، بدترین کاری بود که فیفا میتوانست انجام بدهد تجربه ثابت کرده نباید این جایزه به همان کسی تعلق بگیرد که توپ طلا برده است.
سال گذشته شاهد یک رقابت ایدهآل در دو جایزه فردی بزرگ فوتبال بودیم. «توپ طلا» به رودری رسید و جایزه The Best فیفا نصیب وینیسیوس شد. هیجان؟ در بالاترین حد ممکن. همهچیز از «توپ طلا» شروع شد، چون زودتر اهدا میشد. ابتدا بسیاری از رسانهها نوشتند وینیسیوس برنده است، اما درست در آستانه مراسم، موجی از خبرهای غیرمنتظره آمد: توپ طلا به رودری میرسد.
مراسم پاریس با بیاعتنایی رئال مادرید همراه شد. رودری، که کمی قبلتر رباط صلیبی پاره کرده بود، با عصا روی صحنه رفت و جایزهاش را گرفت. از نظر بازتاب رسانهای، همهچیز عالی پیش رفت. اتفاقا ندادن جایزه به وینیسیوس این توپ طلا را به یکی از پرتنشترین توپ طلاهای تاریخ تبدیل کرد و میزان بازدید و توجه به خبرهای مربوط به توپ طلا افزایشی قابل توجه داشت.
فیفا در آن مقطع، وینیسیوس را نه با حساب و کتاب، بلکه با دل انتخاب کرد. یک دوئل تمامعیار بین دو جایزه شکل گرفت. از این نظر استراتژی فیفا هم عالی بود. دو نامزد متفاوت، دو جایزه متفاوت؛ دقیقاً همان چیزی که بحث میسازد و توجه میآورد. The Best آن سال، نویز پسزمینه نبود. نبرد رودری و وینی و تقسیم جوایز میان آنها، مدتها موضوع گفتوگو بود.
و دقیقاً به همین دلیل است که تصمیم امسال فیفا، از نظر جلب توجه، احمقانهترین گزینه ممکن به نظر میرسد. عثمان دمبله فصل فوقالعادهای داشت و بله، شایسته عنوان بهترین بازیکن جهان بود. اما آیا فقط او شایسته بود؟ ویتینیا چه؟ رافینیا؟ پدری؟ محمد صلاح؟
اگر سال گذشته دو نامزد روشن وجود داشت، امسال تعداد مدعیان بیشتر بود. میزان هیجان فضا؟ بینهایت. تنها کاری که فیفا باید میکرد، این بود که دمبله را انتخاب نکند. نه به این دلیل که سزاوار نبود؛ بلکه چون با انتخاب او، فیفا علاقه به جایزهاش را از همان ابتدا خفه کرد.
تصور کنید اگر The Best به دمبله نمیرسید، چه غوغایی به پا میشد. ویتینیا، رافینیا، صلاح، پدری. یا حتی گزینههای کمتر بدیهی مثل لامین یامال، هری کین، کیلیان امباپه. حتی میشد اسم اسکات مکتامینی را وسط کشید، اگر در فهرست نامزدها حضور داشت.
منتقدان توپ طلای دمبله، این تصمیم را پیروزی عدالت مینامیدند و فیفا را تحسین میکردند. هواداران دمبله خشمگین میشدند. و این دقیقاً همان چیزی است که جوایز به آن نیاز دارد. در دنیای رسانه، هر واکنشی خوب است، جز بیواکنشی. و فیفا دقیقاً به همان بیواکنشی رسید. چون انتخابش، تکرار تصمیم فرانس فوتبال بود. چه چیزی برای بحث باقی میماند؟ جز ناتوانی روابط عمومی فیفا.
حتی اگر فقط از زاویه فوتبالی به نامزدهای The Best نگاه کنیم، ترکیب تیم منتخب سؤالبرانگیز است. بدون رافینیا؟ بدون صلاح؟ این را چطور میشود توضیح داد؟ کول پالمر بازیکن فوقالعادهای است، تردیدی نیست. اما چرا او در تیم منتخب هست و رافینیا یا صلاح نیستند؟ پاسخ روشنی وجود ندارد.
در سال ۲۰۲۰، فرانس به بهانه کرونا توپ طلا را اهدا نکرد. روبرت لواندوفسکی کاملاً شایسته بود، اما جایزهای نگرفت. اینجا فیفا وارد شد و The Best را به لواندوفسکی داد. شاید همسطح توپ طلا نبود، اما دستکم یک جایزه فردی شایسته نصیب او شد. فرانس فوتبال این کار را نکرد و سیل انتقادها را به جان خرید.
در ۲۰۲۲، توپ طلا به کریم بنزما رسید؛ پیش از جام جهانی. جایزه د بست اما اوایل ۲۰۲۳ و با احتساب جام جهانی اهدا شد و به لیونل مسی رسید. بدون جنجال. دو بازیکن شایسته، در دو مقطع متفاوت.
اما در ۲۰۲۳، مسی هر دو جایزه را برد. و اینجا بود که موج انتقاد، هم فیفا را فرا گرفت و هم توپ طلا را. دوگانگی از بین رفت و هر دو بازنده شدند.
سال ۲۰۲۴، نبرد وینیسیوس و رودری همهچیز را نجات داد. دو بازیکن کاملاً متفاوت، دو شخصیت متفاوت، دو حسوحال متفاوت و دو نتیجه متفاوت. دقیقاً همان چیزی که لازم بود. امسال هم چنین فرصتی وجود داشت؛ فرصتی برای انجام کاری که جوایز فردی در ورزش تیمی برای آن ساخته شدهاند: خوراک دادن به بحث. اما فیفا این کار را نکرد. و با همین تصمیم ساده، توجهی را که بهراحتی میتوانست به دست بیاورد، از جایزهاش گرفت.

منبع : آخرین خبر

















































