یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

بر بی کرانگی جهان هستی


بر بی کرانگی جهان هستی

نگاهی به نمایش ”قرارداد با مرگ” نوشته ”اسلاومیر مروژک” و کارگردانی ”داریوش مودبیان”

اسلاومیر مروژک ۲۹ ژوئن سال ۱۹۳۰ در لهستان دیده به جهان گشود. آثار او شامل نمایشنامه، کاریکاتور، نقد کتاب، داستان کوتاه و بلند است.

مروژک اولین رمانش را در سال ۱۹۵۳ و اولین مجموعه داستان کوتاهش را در سال ۱۹۵۷ با عنوان فیل منتشر کرد که بلافاصله به بسیاری از زبان های اروپایی ترجمه شد. پلیس عنوان نخستین نمایشنامه او بود که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. موفقیت او در عرصه نمایشنامه نویسی موجب شد که عمده فعالیت ادبی او به همین رشته اختصاص یابد. مروژک در جریان انقلاب سال ۱۹۶۸ چک، معروف به بهار پراگ از حامیان این انقلاب بود و به مخالفت علنی از شوروی و حکومت های کمونیستی اروپای شرقی پرداخت و به همین دلیل مجبور به مهاجرت به فرانسه شد. بر پهنه دریا، جشن، مهاجران، سفارتخانه، قرارداد با مرگ، پلیس، استریپ تیز، کارول، پرتره، تانگو و شهادت بیو تراوهه از نمایشنامه های وی هستند که به زبان فارسی ترجمه شده است.

لهستان در اروپای شرقی یکی از قطب های تئاتر اروپاست، همانجا که شیوه نمایشی «تئاتر بی چیز» که از موثرترین تئوری های نمایشی معاصر به حساب می‌آید، به دنیا معرفی شد. «یرژی گرتفسکی» لهستانی از هنرمندان تئاتر لهستان در آستانه قرن بیستم طی بیانیه ای، نگرش خود را نسبت به تئاتر بیان می کند. در شیوه او محوریت و تمرکز نمایش بر روی بازیگر متمرکز می شود. گروتفسکی با حذف کلیه عناصر تزئینی و دیداری و شنیداری اصالت اثر نمایشی را به مهمترین عنصر تئاتر می بخشد. طی همین ایده و جهان بینی، بازیگر سلطان صحنه تئاتر می شود و همه عوامل و عناصر دیگر در رابطه با او معنا می پذیرد. بازیگر با بدن خود فضاسازی می کند و این عنصر به قدری مهم می شود که بیان کلیه مطالب و حوادث نمایش از متن به سمت بازیگر گرایش پیدا می کند.

مطالعه تاریخ و فرهنگ لهستان این نکته را مشخص می کند که هیچ کشور اروپایی به اندازه آن، دچار تحولات سیاسی و اجتماعی نشده است. برخورد ها و مبارزات مردمی در قبل از دو جنگ جهانی و مسائل و ناهنجاری های پس از آن باعث شد که نگرش مردم به خصوص هنرمندان تئاتر در صحنه های ورشو و کراکو به عنوان دو قطب اصلی تئاتر در این کشور به گونه ای خاص شکل بگیرد. آمیختگی مسائل سیاسی و اجتماعی با هنر تئاتر در کنار حال و هوای شاعرانگی که به وسیله حضور و تاثیر تعدادی از نمایشنامه نویسان شاعر از عمده مسائلی است که در هنر نمایش این کشور بیش از دیگر کشورها موثر بوده است. از همین رو تم های سیاسی و مسائل مربوط به آن در اغلب نمایشنامه های لهستان حضوری پررنگ دارند.

اسلاومیر مروژک در ایران برای اولین بار با مجموعه داستان کوتاه فیل با ترجمه فخری گلستان در سال ۱۳۴۶ معرفی شد. نخستین نمایشنامه های او هم که به فارسی ترجمه و منتشر شد، دو نمایشنامه کوتاه به نام های استریپ تیز و کارول بود که مرحوم ایرج زهری آنها را در سال ۵۱ چاپ کرد. این دو نمایشنامه کوتاه دارای ساختاری تجربی بوده و کم هزینه بودن آنها از لحاظ سادگی وسایل صحنه و کوتاهی متن، آنها را به آثاری ایده آل و مناسب برای اجرا در سالن های دانشجویی و تجربی تبدیل کرده است.

نمایشنامه استریپ تیز از نخستین آثاری است که به فارسی ترجمه شده است. نمایش حکایت برخورد دو مرد به نام های مرد اول و دوم با دستی غول آساست که هر لحظه آن دو را تهی از معنی می کند. دست که نماد قدرت حاکم است طی لحظات کوتاه نمایش کفش، کمربند، کت، شلوار، کیف و... آن دو را می گیرد و در انتها دست بسته آن دو را پای چوبه دار می کشاند. استریپ تیز نمایشنامه ای سیاسی است و در اعتراض به نظام های سلطه که آزادی افراد را محدود کرده و از بین برده اند، نوشته شده است. نمایشنامه کارول هم حکایت چشم پزشکی است که نوه و پدربزرگی برای گرفتن عینک به وی مراجعه می کنند. از آنجائی که چشمان پدربزرگ ضعیف است، قادر به پیدا‌ کردن کارول که در نمایش دشمن آنها معرفی می شود، نیست. درونمایه کارول هم مانند نمایشنامه استریپ تیز حول و حوش آزادی و انتقاد از وضعیت حاکم بر کشورهای سوسیالیستی می گذرد.

اسلاومیر مروژک از محبوبیت بسیاری در کشور لهستان و سایر نقاط جهان برخوردار است، بطوری که روزی نیست که صحنه ای از تئاترهای دنیا شاهد اجرایی از یکی از نمایشنامه های وی نباشد. مهارت مروژک در تمسخر زندگی بیهوده و بی ثمر تحت سلطه نظام های کمونیستی و در هم کوبیدن کلیشه های مبتذل پسارمانتیک هنر لهستانی است. طنزی که وی در آثار خود به کار می برد طنز گزنده ای است که معضلات و مشکلات جامعه را به خوبی عریان می کند. رومن شیدلوفسکی در کتاب تئاتر در لهستان در این خصوص چنین می نویسد: طنز تلخ در تئاتر لهستان موقع و مقام ویژه ای دارد. بینش طنز آلود در خدمت عیان کردن و نکوهیدن کژی ها و بی‌مایگی هاست و در همان حال مسخ شدگی و وقایع عجیب، به اتکاء ناهمانندی هایشان به وسیله عکاسی طبیعت گرایانه از واقعیت، حقیقت کامل و ژرف را درباره زندگی منتقل می کنند... حس طعنه و هزل قرن هاست که صفت مشخصه ملی مردم لهستان بوده است و آنان را از مصیبت های بیشمار وارهانیده و به بقای ایشان در ظلمت آشوب ترین سال های سیطره، جنگ و اشغال یاری داده است. واقع امر این است که اگر در تئاتر لهستان رگه های طنز وجود نداشته باشد، وافعه ای عجیب تلقی می شود.

سبک نمایشنامه نویسی مروژک تلفیقی از چند دبستان نمایشی از جمله آثار ابزورد (عبث نما)، گروتسک به همراه طنز تلخ و گزنده ای است که در نهایت به توضیح و تشریح موقعیت خاص نمایش می پردازد. آثار وی به خوبی قابلیت تشریح واقعیات پر از رنج یک سرزمین نیمه کشاورزی همچون لهستان کمونیستی را دارد و هم به بررسی روابط بین اسنان هایی می پردازد که برای فریفتن دیگران دست به بازی‌های خاص می زنند. شخصیت طنزپرداز مروژک بی شک ریشه در زندگی او در بخش کوچک کراکوی لهستان و همچنین کاریکاتورهایی دارد که در دوران نوجوانی از مسائل سیاسی و اجتماعی روز کشورش می کشیده است. از همین رو شخصیت هایی که او در دنیای درام خلق کرده، شخصیت های کاریکاتور گونه ای هستند که بهترین راه زیست خود را در دنیای درام جستجو می کنند. اغراق در شخصیت های نمایشنامه های مروژک اصل غیرقابل انکاری است. آنها همانند شخصیت های کاریکاتوری نقص های بزرگی دارند که به وجود آنها آگاهی و شناخت ندارند. از مهمترین درونمایه های آثار مروژک بررسی و تجزیه و تحلیل وضعیت انسان در جهان هستی است. بخش عمده ای از زندگی مروژک در مهاجرت گذشت. علت آن هم همان طور که گفته شد اعتراض به نظام های حکومتی استبدادی بود. مهاجرت بخشی از زندگی هنرمندان لهستان است و مروژک تنها هنرمندی نیست که تن به مهاجرت می دهد. مروژک به همراه چند نویسنده دیگر پیشاهنگ درام عبث نما در لهستان به شمار می روند. نمایشنامه های کاریکاتورگونه مروژک تم های آشنایی از قبیل تقابل فرد با جامعه، تعریف مناسبات انسان و قدرت، تقابل با خشونت بی حد حکومت ها و انتقاد شدید از نظام های دیکتاتوری که برای ارزش های انسانی هیچ اهمیتی نمی دهند را دارند.

نمایشنامه پلیس داستان شهری را روایت می کند که در آن آخرین زندانی آزاد می شود. خیلی زود شادی این جشن به غم می گراید چرا که حالا دیگر احتیاجی به زندانبان نیست و همه آنها باید بیکار شوند. اما سرانجام با فداکاری یکی از زندانبانان همه چیز درست می شود. او در میدان مرکزی شهر به سخنرانی علیه حکومت می پردازد. پلیس فریادی بلند علیه خفقان و نوع تفکر نظام استبدادی است.

نمایشنامه استریپ تیز به عنوان یکی از اولین نمایشنامه های ترجمه شده در ایران شباهت زیادی به نمایشنامه در انتظار گودو دارد. دو نفر به نام های مرد اول و دوم در اتاقی زندانی می شوند. مرد اول شخصیتی فعال دارد و برعکس مرد دوم عنصری منفعل است. درست مانند ولادیمیر و استراگون در نمایش "در انتظار گودو". هرچند در انتظار گودو درونمایه ای فلسفی دارد، اما استریپ تیز دارای تمی سیاسی است.

تانگو یکی از نمایشنامه های بلند مروژک است. اهمیت این اثر به قدری است که منتقدان تئاتر دوره نویسندگی مروژک را به دو بخش عمده قبل از نمایشنامه تانگو و بعد از نمایشنامه تانگو تقسیم کرده اند. آثار مروژک در دوره پیش از تانگو که از اولین نمایشنامه او (پلیس) شروع می شود و تا سیزده اثر دیگر را شامل می شود، حاوی تجربه های مروژک با داستان های ساده و مضامین فلسفی است. بخش دوم که از نگارش تانگو آغاز و تا امروز ادامه دارد، با افزودن مضامینی مانند آزادی، قدرت و عصیان دنبال می شود. همچنین موقعیت های نمایشی در این آثار پیچیده و شگفت انگیز می شود.

نمایشنامه های مروژک، آثار موقعیت هستند به این معنی که موقعیت نمایشی و تاثیر آن بر شخصیت و دیگر عناصر نمایشی دارای اهمیت قابل توجهی است. نمایشنامه های موقعیت دارای مشخصه های مختلفی است. نخست اینکه نمایش موقعیت عرصه ای برای عرضه کنش متقابل است، چرا که موقعیت نمایشی خود حاصل تقابل داده های درون و برون صحنه ای است. آن چیزی که در این بخش اهمیت دارد پرداخت و پردازش کنش در موقعیتی است که شخصیت هایی نمایشی در آن دست به عمل نمایشی می زنند.

نمایش موقعیت، در اصل جولانگاهی برای نمایش تحول و دگرگونی است. موقعیت در این آثار بستر مناسبی برای تحول درونی شخصیت های نمایشی را پدید می آید. در اصل ریشه تغییر و تحول اشخاص نمایش و همچنین سیر طبیعی داستان و وقایع نمایش توسط موقعیت پیشنهادی نویسنده تفسیر می شود. در بستر نمایش همه چیز از جمله شخصیت در حال متحول شدن است. همان برداشت و تفکری که در آثار برشت و هم فکرانش که وابسته به سبک اپیک هستند، به وفور دیده می شود.

عناصر مهم در نمایش موقعیت زمان و مکان یعنی محل رویداد و زمان وقوع حوادث است. وسایل و ابزار صحنه تنها به عنوان وسایل تزئینی به کار نمی روند، بلکه به نمایش هویت زمانی، مکانی و جغرافیایی می بخشند. در کنار اینها طرز رفتار و عملکرد اشخاص و شخصیت نمایش در شرایط زمانی و مکانی بسیار مهم هستند، به طوری که این مسئله در نهایت به کنش نمایشی منجر می شود. بررسی نمایشنامه های مروژک مشخص می کند که آثار او نشانگر موقعیت انسان امروزی است که در چنبره حوادث روزمره گیر کرده است.

قرارداد بین دو پدیده خواب و بیداری در نوسان است. نوعی کابوس وحشتناک در نمایش وجود دارد که در آن تفکیک خواب از بیداری بسیار دشوار است. قرارداد لحنی روشن، محکم و سنجیده دارد و در آن تکلیف همه چیز به خوبی روشن است. از همان ابتدای نمایش همه چیز حداکثر وضوح خود را دارد. مرد در لابی هتل از موریس مرد جوان سراغ نگهبان شب گذشته را می گیرد و او به صراحت می گوید که او مرده است. از همین شروع تا انتها که مرد بر اثر سکته قلبی می میرد، همه چیز در حد نهایت درخشش خود است. داستان پیچ و خم های پیچیده و اضافی ندارد و در نهایت سادگی روایت می شود.

قرارداد حکایت پیرمردی از ساکنان قدیمی یک هتل نیمه اشرافی در پاریس است که بر خلاف پیش بینی هایش بیش از اندازه زنده مانده است. حال مشکل اینجاست که باقی روزگار خود را با چه هزینه ای سر کند. فکر بی کاری و عدم تامین مخارج زندگی وی را وامی دارد که به نگهبان شب پیشنهاد کند او را در قبال دریافت پس اندازش بکشد. غافل از اینکه نگهبان قبلی با باندهای مخوف در ارتباط است و جان خود را بر سر همین مسئله می گذارد. مضمون سیاست که از دل مشغولی های مروژک است در این نمایش به وضوح دیده می شود. استادی مروژک در بازی دادن ذهن تماشاگر است که در نهایت تماشاگر را بین رویا و واقعیت سرگردان می کند.

اجرای داریوش مودبیان اجرایی با مولفه های نمایش مروژک است. مودبیان وفاداری به متن را در حد نهایت حفظ کرده و تمام سعی خود را به کار برده تا اجرایی با اهداف و مفاهیم مروژک به نمایش بگذارد و در این راستا به توفیق نسبی می رسد. بازی ها در نهایت روان و هم راستا با اثر نمایشی است و هیچ عنصر اضافی در آن دیده نمی شود. دکور و موسیقی در نمایش هم همان نقشی را بر عهده دارند که در یک نمایش انتظار می رود. در مجموع اجرای مودبیان دارای متن اجرایی استلیزه و خط کشی شده با میزانسن های حساب شده و معقول است.

سعید محبی

منابع و مآخذ

۱ـ استریپ تیز و کارول ـ اسلاومیر مروژک ـ ایرج زهری ـ انتشارات پیام ـ چاپ دوم ـ پاییز ۱۳۵۱

۲ـ سفارتخانه ـ اسلاومیر مروژک ـ داریوش مودبیان ـ نشر طرح و نمایش ـ چاپ اول ـ ۱۳۶۵

۳ـ پرتره ـ اسلاومیر مروژک ـ محمدرضا خاکی ـ نمایش ـ چاپ اول ـ ۱۳۷۸

۴ـ مهاجران ـ اسلاومیر مروژک ـ داریوش مودبیان ـ نشر قاب ـ چاپ اول ـ ۱۳۸۰

۵ـ تانگو ـ اسلاومیر مروژک ـ احسان نوروزی ـ نیلا ـ چاپ اول ـ ۱۳۸۲

۶ـ پلیس ـ اسلاومیر مروژک ـ بابک تبرایی ـ نشر اندیشه سازان ـ چاپ اول ـ ۱۳۸۳

۷ـ شهادت پیوتراوهه ـ اسلاومیر مروژک ـ محمدرضا خاکی ـ نشر اندیشه سازان ـ چاپ اول ـ ۱۳۸۲

۸ـ قرارداد ـ اسلاومیر مروژک ـ داریوش مودبیان ـ نشر قابل ـ چاپ اول ـ ۱۳۸۱

۹ـ تئاتر در لهستان ـ رومن شیدلوفسکی ـ ج. نوایی ـ چاپ اول ـ ۱۳۵۳