پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

درباره پرویز ضیاءشهابی


درباره پرویز ضیاءشهابی

پرویز ضیاء شهابی متولد ۱۳۲۲ در تهران است تحصیلات متوسطه را در همین شهر به پایان برده و پس از آن در رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران پذیرفته شده است شهابی مدرك كارشناسی اش را در رشته فلسفه و علوم تربیتی در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه تهران گرفته وپس از وقفه ای چندساله كارشناسی ارشد را نیز در رشته فلسفه دنبال می كند

▪ متولد ۱۳۲۲ در تهران

▪ پایان تحصیلات متوسطه در تهران

▪ دریافت مدرك كارشناسی در رشته فلسفه و علوم تربیتی از دانشگاه تهران سال ۱۳۴۴

▪ دریافت مدرك كارشناسی ارشد در رشته فلسفه از دانشگاه تهران سال ۱۳۵۰

▪ دریافت مدرك دكترای فلسفه در رشته اصلی و تاریخ ادیان و اسلام شناسی دررشته فرعی

▪ عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از مرداد۱۳۵۲ تا اول مهر ۱۳۸۲

▪ استادیار واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی از اول مهر ۱۳۸۲

▪ برخی از مقاله های او در حوزه فلسفه عبارتند از :

ـ تهیه مقدمات آشنایی با منطق جدید، مجله دانشكده الهیات مشهد ۱۳۷۶

ـ تالس تولد فلسفه، مجله دانشكده الهیات مشهد ۱۳۷۸

ـ پا به پای ارسطو به جست وجوی دانش برین، مجله برهان و عرفان پیش شماره نخست

ـ هست شناسی ،دانشی كه باید جست،مجله برهان و عرفان شماره دوم زمستان ۱۳۸۳

▪ برخی آثار تالیفی و ترجمه او عبارتند از:

ـ درآمدی پدیدار شناسانه به فلسفه دكارت، تهران، انتشارت هرمس، ۱۳۷۷

ـ فلسفه هنر به نزد هایدگر ، فن هرمن، فرید ریش، (۱۳۷۹)

ـ سرآغاز كار هنری از مارتین هایدگر، تهران، انتشارات هرمس، چاپ دوم ۱۳۸۲

ـ راه هایی به تفكر فلسفی از یوزف ماری بوخنسكی ، اصفهان ،انتشارات پرسش ۱۳۸۱،

«هایدگر وجود را تعریف ناپذیر می داند. او معتقد است باید میان «وجود» و «موجود» تفاوت گذاشت. او این تفاوت را تفاوت «آنتولوژیك» می نامد.

هایدگر در كتاب «نظر افلاطون درباره حقیقت» پیش از شروع، در مطلبی میان آموزه متفكر و گزاره های علمی تفاوت گذاشته است. هایدگر در یك نیم سال تحصیلی و در۴ واحد دانشگاهی تفسیر جمله به جمله افلاطون در رساله سوفسطایی را موضوع درس خود قرار داد، زیرا او در این دوران به آثار سوفسطایی و افلاطون توجه داشت.

هایدگر پس از افلاطون می گوید: آیا می دانیم كه هر گاه لفظ موجود را به كار می بریم در حقیقت چه می خواهیم؟ او می گوید، به هیچ رو پاسخی نداریم و باید پرسش از معنای وجود را از نو آورد. بدین رو در شروع و مقدمه رساله «وجود و زمان» می گوید: كسانی كه از مابعدالطبیعه دم می زنند از وارد شدن به بحث اصلی آن باز می مانند.

ارسطو كلیت وجود را ورای كلیت جسمی می دانست. هایدگر وجود را تعریف ناپذیر می داند و معتقد است باید میان وجود و موجود فرق گذاشت. او این تفاوت را تفاوتی «آنتولوژیك(هست شناسی)» می نامد.

وجود پیش از هر موجود است، هر چه هست از وجود هست. به بیان دیگر از وجود تعریفی نمی توان ارائه كرد و قابل پرسش نیست. او معتقد است هر كس كه لفظ وجود را به كار می برد، معنای آن را می فهمد. هایدگر سپس به توضیح ساختار و صورت هر پرسش می پردازد و سؤال می كند كه لازمه ذات هر پرسش چیست؟

كه هر پرسش جست وجویی است و در این میان جست وجو، باید از آن چه كه مقصود است، هدایت گرفت، هر پرسش، پرسشی است درباره چیزی. هایدگر برای آن ۳ جزء قائل می شود كه در فارسی بیان دوتای آن مشكل ندارد: مسئول (كسی كه از او می پرسند) و مسئول عنه (چیزی كه از او می پرسند). در پرسش از معنای وجود، باید دید از چه كسی باید پرسید؟ در میان موجودات، موجودی است كه به داشتن فهم از دیگران ممتاز است و شاید آن موجود كه خودمان هستیم، سزاوارتر برای «مسئول» بودن است، برای شنیدن پاسخ موجود از او.«دازاین» در آلمانی به معنی وجود یا واقعیت است. هایدگر خود می گوید، جان كلمه در وجود و زمان و «او» میان آنهاست. وجود عبارت است از زمان و آن زمانی كه از آن فهم داریم. هایدگر عقیده دارد از وجود اكنون، زمان را فهمیده اند و معلوم می شود اصل آن زمان مندی است.«پرسش وجود» نزد هایدگر مهم بود. پرسش وجود نزد او از نحوه وجود انسان منفك نبوده است»...

شاید بسیاری از اهالی اندیشه رابا این شرح مختصر بتوان با حوزه علایق و گرایش های شهابی در فلسفه نیز آشنا كرد.نخستین نشانه این آشنایی را می توان از گرایش او به هایدگر و تأثیر روشن از اندیشه های فردید بازشناسی كرد. شهابی از شاگردان احمد فردید بوده اما جست وجوهای او در حوزه اندیشه به این گرایش مختصر نشده و دامنه وسیع تری بخصوص در مباحث پدیدار شناسی یافته است.

پرویز ضیاء شهابی متولد ۱۳۲۲ در تهران است. تحصیلات متوسطه را در همین شهر به پایان برده و پس از آن در رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران پذیرفته شده است.شهابی مدرك كارشناسی اش را در رشته فلسفه و علوم تربیتی در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه تهران گرفته وپس از وقفه ای چندساله كارشناسی ارشد را نیز در رشته فلسفه دنبال می كند. شهابی مدرك كارشناسی ارشد خود را درسال ۱۳۵۰ در رشته فلسفه از دانشگاه تهران گرفته است.او همچنین در۲ رشته اصلی و فرعی یكی فلسفه در رشته اصلی و تاریخ ادیان و اسلام شناسی دررشته فرعی دكترا گرفته است.شهابی در خلال این سال ها تدریس را نیز به جد دنبال كرده و از سال ۱۳۵۲به عضویت هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در آمده است. از این مقطع است كه سراغ پرویز ضیاء شهابی را باید از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت.جایی كه او ۳۰ سال یعنی از مرداد۱۳۵۲ تا اول مهر ۱۳۸۲ به تدریس در آن اشتغال داشته است.

ضیاء شهابی بعد از پایان دوره طولانی خدمت در دانشگاه مشهد به تهران آمد و به عنوان استادیار در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به تدرس شد. شهابی همچنین قبل از این بازگشت نیز ارتباطات حرفه ای در حوزه كاری اش را با پایتخت برقرار كرده بود و از اواخر دهه۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ یعنی زمان بازگشت به تهران،كتبی از او در تهران انتشار یافته بود.از آن جمله است كتاب «درآمدی پدیدار شناسانه به فلسفه دكارت» كه سال ۱۳۷۷ به وسیله نشر هرمس به چاپ رسید و دیگری كتاب سرآغاز كار هنری از مارتین هایدگر كه آن هم از سوی همین ناشر منتشر شد و در سال ۱۳۸۲ به چاپ دوم هم رسید. اهل فلسفه با پرویز ضیاء شهابی، از طریق كتاب ارزشمند او،«درآمدی پدیدارشناسانه به فلسفه دكارت» و ترجمه كتاب مارتین هایدگر به نام «سرآغاز كار هنری» و نیز ترجمه كتاب بوخنسكی «راه هایی به تفكر فلسفی؛ درآمدی به مفاهیم بنیادین» آشنا هستند. راه هایی به تفكر فلسفی از یوزف ماری بوخنسكی عنوان یكی دیگر از آثار ترجمه ضیاء شهابی در حوزه اندیشه است كه به وسیله انتشارات پرسش در اصفهان منتشر شد. یوزف ماری بوخنسكی (yoseph. M. Bochenski)، یكی از متفكرین معاصر لهستانی است كه درسال ۱۹۰۲ متولد و به سال ۱۹۹۵ چشم ازجهان فروبست.

او كشیش كاتولیك و ازدومینیكن بود كه در زمینه های حقوق، اقتصاد، فلسفه و الهیات تحصیل كرده بود و در دانشگاه «فریبورگ» سوئیس كرسی استادی فلسفه را داشت و در چندین دانشگاه اروپایی و آمریكایی به عنوان استاد مدعو تدریس می كرد.وی در منطق جدید استاد مسلم بود و آرا و آثار او دراین زمینه برای اهل فن یكی از منابع معتبر این رشته است.درمجموع «بوخنسكی» در تفكر فلسفی و فلسفه معاصر اروپا استادی كم نظیر است. تاكنون از او تنها۲ كتاب به فارسی ترجمه شده است.یكی كتاب «فلسفه معاصر اروپایی» كه به وسیله دكتر شرف الدین خراسانی ترجمه شد و دیگری همین كتاب حاضر باعنوان اصلی «Wege zum philosophischen Denken Einfuhrung in die Grundbegriffe.» است كه ، پرویز ضیاء شهابی، آن را از متن آلمانی به فارسی برگردانده است. البته پیش از این، دكتر محمدرضا باطنی همین كتاب را با نام «مقدمه ای بر فلسفه» ازمتن انگلیسی ترجمه كرده بود. كتاب راه هایی به تفكر فلسفی اگر چه كتابی است كم حجم و كوچك و برای آشنایی مقدماتی با فلسفه منتشر شده است، اما این همه موجب نشده است كه مترجم محترم كار ترجمه را سرسری بگیرد و در برگرداندن دقیق و درست آن به زبان فارسی سختگیر نباشد.

او در مقدمه خود یادآور شده است كه بنای كار ترجمه را بر ۳ قاعده زیر نهاده است: نخست كوشیده است تا معنی هر عبارت را دریابد. سپس سعی داشته است كه ضمن اهتمام به «پاس داشتنِ پارسی» در مقام گزاردِ حقِ معنی، دقیقه ای فروگذار نگردد. پس از حصول یقین و اطمینانِ خاطر، از بجای آوردن آن چه شرط۲ قاعده پیشین است، برهرچه شبیه تر كردنِ ترجمه به اصل همت نهاده است. باید اعتراف كرد كه مترجم به تقریب همیشه در ترجمه خود به این۳ قاعده وفادار مانده است. كمتر موردی در ترجمه ایشان پیدا می شود كه با اصل آلمانی آن مطابق نباشد و یا با زبانی ساختگی و بیگانه با روح زبان فارسی برگردانده شده باشد.

این كتاب حاصل گفت وگوها و گفتارهایی است درباره «چیستی فلسفه» كه بوخنسكی در یك سری برنامه ها و مصاحبه های رادیویی عنوان كرده بود و به دلیل اهمیت مباحث مطرح شده دراین برنامه ها، این مباحث به صورت كتاب درآمد و بنابر موضوع در ۱۰ گفتار با عنوان های قانون، فلسفه، شناخت، حقیقت، تفكر، ارزش، انسان، وجود، جامعه و مطلق تنظیم شد. بسیاری از كتاب های قطور فلسفی هستند كه انبوهی از اطلاعات فلسفی را در خود گنجانده اند، اما خواننده پس از مطالعه آنها كمتر قادر است تا خود فلسفی بیندیشد و فلسفه ورزی كند، زیرا فلسفه آموختن و فلسفه آموزاندن به غیر از فلسفه ورزی و فلسفی اندیشی است. می توان انبوهی از اطلاعات فلسفی را در ذهن انبار كرد، اما در مواجهه با مسائل گوناگون، فلسفی نیندیشید. مترجم فاضل كتاب، ضیاء شهابی به درستی به این موضوع اشاره دارد: «درمیان آوردن این پرسش كه «فلسفه چیست؟»، ... درآمد فلسفه ورزی است كه آن را با فلسفه آموزی (در ۲ معنای تعلّم فلسفه و تعلیم آن) نباید یكی گرفت. بایسته فلسفه ورزی پُرسندگی است. فلسفه آموزی فراگیری پاسخ هایی است به پرسش هایی بی آن كه حال پرسندگی، مقام فراگیرنده گردد.»

كتاب راه هایی به تفكر فلسفی به جای آن كه خواننده تازه كار را با انبوهی از نام ها و فلسفه ها گیج كند، می كوشد تا در موضوعات و صفحاتی محدود و با زبانی ساده و منطقی خواننده را درگیر پرسش های بنیادین فلسفی كند و دلایلی بر رد و اثبات برخی نظرگاه های فلسفی بیاورد. بوخنسكی ۱۰ موضوع زیر را برای منظور خود برگزیده است:

۱) قانون،

۲) فلسفه،

۳) شناخت،

۴) حقیقت،

۵) تفكر،

۶) ارزش،

۷) انسان،

۸) وجود،

۹) جامعه

۱۰) مطلق.

یكی از مهم ترین فصل های كتاب، فصل فلسفه است. نویسنده در ابتدای این فصل ادعایی می كند كه شاید برای افراد ناآشنا به فلسفه غریب بنماید. او می گوید كه فلسفه از اموری نیست كه تنها به اهل فن، یعنی فیلسوفان و فلسفه دوستان، اختصاص داشته باشد. كم و بیش هر كس در زندگی خود بارها پرسش هایی فلسفی از خود كرده است. از همین روست كه پرسش «فلسفه چیست؟»، پرسشی است كه به همه ما مربوط می شود. با این حال این پرسش، یكی از دشوارترین پرسش های فلسفی است. كمتر كلمه ای وجود دارد كه مانند فلسفه بر این همه معناهای گوناگون دلالت كند.

فلسفه به نظر راسل مفهومی است جمعی كه دلالت دارد بر هر آن چه كه نتوان آن را به شیوه علمی بررسی كرد. راسل و دیگر پوزیتیویست ها معتقدند كه در نزد ارسطو فلسفه هم معنای علم بود. پس از ارسطو، علوم خاص مانند پزشكی و فیزیك (طبیعیات)، روانشناسی و منطقِ صوری از آن جدا شدند. بنابراین فلسفه در حال حاضر به نظر اینان شامل اموری می شود كه نمی توان به طور علمی در باره آنها سخن گفت. مؤلف كتاب می كوشد تا نظر راسل را از نزدیك بنگرد و شك هایی در درستی آن بیندازد.(۱)

و اما درآمدی پدیدار شناسانه به فلسفه دكارت عنوان مهم ترین اثر پرویز شهابی در حوزه اندیشه است.تسلط او به زبان آلمانی و در نتیجه در اختیار داشتن منابع دست اولی برای تحقیق در كنار دقت نظر و نگاه ایتومولوژیك به متن،اثر شهابی را ممتاز و بسیار قابل توجه كرده است.این نگاه ظریف را می توان از جای جای متن كتاب دریافت كرد و بر دقت نظر شهابی در تألیف ،صحه گذاشت. به طور نمونه در مقدمه كتاب دغدغه دقت به خوبی نمایان است:«صفت رئال از اسم res به معنی چیز، جوهر، ماهیت ساخته شده است و آن را باید به جوهری یا ماهوی ترجمه كرد. اگر رئال را از روی معنای جدیدش به واقعی یا حقیقی ترجمه كنیم - كه مترجمان می كنند- در فهم مقصود امثال دكارت و بخصوص كانت (به طور مثال آن جا كه گفته است وجود محمولی رئال نیست) [كه منظور او همین جاست] با اشكال های حل نشدنی مواجه می شویم. » شهابی اینجا نیز نقبی به هایدگر می زند و می گوید: هایدگر مهم ترین جمله بخش نخست كتاب« سنجش خرد ناب» را جمله نخستین آن می داند كه در آن كانت بر داده بودگی خود اشیا انگشت گذاشته است.

ضیاء شهابی از جمله مترجمان كتاب «فلسفه و بحران غرب» نیز هست كه ۷ سال پیش به وسیله نشر هرمس و با همكاری جمعی از مترجمان فلسفه منتشر شد. علاوه بر انتشار این آثار،شهابی مقاله های ارزشمندی نیز در دهه گذشته به نگارش درآورده كه در نشریات دانشگاهی به چاپ رسیده و مورد توجه دانشجویان و علاقه مندان و جویندگان مباحث نظری فلسفه در ایران نیز قرار گرفته است.از آن جمله است مقاله مقدمات آشنایی با منطق جدید، تالس تولد فلسفه، پا به پای ارسطو به جست وجوی دانش برین، هست شناسی دانشی كه باید جست و ... كه بیشتر آنها در دوران حضور او در دانشگاه فردوسی مشهد در نشریه دانشكده ادبیات به چاپ رسیده است...

پرویز ضیا شهابی مؤلف و مترجمی بسیار آگاه به فلسفه و مسلط بر زبان های فارسی و آلمانی است. ویژگی هایی كه در كمتر اهل این حوزه یكجا گرد آمده است.بی شك پرویز ضیاء شهابی در افق پیش رو توانایی تألیف و ترجمه آثاری مهم ترو اثرگذاری جدی تر در فلسفه ایران امروز را دارد.برایش در این راه آرزوی توفیق و سلامتی داریم.

پی نوشت:

۱ـ بركه: بازیافت نوشتارهای فلسفی،افشاری