چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
ناجیان آوازخوان
اجراهای گروهی خوانندگان و موزیسینها که با دلایل و انگیزههای خاص برگزار میشود، چیزی بیشتر از یک کنسرت است. از یکسو، تاثیرگذاری و پیامرسانی و در حقیقت روابط عمومی در اینگونه کنسرتها دخیل است و از سوی دیگر، انگیزههای شخصی هنرمندان برای افزایش شهرت و محبوبیت و به نوعی، شناساندن افکار فراهنری خود به مردم در میان است. رشته کنسرت جهانی موسوم به Live Earth (زمین زنده) که چندی پیش به مدت ۲۴ ساعت در هر پنج قاره زمین و با هدف هشدار نسبت به پدیده گرم شدن زمین و تغییرات اقلیمی جهان برپا بود، در همین دسته از اجراهای هنری میگنجد و اتفاقا، بزرگترین رویداد بینالمللی موسیقی راک نیز قلمداد شده است.
کنسرتهای مشابه قبلی مثل Live Aid و ۸ Live آبستن پیام <کمک به دیگران> بودند، اما در <زمین زنده> صحبت از کمک اغنیا به فقرا نیست، همگان را خطاب قرار میدهد، همچون راکبان کشتی غولآسایی که با خطر غرق شدن روبهرو است. البته هشدارهای علمی و زیستمحیطی نسبت به پدیده گرم شدن زمین، مقوله چندان جدیدی نیست. افزون بر سه سال است که دانشمندان دریافتهاند باید جوانب و تبعات سهلانگاری کشورهای صنعتی را هم به گوش دولتمردان و هم به گوش مردم دنیا برسانند. از یکسو، مجامع بینالمللی معتبری مثل داووس تحت تاثیر این هشدارها قرار میگیرند، از سویی دیگر، در نشست هشت کشور صنعتی (گروه هشت) پیش از بحث پیرامون تروریسم، صحبت از گرم شدن زمین به میان میآید، آن سوتر، شخصیتی مثل الگور، سناتور پیشین آمریکایی که سابقه ریاست موسسه نشنال جئوگرافیک را در کارنامه دارد، فیلم مستند میسازد و آن را در چهار گوشه دنیا به نمایش میگذارد و اسکار هم میگیرد، از سویی دیگر سایت پرکاربر گوگل، لوگوی خود را به شکل زمینی در میآورد که در حال غرق شدن است و اکنون هم نوبت به اصحاب موسیقی رسیده است که زنگ خطر را از لای سیمهای گیتار و تارهای حنجره خود به صدا درآورند.
هر چقدر قدمهای قبلی - به لحاظ حضور مستقیم سیاستمداران مردمگریز - سست و نامطمئن به نظر میرسد، این آخری اما توانسته است میلیونها نفر را به خیابانها و میادین اصلی شهرهای بزرگ بکشاند تا از قدرت اجتماعی موسیقی و هنر، نهایت بهره برده شود. اما چرا در زمانهای که رپ و هیپهاپ و گونههای مختلف موسیقی پاپ گوی سبقت را از راک ستاندهاند و بازار را تسخیر کردهاند، چرا باید رویدادی در این سطح، در قالب راک برگزار شود؟ پاسخ شاید در روحیه معترض و هشداردهنده راک نهفته باشد. در دهه ۶۰ و ۷۰، این هیپیها بودند که با اعجاز گیتار توانستند فریاد اعتراض خود را به گوش دنیا برسانند. خشونت، بزه، فساد و جنگ، تمهایی بودند که در ترانههای آنها مورد هجمه قرار میگرفتند. جیمی هندریکس با دندان گیتار میزد و باب دیلن ترانههایی میسرود از جنس خشم. پیام زمین زنده هم اعتراض است و چه اعتراضی بهتر از راک؟
کنسرتهای زمین زنده، در اینترنت ( به صورت آنلاین)، رادیوهای ماهوارهای و تلویزیونهای کابلی در دسترس مردم بودند و هنرمندان نیز به گونهای گزینش شده بودند که هم از دهه ۶۰ و ۷۰ و هم از جدیدترهای پرطرفدار، نمایندهای داشته باشند. گروه تازه احیا شده پلیس (با خوانندگی استینگ)، کانی وست و دیو ماتئوس در نیوجرسی آمریکا، مدونا در لندن، شکیرا در هامبورگ، لینکین پارک در توکیو، سارا برایتمن در شانگهای و ووسی ماهلاسلا در مارپونگ (نزدیک ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی) از جمله این هنرمندان بودند. در میان مسنترها نیز گروه جنسیس (با خوانندگی فیل کالینز) در لندن، و راجر واترز (عضو پیشین پینک فلوید) در نیوجرسی به نمایندگی از موزیسینهای دهه ۶۰ و ۷۰ برنامه اجرا کردند. از ابتدا قرار نبود کنسرتهای زمین زنده محفلی باشند برای به رخ کشیدنهای فرهنگی و بومی، با این حال در دیباچه کنسرت استرالیا ( که در حقیقت افتتاحیه اصلی زمین زنده بود)، بومیهای استرالیا بخشی از سنتهای فرهنگی خود را نمایش دادند و در افتتاحیه کنسرت واشنگتن نیز سرخپوستهای آمریکا برنامه اجرا کردند. راک آمریکایی و انگلیسی به استثنای کنسرتهای چین و آفریقا به مذاق تمام مخاطبان خوش نشست. چینیها در اساس ذائقه راک ندارند و شیفته پاپ هستند. آفریقاییها نیز رقصهای بومی خود را به هر برنامه دیگری ترجیح میدهند. آلمانیها و ژاپنیها بیشتر طرفدار راکی بودند که به زبان خودشان اجرا شود.
در تمام کنسرتها، موزیسینها، سخنگوها و ویدئوسازها بینندگان را به امضای تومارهای گروهی برای حمایت از طرحهای کاهش آلودگی ترغیب میکردند. طراحی صحنه کنسرت نیوجرسی نیز به نوبه خود جالب توجه بود. چندین حلقه لاستیک بازیافت شده کنار هم چیده شده بودند و هماهنگ با ضربها و ریتمهای ترانهها از آنها شرری از آتش به هوا میجهید.بعضی از هنرمندان ترانههایی را اجرا کردند که دقیقا به موضوع <زمین زنده> مربوط بود. مدونا به طور اختصاصی ترانهای را نوشته بود به نام <هی تو> که البته متن آن چندان هشداردهنده و محکم نبود. او در بخشی از این ترانه خواند: <البته که نباید تسلیم شوی، اما اوضاع، آنقدرها هم بد نیست>. دیو ماتئوس آهنگی را خواند با عنوان <دنیای شیرین> که به آب شدن یخچالها و معضل متناقض خشکسالی در نقاطی دیگر از جهان مربوط بود. گروه پلیس نیز ترانهای را با عنوان <غرقه در اشک> اجرا کرد که چنین آغاز میشد: <چگونه میتوانی بگویی که مسوول نیستی؟>
در چندین کنسرت، ترانه<چه دنیای شگفتانگیزی>(اثر لوئیس آرمسترانگ) و <سرپناهی به من بده> (اثر رولینگ استونز) به صورت گروهی اجرا شد. به این ترتیب، ترانه قدیمی و خاطرهانگیز رولینگ استونز که زمانی از جانب دلداده، سرپناه میطلبید به لایه ازن ربط داده شد و سرپناهی برای تمام آدمیان را خواستار شد. آلیشیا کیز، چند ترانه قدیمی سول و بلوز را به همراه ترانههای جدید خود اجرا کرد. در کنسرت هشت ساعته نیوجرسی، سروصدا قدری بالاتر از سایر نقاط بود. جان مایر، رهبری گروهی از نوازندگان هارد راک متعلق به اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را برعهده داشت و چند ترانه را از جمله <ایمان> و <در انتظار تحول دنیا> اجرا کرد که به قدرت خواست و اراده سیاستمداران در ایجاد تغییر و تحول مربوط میشد.در مقابل، بعضیها هم به اجرای ترانههای معمولی خود اکتفا کردند تا صرفا، نقش سرگرم ساختن مردم را آن هم بین ایراد پیامها و سخنرانیها ایفا کرده باشند. الگور که پخش گوشههایی از مستند <حقیقت تلخ> او به کنسرتها حال و هوایی متفاوت داد، در کنسرت واشنگتن حضور یافت و گارت بروکس، کانتریخوان مشهور را به صحنه دعوت کرد. او بعدازظهر همان روز، در نیوجرسی آفتابی شد و خطابه کوتاهی را ایراد کرد. روز بعد هم از کنسرت توکیو سر برآورد. در برنامه او در توکیو، <ملیسا اتریج> هم حضور داشت و پیامی را درباره رویای مردم آمریکا قرائت کرد. اتریج همانی است که ترانه متن فیلم <حقیقت تلخ> را نوشته است. در نیوجرسی، قرائت پیامها و خطابهها به ستارگان سینما (از جمله راشل ویز، الک بالدوین، کوین بیکن و لئوناردو دیکاپریو)، دانشمندان (از جمله دکتر جین گودال) و سیاستمداران (از جمله رابرت. اف. کندی جونیور) محول شد. در حالی که پیام S.O.S (درخواست کمک) روی پرچمها، طرحها، پوسترها و نورافشانیهای لیزری تمام کنسرتها نقش بسته بود، چنین به نظر میرسید که تلاش هنرمندان برای بحرانی نشاندادن شرایط اقلیمی و ترغیب مردم به بسیج همگانی مثمرثمر بوده است. هر کنسرت، به طور میانگین ۷۰۰ هزار نفر تماشاچی حاضر در صحنه داشت و این رقم، هفت برابر پرظرفیتترین استادیومهای فوتبال است، اگرچه هنوز پرسش اصلی پابرجاست: چگونه میتوان دنیا را نجات داد؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست