
به گزارش خبرنگار ایلنا، سادهنویسی متون مذهبی و بازنویسی آنها به زبان کودکانه امری است که از دهه ۷۰ در کشور رواج یافته است و اکنون کودکان میتوانند بدون خوانش متنهای سنگین قرنهای گذشته یا مطالب جدی و درسی به صورت داستانی با پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و معصومین اسلام آشنا شوند. این اقدام برای کتابهای کهن کشور نیز صورت گرفته و هردو مورد استقبال مردم و والدین قرار گرفته است.
حسین فتاحی، نویسنده به ایلنا گفت: من رمانی دارم به نام عشق جنگ و کبوتر. در کنار آن کتابهای داستانی برای کودک و نوجوان هم دارم. میتوان گفت من اولین رماننویس نوجوانی بودم که در زمینه دین و اندیشه به زبان ساده برای کودکان نوشتم.
او افزود: من نخست رماننویس نوجوان بودم؛ ابتدا فعالیتم را با چند رمان شروع کردم. مثل مدرسه انقلاب، کودک و طوفان، آتش در خرمن، زندانی قلعه هفت حصار، راهزنها که کانون پرورش فکری آنها را ترجمه کرده است. حدود ۱۰ رمان نوجوان نوشتم و لابهلای آنها داستانهای کوتاه برای کودکان نیز مینوشتم که کیهان بچهها آنها را چاپ میکرد، برخی از داستانها به صورت مجموعه داستان منتشر شدند. برخی دیگر نیز به صورت تکی منتشر میشدند مانند رمان قهرمان.
فتاحی گفت: در آن سالها متون کهن مانند مثنوی و شاهنامه را مطالعه میکردم و به این فکر میکردم که چه قصههای خوبی برای روایت دارد و کودکان و نوجوانان هم باید با این قصهها آشنا شوند. برای همین شروع به خلاصهنویسی و سادهنویسی متون کهن کردم.
او افزود: مشاهیری مانند مولوی، فردوسی و سعدی شناسنامه فرهنگی ما ایرانیان هستند. مردم دیگر کشورها فردوسی، سعدی و یا حافظ رامیشناسند اما نمیدانند ایران در کدام نقطه از جغرافیا واقع شده است. بنابراین آشنایی کودکانمان با این مشاهیر و آثارشان امری ضروری است.
فتاحی گفت: اولین اقدامی که انجام دادم، سادهنویسی و خلاصهنویسی قصههای شاهنامه بود. ۵ الی ۶ داستان معروف شاهنامه را به زبان ساده برای نوجوانان تالیف کردم که در قطع پالتویی و به نام قصههای شاهنامه منتشر شد. این کتاب جزو اولین بازنویسیهای متون کهن در بعد از انقلاب برای نوجوانان محسوب میشود.
او افزود: پیش از من آقای آذری نیز چنین بازنویسیهایی انجام داده بود اما بعد از انقلاب نخستین فردی که به سادهنویسی متون کهن برای کودک و نوجوان پرداخت، من بودم. این کتاب اوایل دهه ۷۰ منتشر شده و تا کنون ۲۷ مرتبه تجدید چاپ شده است.
این نویسنده کودک و نوجوان تاکید کرد: بعد از استقبال مخاطبان، نسخه کودکانه همین داستانها را منتشر کردیم که شامل ۱۲ قصه شاهنامه و همچنان جزو پرفروشهای بازار است.
او افزود: سپس قصههای مثنوی را سادهنویسی کردم. داستان بلند سمک عیار را که طولانیترین داستان منثور است نیز در دوجلد برای نوجوانان بازنویسی کردم.
فتاحی با اشاره به اینکه هدفش آشنایی بیشتر کودکان با کتابهای خواندنی و خوب کهن در ایران بود، گفت: این امر موجب میشود کودکان در بزرگسالی متون اصلی را بخوانند. اما در کودکی خوانش این کتابها برایشان سنگین است.
او درباره بازنویسی داستانهای مذهبی به زبان ساده گفت: متوجه شدم اشتیاق زیادی وجود دارد برای آشنایی با قصههای مذهبی. در نمایشگاهها شاهد این بودم که والدین در جستجوی کتابهایی بودند که فرزندانشان را با داستانهای مذهبی آشنا کند. اولین مجموعهای که درباره داستانهای مذهبی نوشتم، مجموعه ۱۴ قسمتی ۱۴ معصوم بود. هر قسمت شامل چند حکایت کوچک بود که زندگی آن معصوم را روایت میکرد.
فتاحی گفت: این مجموعه هم به صورت جداگانه چاپ شد و هم مجموعه ۱۴ قسمتی. کودکان با خواندن این کتابها با داستان پیامبر اسلام (ص) و معصومین آشنا میشوند. زندگینامهشان، تفکرشان، عملکرد و نگرششان به زندگی در این کتابها کاملا مشهود است.
او افزود: کتاب دیگری هم دارم تحت عنوان پیامبران و قصههایشان که شامل قصههای تاریخی از ۲۶ پیامبری است که در قرآن نامشان آمده و اشاراتی به آنها شده است. این کتاب با تصویرگری زیبایی نیز منتشر شده است.
فتاحی با اشاره به اینکه بعد از او بسیاری از ناشران و نویسندگان اقدام به بازنویسی داستانهای مذهبی و سادهنویسی متون کهن کردند، بیان کرد: پایهگذار این اقدام من بودم و سادهنویسی داستانهای مذهبی از دهه ۷۰ و با کتابهای من شروع شد.
فتاحی در پاسخ به این پرسش که خلاصهنویسی و سادهنویسی متون کهن بهتر است یا کودکان باید از سنین پایین متون اصلی را بخوانند، بیان کرد: حتی بسیاری از فارغالتحصیلان کارشناسی ادبیات در ایران نیز نمیتوانند شاهنامه را به خوبی درک و تفسیر کنند. اما بازنویسی کتابهای قطور و کهن به زبان ساده امروزی فرزندان را به سادگی با داستانها آشنا میکند. در مورد داستانهای مذهبی نیز همین گونه است.
او افزود: کتابهایی مانند شاهنامه نه تنها بازنویسی بلکه باید با تصویرگری جذاب برای کودکان عرضه شوند که داستان اصلی را به خوبی درک کنند. مثلا برخی حکایات گلستان سعدی حداقل ۵ ساعت زمان لازم دارد تا خوانده و درک شود اما با سادهنویسی همین حکایت در ۵ صفحه بازگو میشود.
این نویسنده گفت: از طرفی برخی حکایات مخصوص کودکان نوشته نشدهاند و کودک در سنین پایین نباید برخی قصههای مثلا کلیله و دمنه را بخواند. مثلا خیانت، حسد، خیانت در شراکت و مواردی از این قبیل نباید توسط کودکان خوانده شود و مناسب سنین پایین نیست. در سادهنویسی، مولف انتخاب میکند چه قصههایی برای کودکان بازنویسی شود و کدام قصهها مناسب سنین پایین نیست.
او افزود: از طرفی دیگر نویسنده کتاب کودک از واژگان امروزی استفاده میکند تا کودک متوجه داستان شود. از سویی دیگر اگر داستان یک گره داستانی داشته باشد کمک میکند به اینکه قصه امروزیتر شود. تصویرگری در کنار قصهها نیز موجب میشود داستانهای مهمی از متون کهن مثل قصههای مثنوی در ذهن کودک باقی بماند. بنابراین زمانی که بزرگ شد راحتتر با مثنوی ارتباط برقرار میکند.
فتاحی گفت: اکنون این اقدام در دنیا رواج دارد و مثال نمایشنامههای شکسپیر در قالب سادهنویسی و خلاصه شده در اختیار کودکان قرار میگیرد. بینوایان، تامسایر نیز از کتابهایی هستند که به زبان کودکان مجدد بازنویسی شدهاند. بازنویسی یک واسطه میان نوجوان یا دانشآموز دبستانی و اثر بزرگسال میشود و باعث میشود کودک بتواند با جهان اثر ارتباط بگیرد، آن را درک کند و به تفکر نویسنده نزدیکتر شود. این آشنایی اولیه باعث میشود مخاطب در بزرگسالی راحتتر سراغ اصل کتاب برود.
او افزود: امروز تصویرگری بخش مهمی از دنیای کودک است و شاید نیمی از مفهوم داستان از طریق تصویر منتقل شود. وقتی کودک داستانی را میخواند و همزمان تصویر میبیند، راحتتر با فضا و شخصیتها ارتباط برقرار میکند. بسیاری از مفاهیم مثل زره، سپر، کمند یا حتی صحنههای جنگ و حرکت شخصیتها در تصویر قابل درکتر است و همین درک تصویری، فهم روایت را سادهتر میکند. به گفته او، ترکیب بازنویسی و تصویرگری باورپذیری و ماندگاری داستان را برای کودک افزایش میدهد.
او گفت: درباره متون دینی نیز سادهسازی ضرورت دارد. در قرآن تنها سوره یوسف داستانی پیوسته دارد و سایر داستانهای پیامبران به صورت پراکنده میان سورهها پخش شده است. هیچکدام از پیامبران یه جز حضرت یوسف روایت کامل و یکپارچه ندارند و اطلاعات درباره هریک به صورت پراکنده در چند سوره و هر سوره تنها چند آیه محدود وجود دارد. زمانی که این روایتها به صورت یکپارچه در قالب داستان تنظیم میشوند، نظم تاریخی و منطقی پیدا میکنند و کودک میتواند آنها را درک کند. بسیاری از کتابهای مربوط به پیامبران، صحابه و امامان مربوط به قرنهای دوم تا چهارماند و نثر آنها بسیار دشوار و قدیمی است و کودک امروز امکان فهمشان را ندارد.
فتاحی گفت: در بازنویسی متون دینی، واژههای عربی به فارسی برگردانده و توصیفها کامل میشوند. بسیاری از حکایتهای چندخطی در این بازآفرینیها به داستانهای چندصفحهای تبدیل میشوند؛ چون با فضاسازی و شخصیتپردازی، درک آنها برای کودک سادهتر میشود.
