یکشنبه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 11 May, 2025
راه گریز استقلال و پرسپولیس از تنگنا

از روزی که پرسپولیس و استقلال به سازمان تربیتبدنی سپرده شد و هر ساله میلیاردها تومان به این دو تیم تزریق شد تا زنده بمانند، بیش از ۳۰ سال میگذرد. از آن روز تا به حال این دو باشگاه پر هواخواه و پرتماشاگر ایرانی که آوازه بینالمللی پیدا کرده و بسیاری تیمهای آسیایی، حتی اروپایی در حسرت معروفیت ملی این دو باقی ماندهاند، سال به سال رو به نزول رفتهاند و در وضع موجود، ورشکستگی و انحلال آنها را تهدید میکند.
۲ تیمی که حالا نهتنها از بودجه وزارت ورزش محروم شدهاند، بلکه هیچ سازمان یا دستگاه دولتی و کارخانه یا تولیدکنندهای را حامی خود ندارند و در چنین شرایطی زیربار تعهداتی که از پیش سپردهاند کمر خم کرده و صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند.
در این سالها یکی دو بار که مدیران عامل و روسای انتصابی ۲ باشگاه درصدد برآمدند با ترفندهایی چون صدور کارت عضویت باشگاه و فروش سهام، سرمایهای دست و پا کنند هرگز نتوانستند پول بخور نمیری به صندوق باشگاه بریزند، زیرا مردم و همانها که هزار هزار روی سکوها تعصب به خرج میدهند و سنگ هواخواهی ۲ رنگ آبی و قرمز را به سینه میزنند حاضر نیستند به صندوقی پول بریزند که معلوم نیست هر ازچندگاه، متصدی آن کیست و چه تعصبی به رنگ باشگاه دارد و تا کی و تا چه حد اختیاردار است و میتواند برنامه یا سلیقهاش را به اجرا بگذارد. کار ۲ تیم آبی و قرمز به قدری بحرانی است که میبینید در سالهای اخیر برخی از خواص یا وکلای مجلس و یاران رئیسجمهور وقت و مدیران دولتی و غیردولتی هم نتوانستهاند گره از کار این دو باشگاه که محبوب خاص و عام هستند بگشایند. آخرین بار، تحت فشار کنفدراسیون فوتبا آسیا و تهدید این متولی قارهای فوتبال، وزیر ورزش ایران که مثل دیگر روسای ورزش قول خصوصیشدن فوری این دو باشگاه را داده بود، ناچار شد برای آرامش نسبی و تسکین موقت، هیات مدیرهای برای هر یک معرفی کند و کار اداره ۲ تیم را به گروهی مختلط از پیشکسوتان و مدیران دولتی بسپارد.
اما با همه احترام و ارادتی که برای این افراد قائلم به حکم سابقه ۵۰ ساله در ورزش، چشمم آب نمیخورد که این تدبیر چارهساز باشد و این اعضا با حد و حدود اختیاراتی که دارند، از عهده کار برآیند و جز نقش یک مسکن موقت دارویی برای نجات این دو بیمار باشند. چه بسا که بر سر این کار پرخطر، معروفیت و سابقه نیک خود را نیز به گرو بگذارند.
● بیلان منفی
آنچه مسلم است این دو باشگاه نهتنها سرمایه منقول و غیرمنقولی از خود ندارند تا آن را مجوزی برای ورود به بازار «بورس» قرار دهند حتی بازیکنانی که ارزش و قیمت آنها هر ساله به محاسبه میآید، هر کدام در صف طلبکارانی در آمدهاند که بر حسب زمان مدت قرارداد و طلبی که از باشگاه دارند، هیچگاه ترازنامه و بیلان سالانهشان مثبت نشان نمیدهد. بیهوده نیست که هر کسی به این دو باشگاه وارد میشود و حکم ریاست و مدیرعاملی میگیرد باید چالههایی که از بدهکاریهای قبلی به بازیکنان و مربیان داخلی باقی مانده است را پر کند و خود تا زمانی که باقی و ماندگارند با وعده و وعیدها و قرض و قولهها، بازیکنان را به میدان مسابقه بفرستند. باز گلی به گوشه جمال محمد دادکان، رئیس پیشین فدراسیون فوتبال که توانست از برکت قرارداد با حامیان تیم ملی و کمکهایی که فیفا به خاطر دو بار حضور فوتبال ایران در جامهای جهانی ۱۹۹۸ (فرانسه) و ۲۰۰۶ (آلمان) به حساب ایران ریخت، ۲ ساختمان مجزا خریداری کند و در اختیار ۲ باشگاه پرسپولیس و استقلال قرار دهد تا بیخانمان نباشند و جایی برای گردهمایی تیم و مدیران در اختیار بگیرند.
