شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

انتقال قدرت به نسل نو


انتقال قدرت به نسل نو

گرهارد شرودر صدراعظم آلمان, ژاك شیراك رئیس جمهور فرانسه و تونی بلر نخست وزیر انگلیس آخرین دعوت خود را برای ترك صحنه دریافت كردند و نسل جدیدی از رهبران سیاسی درحال ورود به صحنه هستند این سه رهبر كهنه كار ازجمله شخصیت های بانفوذ در اروپا و امور بین المللی بودند

از اواخر سال ۲۰۰۵ تاكنون، اروپا شاهد كناره گیری رهبران قدرتمند در برلین، پاریس و لندن بوده است.

گرهارد شرودر صدراعظم آلمان، ژاك شیراك رئیس جمهور فرانسه و تونی بلر نخست وزیر انگلیس آخرین دعوت خود را برای ترك صحنه دریافت كردند و نسل جدیدی از رهبران سیاسی درحال ورود به صحنه هستند.این سه رهبر كهنه كار ازجمله شخصیت های بانفوذ در اروپا و امور بین المللی بودند.

ژاك شیراك به طور كامل به میراث شارل دوگل ادای احترام كرد و فرانسه را از یك قدرت میانی به رده قدرت های پرنفوذ رساند. او مدعی است كه استقلال دیپلماسی فرانسه را حفظ كرده و با شهامت در برابر یك جانبه گرایی آمریكا مقابله كرده است. او به دیدگاه های متفاوت درمورد توسعه احترام می گذاشت و توجه زیادی به تحولات جهانی داشت.

بینش راهبردی وی ازجمله خصیصه هایی است كه به ندرت در رهبران كشورهای پیشرفته دیده شده است.

در لندن هواداران بلر می گویند در زمان قدرت او اقتصاد انگلیس پیشرفت قابل توجهی داشت. روابط خارجی كشور گسترش یافت و این كشور فعالیت بیشتری را دراین امور تجربه كرد. پیشنهاد بلر درباره راه سوم در حاكمیت ملی كشور موجب پیدایش شیوه های نوینی ازتحولات اقتصادی و اجتماعی شد.

گرهارد شرودر نه تنها در ساختارهای اقتصادی و نظام رفاه اجتماعی به اصلاحات داخلی پرداخت بلكه موجب گسترش مشاركت آلمان در امور بین الملل شد. در سال های حكومت وی، آلمان از دولت فرانسه برای اتخاذ موضعی مخالف با جنگ در عراق حمایت كرد، كه بدین وسیله فشارهای فزاینده آمریكا را خنثی می كرد. پس از جنگ جهانی دوم این موضع جدیدی در دیپلماسی آلمان بود كه بیانگر رشد سیاسی این كشور است.

افزون بر این باید خاطرنشان كرد: اگرچه این سه رهبر در مورد ساختار و هدایت اتحادیه اروپا شیوه متفاوتی داشتند، اما در مسائل مهم مربوط به تحولات منطقه با هم توافق و همكاری داشتند و تحولات تاریخی در بسیاری از حوزه ها ایجاد كردند.

اما این كه دستاوردهای آنها در داخل و خارج از كشور از سوی جانشینانشان ادامه خواهدداشت یا نه، مسأله ای است كه گذشت زمان آن را نشان خواهدداد.

اگرچه این امر روندی طبیعی به نظر می رسد اما كناره گیری این سه رهبر نسل پیشین از قدرت حاكی از موقعیت سختی است كه آن ها با آن روبه رو بودند. شرودر قصد تصدی قدرت برای دوره ای دیگر داشت اما از اصلاحات وی به اندازه كافی حمایت نشد. درنتیجه در انتخابات پارلمان شكست خورد و مجبور شد برای رهبری آلمان با اپوزیسیون همكاری كند و سرانجام در رقابت برای به دست آوردن منصب رهبری دولت ائتلافی شكست خورد.

شیراك درنظر داشت در دوره دیگری از انتخابات ریاست جمهوری شركت كند، اما به دلیل كاهش محبوبیتش در كشور از تصمیم خود منصرف شد. استعفای بلر زمانی صورت گرفت كه اشتباهات او در سیاست داخلی و خارجی هنوز فراموش نشده است.

مهم ترین پیش زمینه كناره گیری این سه رهبر این است كه كشورهای اروپایی نتوانستند با روند سریع جهانی شدن كنار بیایند و فرآیند اصلاحات متوقف شده و رهبران از حمایت مردمی برخوردار نیستند. این امر به همراه میراث سیاسی آن ها برای نسل آتی چالشی عظیم خواهدبود.

آیا جانشینان آن ها با این شرایط بهتر كنارخواهندآمد و رفتار خردمندانه تری خواهندداشت!

آنگلا مركل صدراعظم آلمان، نیكلاساركوزی رئیس جمهور فرانسه و گوردون براون جانشین احتمالی بلر، سیاستمداران بلندپروازی هستند كه پس از جنگ جهانی دوم متولد شده اند. با وجود چالش های عظیم در داخل و خارج از كشور، آیا آن ها می توانند تصویر بهتر و تازه تری از آینده پیش روی كشورشان و اروپا ترسیم كنند؟

ترجمه: مریم سعادتی

منبع: روزنامه مردم چین



همچنین مشاهده کنید