او باور دارد که بازنویسی فقط مخصوص متون کهن نیست و حتی متون فلسفی نیز میتوانند برای کودکان ساده شوند و در قالب روایت دربیایند. تاریخ نیز همین قابلیت را دارد و بسیاری از کتابهای تاریخی امروز برای کودکان با زبان ساده و روایت داستانی نوشته میشوند.
فتاحی گفت: بازنویسی متون قدیمی تنها بخشی از ماجراست و تقریبا هر متنی که از گذشته به جا مانده و برای کودک مفید باشد میتواند بازنویسی شود. در جهان، بازآفرینی داستانهای فلسفی یا تاریخی برای کودکان البته کمتر انجام میشود اما ممکن و موثر است. بخش عمده کارهایی که امروز وجود دارد مربوط به بازنویسی متون کهن است، اما حوزههای دیگر هم ظرفیت دارند.
او افزود: استفاده از روایت بهعنوان ابزار آموزشی بسیار موثر است و تجربه نشان داده که هر چیزی اگر در قالب داستان بیان شود هم جذابتر است و هم ماندگاری بیشتری دارد. داستانی بودن روایتها و شعری بودن شکل بیان، دو دلیل بزرگ ماندگاری آن هستند. زمانی که کتابت چاپی وجود نداشت، نقالان با حفظ شعرها آنها را در قهوهخانهها و میدانها میخواندند و همین روایتمحور بودن، باعث شد این اثر هزار سال بماند.
فتاحی گفت: نمونههای مشابه در فرهنگهای دیگر نیز وجود دارد؛ مثل هزار و یک شب یا بسیاری از اسطورههای جهانی که به دلیل روایتشدن در قالب داستان قرنها ماندهاند. حتی آموزشهایی مثل جغرافیا یا ریاضی هم در قالب داستان قابل انتقالاند. بسیاری از کارتونها یا سریالهای تاریخی باعث شدهاند بچهها شخصیتها و جزئیاتی را بشناسند که اگر قرار بود از طریق متن خشک آموزشی منتقل شود هیچوقت در ذهنشان نمیماند.
او افزود: امروز کودکان شاید شخصیتهایی مثل جومونگ را بهتر از بسیاری از قهرمانان اسطورهای ایرانی میشناسند، چون روایت آنها در قالب داستان تصویری ارائه شده است. این همان ویژگی داستان است: جزئیات در ذهن کودک میماند و شخصیتها و روابطشان برایش ملموس میشوند. هنوز بعد از شصت سال داستانهایی مثل حسنک وزیر یا پتروس فداکار را که در کودکی خواندهام بیکموکاست به یاد دارم، چراکه داستان بودند.
او گفت: حتی بخش زیادی از قرآن که مربوط به زندگی پیشینیان است در قالب داستان آمده و تنها آیات مربوط به احکام لحن خشک فقهی دارند. همین نشان میدهد که داستان ابزار مهمی برای انتقال پیام و الگوست. اسطورههای ایرانی نیز همین وضعیت را دارند و همین روایتمحور بودن باعث ماندگاریشان شده است.
فتاحی با اشاره به این امر که سادهنویسی بسیاری از حوزهها برای کودکان یک ضرورت است، بیان کرد: اگر امکانش باشد حتی موضوعات دشوارتری مثل ریاضی هم باید در قالب داستان آموزش داده شوند. مانند کتابی درباره سفرهای علمی که در آن قهرمانان کوچک میشوند و وارد رگهای بدن میشوند و کودک از این طریق مفاهیم علمی را بهتر درک میکند.
فتاحی گفت: به نظر او اگر تاریخ، جغرافیا یا حتی ادبیات در قالب داستان بیان شود هم فهم آن آسانتر میشود و هم ماندگاریاش بیشتر است. اگر مسالهای ریاضی در قالب داستان آموزش داده شود فراموش نمیشود، اما اگر همان مطلب خشک تدریس شود نیاز به تکرار و یادآوری دارد. در تاریخ هم همینطور است؛ حفظ کردن نام سلسلهها میماند اما اگر همان مطالب داستانی بیان شوند در ذهن کودک جا میگیرند.
او افزود: البته این کار ساده نیست و نیازمند111 زمان و برنامهریزی طولانی است. ممکن است سالها طول بکشد تا بهترین شکل روایت پیدا شود، اما اگر این اتفاق بیفتد، آموزش بسیاری از مفاهیم به شکل کاملتری انجام خواهد شد.
فتاحی گفت: از تلاشهای رسانهها برای نزدیکتر کردن پیام نویسنده و نیاز مخاطب قدردانی میکنم و معتقد است همین واسطهگری میان اثر و مخاطب یک قدم مثبت است. امیدوارم این تلاشها باعث افزایش رغبت کودکان به کتاب و کتابخوانی شود.
منبع : ایلنا
















