نکته: در این سالها یکی دو بار که مدیران عامل و روسای انتصابی ۲ باشگاه درصدد برآمدند با ترفندهایی چون صدور کارت عضویت باشگاه و فروش سهام سرمایهای دست و پا کنند هرگز نتوانستند پول بخور نمیری به صندوق باشگاه بریزند
لازم به یادآوری است که هر دو باشگاه، پیش از انقلاب از ثروتمندترین باشگاههای خصوصی بودند که زمینهای اختصاصی و دفتر و ادارهای شایسته و درخور ۲ تیم آبرومند داشتند. ورزشگاه راهآهن که پیش از انقلاب به شرکت راهآهن دولتی فروخته شد و بولینگ عبدو که دست به دست شد و حالا به صورت محل کسب چند منظوره سودش به جیب تشکیلات دولتی میرود یا ورزشگاههای دیهیم، تنیس استقلال و محل اداره تربیت بدنی استان تهران که متعلق به باشگاه تاج سابق بود، اگر همچنان در اختیار مدیریتهای جدید این دو باشگاه باقیمیماند، دیگر نیازی نبود که وابسته به کمکهای دولتی و حامیان خصوصی دیگر باشند.
● راه رهایی
برای رهایی پرسپولیس و استقلال از درماندگی و آوارگی موجود بیگمان راههای مختلفی وجود دارد که وزیر ورزش با قدرت اجرایی و اختیاراتی که دارد (با توجه به حساسیتی که این دو باشگاه با طرفداران انبوه و میلیونی که در ایران و منطقه دارند) میتواند تدابیری بیندیشد و رفع غائلههای آبی و قرمز را به نام خود ثبت کند، اما پیشنهاد نگارنده این است: هر دو تیم در سطوح مختلف جامعه پیشکسوتان بسیاری دارند؛ از بازاریان و اصناف گرفته تا پزشکان و مهندسان، ارتشیان و سپاهیان یا کارمند و کارگرساده میشود از بین آنها که در ۲تیم سابقه بازی داشته و تمایلی برای حضور در هیات مدیره باشگاه دارند، از طریق ثبتنام الکترونیکی در سایت ۲ باشگاه، آنها را به یک گردهمایی دعوت کرد تا خود، ۳ یا ۵ نفر را انتخاب کنند.
چنین شیوهای را برای گزینش یک یا ۲ هواخواه نیز میتوان به کار برد. البته میتوان در یک انتخاب ۲مرحلهای و با تعیین امتیازاتی که میشود از قبل تعیین کرد، راه را برای ورود نخبهها و محبوبترینها باز نگه داشت.
به این جمع یک نماینده از سوی وزارت ورزش، یک نماینده از فدراسیون فوتبال و یک حسابدار از وزارت دارایی (که هر سه میشود انتصابی باشند) اضافه میشوند تا کار هیات مدیره، براساس انتخاب هر ۴ سال یکبار، شکل باثباتی پیدا کند و اگر این گروه موفق بود، همچنان با آرای کافی، باز به کار خود ادامه دهد.
وزیر ورزش که انتظار میرود بیشتر به کارهای کلان سر و صورتی بدهد، در قدم اول میتواند به حمایت از هر دو باشگاه در جهت رسیدن به امکانات زیربنایی که قبل از انقلاب اسلامی در اختیار داشتند، بکوشد و اگر نتوانست این کلاف سردرگم را که با دست به دست شدن این اماکن به وجود آمده است بگشاید بهتر است راه دیگری برای دریافت وام با بهره کم باز کند تا حداقل در ساخت و ساز ورزشگاهی مناسب برای هر یک از ۲ باشگاه قدمی برداشته شود. تا آنجا که به یادمان مانده است برای هر دو باشگاه، زمینهایی در نظر گرفته شده و نقشههایی تا مرحله اجرایی شدن تهیه شده که در اختیار مدیران آنهاست، حتی مجلس شورای اسلامی در یک دوره بودجهای کلان به این موضوع اختصاص داد که قابل بررسی و اجراست و میتوان بار دیگر این پرونده را باز کرد.
نگارنده مطلب یقین دارد اگر اهالی آبی و قرمز و پیشکسوتان خوشسابقه و محبوب این دو باشگاه به هر طریق و تحت نظارت (نه دخالت) وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، زمام امور را به دست گیرند، بار دیگر مورد اقبال حامیان مالی ریز و درشت قرار میگیرند و بر دوش همت این هواخواهان، باز پرسپولیس و استقلال در اوج قدرت آسیا میایستند. در غیر این صورت چنین عزل و نصبهای مدیریتی از بالا نمیتواند فرجی در کار ۲ تیم آبی و قرمز و مانعی در سقوط آزاد پرطرفدارترین تیمهای آسیا باشد و در عمل آینده را نباید روشن و امیدوارکننده دید. به عبارت دیگر با این وضع و با این مدیریتهای بیثبات و ناپایدار که بلای جان فوتبال شدهاند، نباید منتظر اتفاق خوشی بود.
پرویز زاهدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست