جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

یک عمر از عشق نوشتم


یک عمر از عشق نوشتم

شاید کمتر کسی باشد که زخمه های سنتور استاد فضل ا توکل را نشنیده باشد, نغماتی که با آهنگسازی وی و صدای جاودانه استاد اکبر گلپایگانی آثار جاودانه ای را در موسیقی ما پدید آورده است

شاید کمتر کسی باشد که زخمه‌های سنتور استاد فضل‌ا... توکل را نشنیده باشد، نغماتی که با آهنگسازی وی و صدای جاودانه استاد اکبر گلپایگانی آثار جاودانه‌ای را در موسیقی ما پدید آورده است. توکل که اولین برنامه‌اش در سن ۱۳ سالگی در گلهای صحرایی برنامه شماره ۵ به گوش مردم کوچه وبازار رسید حال پس از گذشت ۶۰ سال فعالیت در خانه نشسته و مشغول آهنگسازی برای اساتید موسیقی ایران است. دوستداران موسیقی اصیل ایرانی آثار جاودانه وی را در آلبوم‌های عقیق و مست عشق با صدای اکبر گلپایگانی هیچگاه از خاطر نمی‌برند.فضل‌ا... توکل در سال ۱۳۲۱ در تهران متولد شد. پدرش افسر ارتش و مادرش دبیر ریاضی و فرانسه آموزش و پرورش بود.

تحصیلات کودکستانی و دبستانی را در تهران مدرسه ایران طی کرد و سپس برای دوره دبیرستان ابتدا به دبیرستان پهلوی آن موقع وسپس در دوره دوم دبیرستان به دبیرستان مروی رفت و در سال تحصیلی ۳۹-۳۸ موفق به اخذ دیپلم در رشته طبیعی از دبیرستان مروی گشت به علت معاشرت نزدیکی که خانواده‌ پدربزرگ پدرش با هنرمندان و اساتید بزرگ آن زمان داشتند در حدود سن ۶ یا ۷ سالگی شاگردی استاد حسین تهرانی را پیدا کرد و نزد ایشان دوره تنبک نوازی را طی کرد در سن ۹-۸ سالگی پدرش برایش سنتوری خرید و او نزد یکی از معلمان موسیقی مدارس آن موقع به نام آقای خائفی دوره ابتدایی سنتور نوازی را فرا گرفت. سپس به علت ماموریت پدر در شیراز به شاگردی آقای بهادر نوذری در آمد و بعد در طی این دوره مدت ده سال دوره‌های مختلف ردیف نوازی ایران را با استاد علی تجویدی شروع کرد و همین دوستی شاگرد و استاد باعث شد که او به دعوت استاد تجویدی در سال ۱۳۳۵ به عنوان نوازنده سنتور در ارکستر شماره ۲ رادیو آن زمان به سرپرستی استاد تجویدی پذیرفته شود و بلافاصله یکسال بعد در ارکستر شماره ۳ رادیو به سرپرستی استاد پرویز یاحقی نیز به عنوان نوازنده ارکستر پذیرفته شود.

در سال ۱۳۳۷ به دعوت زنده یاد داوود پیرنیا به عنوان تک نوازنده سنتور به برنامه گلها راه یافت و گلهای صحرایی شماره ۵ (دردستگاه شور) و برگ سبز شماره (۶۵) به همراهی آواز زنده یاد محمودی خوانساری و تنبک ناصر افتتاح اولین اجراهای تکنوازی او هستند که سپس در برنامه گلها به عنوان سولیست و تکنواز باقی ماند و آثار زیادی از ساز نوازی او در برنامه‌های مختلف گلها (گلهای جاویدان- برگ سبز- گلهای رنگارنگ و یک شاخه گل) به جا مانده‌است بعد از اخذ دیپلم به کشور انگلستان رفت و در دانشگاه‌کمبریج موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته اقتصاد شد. از سال ۱۳۴۵ بعد از مراجعت از انگلستان مجددا همکاریش را با رادیو آن موقع ادامه داد از سال ۴۶-۴۵ با ساختن آهنگ

(قهر و ناز) با صدای اکبر ۶۴۴۰۴;۶۵۲۴۷;۶۴۳۴۵;۶۵۱۶۶;یگانی به جرگه آهنگسازان پیوست و در این رشته هم موفق بود.‌ سپس در سال‌های بعد با آهنگ‌های دل بی‌قرار (ابوعطا)، نقش غم (سه گاه)، آشیانه (شور) و مهربونی با همکاری آقای ۶۴۴۰۴;۶۵۲۴۷;۶۴۳۴۵;ایگانی به آهنگسازی و تکنوازی در رادیو ادامه داد. آهنگ‌های او به دلیل ملودی‌های تازه و نوین که خلق می‌کرد باعث شد که خوانندگان دیگری هم برای همکاری با وی مشتاق باشند. سبک آهنگسازی توکل کاملا دلنشین،عامیانه و به روز است شاید بتوان گفت وی، تنها آهنگسازی است که مطابق با زمان، آهنگ‌ها را خلق می‌کند. تا قبل سال۱۳۵۷ همکاری زیادی با خوانندگان مشهور آن دوره داشته است و سبک آهنگسازی وی کاملا حال وهوای آن روزگار را بیان می‌کند. از سال ۱۳۵۷ که همکاری او با رادیو قطع و مجدداً در سال ۱۳۷۲ این همکاری شروع شد و او با همکاری شادروان اسدا... ملک ارکستر همنوازان را در صدا و سیما بنا نهادند که تکنوازی‌های بی‌شماری حاصل این همکاری است که نوارهایش در آرشیو صدا و سیما موجود است. از سال ۱۳۷۲ همکاری او با آقای یگانی با آهنگهای عشق و آهسته آهسته که به صورت نوار و کاست و CD در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت، شروع شد و در سال ۱۳۷۴ آلبوم آوازه خوان را با ۸ ترانه جدید که تمامی آهنگ‌ها و اشعارش از خود فضل‌ا... توکل است در اختیار عموم قرار گرفت که این آهنگ‌ها نیز مورد توجه و لطف مردم قرار گرفت. وی از سال ۱۳۷۸ضمن همکاری با آقای یگانی و ارائه دو آلبوم ( مست عشق و عقیق) همکاریش را با علیرضا افتخاری شروع کرد و حاصل این همکاری آلبوم‌ نسیما بود که این آلبوم‌ها نیز مورد توجه و عنایت مردم نیز قرار گرفت. وی از سال۱۳۸۰ تاکنون آهنگ‌های وی کاملا رنگ و بوی امروزی و مدرن می‌گیرد نمونه بارز آن آهنگسازی آلبوم نسیما، غم زمانه، خاطرات جوانی با صدای علیرضا افتخاری است که مورد استقبال فراوان دوستداران موسیقی ایرانی قرار گرفت. او در نواختن سنتور و همچنین آهنگسازی دارای سبکی مخصوص به خودش است. چنانچه به قول معروف تا مضرابش روی ساز می‌آید مشخص می‌شود که این سنتور فضل‌ا... توکل است. فضل‌اله توکل علاوه بر سنتور کاملا بر نوازندگی ویلن تسلط دارد.

شاید همین دلیل بود که نوازندگان مطرح ویلن ایران حاضر به همکاری با دیگر نوازندگان بنام سنتور و همدوره فضل‌ا... توکل نمی‌شدند. پرویز یاحقی بار‌ها شیوه سنتور نوازی فضل‌ا... توکل را منحصر به فرد خوانده بود و او را بی رقیب می‌دانست. زنده یاد اسدا... ملک، جواب سازی فضل‌ا... توکل و نواختن وی در هنگام همنوازی‌هایش را بسیار تحسین می‌نمود و بار‌ها در محافل هنری وی را برترین نوازنده سنتور دانسته بود.در برنامه تکنوازان و همنوازان او پیوسته با تکنوازان و اساتید برجسته استادان حبیب‌ا... بدیعی – پرویز یاحقی – همایون خرم و اسدا... ملک و دیگر اساتید همکاری داشته‌است و حاصل این همکاری تعداد زیادی نوار است که در آرشیوهای گوناگون موجود است. وی در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار آرمان به نکات قابل تاملی اشاره دارد:

شما هنرمندی بوده‌اید که به نوآوری و به روز کارکردن در موسیقی ایرانی شهرت دارید. فکر می‌کنید روی ساز سنتور چقدر تاثیر گذار بوده‌اید وچقدر دیگر جای کار دارد؟

بگذارید جواب سوال شما را با یک مثال بگویم،یک نفر از من پرسید که موسیقی اصیل ما چیست و من پاسخ دادم که موسیقی ما انتها ندارد، ابتدای آن شروع و پیشینه موسیقی اصیل است اما هر چه دنبال انتهای آن بروید کمتر به نتیجه می‌رسید. سنتور هم یک ساز ایرانی است و انتها ندارد. هرچه تلاش کنید ممکن است بهتر شود اما به انتهای آن نمی‌رسد. حال برخی از اساتید که حس و حال درست دارند آن را به بهترین نحو اجرا می‌کنند اما این آخر کار آنها نیست. مانند آقای فرهنگ شریف که وقتی مضراب ایشان به ساز می‌خورد انگار قلب انسان از سینه بیرون خواهد آمد. ساز آقای شریف شخص مرا منقلب می‌کند. زمانی که استاد شهناز در قید حیات بودند، گفت: سنتور ساز سختی است چون من تار را در دستانم حس می‌کنم آقای یاحقی ویلن را در بغلش می‌گذارد اما سنتور جدا از بدن و ثابت است شما زمانی که با دو عدد مضراب می‌خواهید یک موزیک زیبا و جاودانه خلق کنید باید ساز را در درون خود حس کنید نه جدا از خود و تنها کسی می‌تواند این کار رابه بهترین شکل انجام دهد تنها فضل ا... توکل است.

بحث استاد شهناز به میان آمد شما و استاد شهناز استاد مشخصی در موسیقی نداشتید اما سبک‌های شما ماندگار شد، خود شما سبک نوازندگی خود را از چه تأسی گرفتید؟

ساز مرتضی خان محجوبی، شیوه و سبک هنری مرا تغییر داد. یک شب که پیانوی استاد محجوبی را شنیدم من ناخوداگاه به سمت ساز سنتور کشیده شدم، چون سنتور هم یک پیانو است که در جعبه قرار گرفته و آن صداهای‌هارپ و پیانو را به گوش می‌دهد باور کنید زمانی که سنتور مرا می‌شنوید نمی‌دانید که سنتور است یا‌هارپ- پیانو. حالا بعضی‌ها از من می‌پرسند که این قطعه را چگونه نواختی که با پیانو نیز قابل اجرا نیست، من به آنها می‌گویم چگونه معنی ندارد ساز را گذاشتم جلویم ونواختم. من هر سبکی را دوست دارم بستگی دارد که در سرم چه بگذرد. من کار پاپ ساخته‌ام در کنار آن کار سنگین برای ارکستر گلها نیز ساخته‌ام .خدا

را شکر ذوق من بد نبوده است.

مهر وامضای سنتور فضل ا... توکل از چه جنسی است؟

احساس، تنها حس درونم است.

آیا با بازخوانی آثار گذشتگان و آثار خودتان در فضای کنونی موسیقی کشور موافقید؟

هنر به‌ویژه موسیقی باید زمانی خود را تداعی کند. یک زمان در رادیو بحث این بود که آثار هنرمندان را بازسازی کنیم امسال هنرمندانی مانند عارف و شیدا و من گفتم بازسازی خیلی خوب است؛ البته به شرطی که از اصل اثر بهتر باشد ولی شما می‌خواهید چند کار را بازسازی کنید. آقای شیدا متعلق به ۸۰ سال گذشته است.الان می‌گویند ۸۰ سال گذشته این اثر ساخته شده و آن زمان می‌گفتند که ۸۰ سال بعد چه می‌خواهید بسازید و ما چه جوابی بدهیم؟ بگوییم هیچ اثری ساخته نشده و ما آثار ۸۰ سال گذشته رانیز خراب کنیم. موسیقی باید زمان را تداعی کنید. یک زمان ارکستراسیون و‌هارمونی به ایران آمد و اولین‌کاری که در رادیو به شکل ‌هارمونی پخش شد اثر زنده‌یاد روح‌ا... خالقی بود آهنگ (سنگ خارا) ساخته تجویدی و شعر معینی‌کرمانشاهی، این اولین کاری بود که در ارکستراسیون به شکل‌هارمونی به وجود آمد. بعد از آن که این‌هارمونی و ارکستر وارد موسیقی ما شد شرایط ناخودآگاه بهتر شد و ارکستر گلها به وجود آمد و در موسیقی کشور یک پرش به‌جود آمد البته از موسیقی نیز حمایت شد. قبل از آن نیز از موسیقی حمایت نمی‌شد.

بخاطر همین است که هیچگاه شاگردی نداشتید؟

من شخصا از خدا می‌خواهم که برای جوانان کار کنم اما وقتی حمایتی صورت نمی‌گیردچه فایده‌ای دارد. در آن زمان من یک آهنگ می‌ساختم و صبح جمعه در رادیو اکبر گلپایگانی آن را می‌خواند عصر دوباره در برنامه ۵۳ دقیقه (آهنگ‌های درخواستی) پخش می‌شد، شب در برنامه راه شب برای چندمین‌بار پخش می‌شد. روزهای بعد در برنامه کارگران و خانه و خانواده برای چندمین بار به گوش مردم می‌رسید.در حال حاضریک اثر ضبط می‌شود اصلا انگار نه انگار که ساخته شده و هیچ‌کس توجهی به آن ندارد که به گوش جوان‌های ما برسد. حال جوانان ما موسیقی خوب گوش نمی‌کنند، این خیلی بد است.

با توجه به کم‌کاری شما طی این سال‌ها در حوزه موسیقی شما چگونه زندگی را گذراندید؟

من تا سال۷۲ کار نکردم و یک روز نشستم در خانه و گفتم اگر ۱۰ سال دیگر نیزکار نکنم کسی نمی‌آید بگوید کجایی. با خودم گفتم که باید نان بخورم و آمدم کار عشق و آهسته را برای آقای گلپایگانی ساختم و در منزل خودم ضبط کردم و به قول معروف موسیقی را با چنگ و دندان نگاه داشتم. چون دیدم موسیقی ایرانی دارد از بین می‌رود و کارهایی که در خارج از کشور ضبط می‌شود، اصلا به دردما نمی‌خورد. با آقای گلپایگانی دو تا کار را ضبط کردیم و خوشبختانه بسیار موفق بود که بعد از آن بیشتر کارها در منزل ضبط ‌کردم و حتی آلبوم عقیق را در منزل بیرون دادیم.بعد از آن نیز آرام آرام استودیوها دایر شدند و کارهای بعد را انجام دادیم.

بعد از انقلاب تا موسیقی ما تغییر و حال و هوای موسیقی ایرانی دگرگون شد و نسلی متفاوت پا به عرصه موسیقی گذاشتند، آیا نسل جدید با آثار فضل‌ا... توکل ارتباط برقرار ‌کردند؟

من با هنرم آن ارتباط را برقرار کردم. ما آلبوم «عقیق» را در کمپانی درکشور آمریکا ضبط کردیم و به ایران آوردیم. من مقداری پول دادم تهیه‌کننده و آنها برای من فرستاد و یک نامه هم دادند که برای نخستین‌بار پس از ۱۵ سال که از انقلاب می‌گذرد اولین آلبومی که بالای ۴۰۰ هزار نسخه به فروش رسید آلبوم عشق و آهسته شما بود. و برای من پول فرستادند.

معمولا در موسیقی ما اساتید ویلون با سنتورنوازان همکاری نمی‌کردند اما استاد خرم- یاحقی- تجویدی و اسدا... ملک با شما همکاری و همنوازی داشتند دلیلش در آن نبود که شما ویلن را می‌شناختید؟

خیر چون پرویز یاحقی من را از کودکی می‌شناخت و ما با هم بزرگ شدیم و به هم ارادت داشتیم اما دلیلش این بود که چون خود من ساز کششی می‌نوازم و کار آهنگسازی و ارکستراسیون در مغز من است همیشه یک پس زمینه که پشت ویلن‌ها می‌دهم با دیگر سنتور نوازان متفاوت است. شما اگر به کارهای من دقت کنید من فضایی که به سه‌گاه می‌‌دهم در ویلن ملک یا بدیعی با دیگران متفاوت است وآن آکورد آغازین من فرق می‌کند شاید بتوانم بگویم که ویلن را می‌آورم در خطی که من من هستم.

پس این اساتید ویلن چون کار با شما برایشان راحت‌تر بود، با شما همکاری داشتند؟

بله، من اطلاعاتم در زمینه ویلن خوب است و من پیش این افراد کم نمی‌آوردم. اما با این حال پرویزیاحقی همیشه می‌گفت که من ۴ تا سیم دارم تو ۸۸ سیم پس هر چی می‌خواهی بزن.

فضای موسیقی حال با توجه به اینکه اساتید پا به سن گذاشتند. چطور می‌بینید؟

اگر به جوانان ما میدان دهند آینده موسیقی روشن است. ما قدیمی‌ها در ساخت این ساختمان آجرها را روی هم گذاشتیم و یک آجر اگر در پایین خراب شود، ساختمان ویران می‌شود. باید ازجوان‌ها حمایت شود تا فرهنگ موسیقی ملی ما پابرجا بماند. مگر کلام ما حفظ نشده است. اگر حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی، رهی‌معیری، معینی‌کرمانشاهی و بیژن ترقی و امثال اینها نبودند، ادبیات ما پا بر جا بود؟ خیر. چون انسان الگو می‌خواهد و جوانان الگوها و اساتید گذشته را نمی‌شناسند. بحث دیگر متاسفانه جایگاه‌های اساتید نیز مشخص نیست کسی که ۶۰ سال برای فرهنگ کشور زحمت کشیده به آن توجهی نمی‌شود. در عوض به خیلی‌ها بهای بی‌جا داده‌اند و این یک ضربه به بدنه موسیقی اصیل ماست. باید مدرک دکترا را مردم به هنرمند دهندما سالیان سال با آبرو زندگی ‌کردیم. اما من پس از این همه سال هنوز بیمه هنرمندان را ندارم زمانی که من چند سال گذشته عمل قلب انجام دادم پول را به سختی فراهم کردیم.

حالا چه کار می‌کنید؟

حالا هم کار خودم را انجام می‌دهم کاری که یک عمر انجام داده ام. آهنگ می‌سازم و ساز می‌زنم چون همه نفس و عمرم موسیقی و ساز است. شاید هر هفته یک اثر خلق می‌کنم و بحث بازار وجود ندارد بلکه بحث احساس و دل است. من تا امروز بازاری و بسازبفروشی کار نکردم و بعد از این هم نمی‌کنم. من با تب ۴۰ درجه وقتی موسیقی خوب بشنوم، بلند شدم. حال نیز کتاب ترانه‌هایم را دارم منتشر می‌کنم به نام یک عمر از عشق نوشتم.

در پایان؟

تنها باید یک جمله بگویم: احوال ما موسفیدان و پیشکسوتان را هم بپرسید!

وحید استرون



همچنین مشاهده کنید