یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تاریخی و استثنایی مثل آرمسترانگ


تاریخی و استثنایی مثل آرمسترانگ

لنس آرمسترانگ به جایی رسید كه هیچ كس دیگر به آن نرسیده بود و شاید بعد از این هم نرسد خدمتی كه او به دوچرخه سواری كرد, بی سابقه و غیرقابل توصیف است

لنس آرمسترانگ به جایی رسید كه هیچ كس دیگر به آن نرسیده بود و شاید بعد از این هم نرسد.خدمتی كه او به دوچرخه سواری كرد، بی سابقه و غیرقابل توصیف است. داستان انسانی او نیز همین طور. اینكه او مهمترین تور دوچرخه سواری جهان را هفت بار متوالی برد و ركورد جدیدی را به جا گذاشت، به همان اندازه مهم است كه غلبه او بر بیماری مهلك سرطان در سال های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷. حتی به زنده ماندن او نیز نمی شد اطمینان داشت. چه برسد به اینكه بماند و كاری را انجام بدهد كه از ۱۹۹۹ به بعد در توردوفرانس صورت داده است. شاید پیروزی های او به تمام افراد مبتلا به بیماری های صعب العلاج نیز امید بخشیده باشد. امید زنده ماندن، تلاش كردن و تسلیم نشدن در نهایت و بدل شدن به چیزی فراتر از ورزش.آرمسترانگ هرگز دو تور كلاسیك دیگر دوچرخه سواری (جیرو دیتالیا و دور اسپانیا) را نبرد و خیلی ها معتقدند اوج گیری وحشتناك او در تور طی هفت سال اخیر و قدرت نمایی مستمر وی طی تمام این ایام قاطع تر از آنی است كه بدون رویكرد به مواد نیروزا به دست آمده باشد. با این حال كسی كه در ۳۴ سالگی «دور فرانسه» را طوری قبضه می كند كه امسال دیدیم، در عمل باید یكی از بزرگترین دوچرخه سواران تاریخ شناخته شود. او حتی فراتر از این باید یكی از عمده ترین ورزشكاران تمام دوران ها در مجموع تمام رشته های ورزشی برآورد و معرفی شود.«تور»ی كه عمر ۱۰۲ ساله دارد. همواره سرشار از اتفاقات غریب بوده است و آرمسترانگ و قهرمانی هایش در میان این غریب ها، غریب ترین بوده است. برای بردن هفت باره توردوفرانس باید ۱۵۰ روز روی دوچرخه بنشینید، هر روزه به طور متوسط ۱۹۰ كیلومتر ركاب بزنید، از گرما و سرما و ارتفاعات نفس گیر و دشت های مرموز عبور كنید و گاهی با سرعت ۵۰ كیلومتر در ساعت ركاب بزنید و البته با بهترین دوچرخه سواران دنیا به رقابت برخیزید. ۲۰۰ ركاب زن برای به زیر كشیدن شما مهیا می شوند و پشتوانه كار آنها همانند شما ماه ها و ماه ها تمرین است. هیچ حریفی هم آسان و كوچك نیست. آرمسترانگ هفت سال با چنین مشكلاتی دست و پنجه نرم كرد و هرگز از پای درنیامد و به رغم بالا رفتن سنش دو پیروزی آخر او باارزش ترین و قاطع ترین پیروزی های او بودند.یوهان بروینیل مدیر دیسكاوری، تیمی كه آرمسترانگ برای فصل جاری به آن پیوسته بود، می گوید: «آرمسترانگ معنا و مفهوم جدیدی به دوچرخه سواری بخشید. او نوع تدارك دیدن و آماده سازی برای دور فرانسه را عوض كرد. حالا همه سعی دارند، مثل او به مسابقات بزرگ نگاه كنند. شاید به او خرده بگیرند كه چرا فقط دور فرانسه را هدف می گرفت، ولی او این كار را در حد كمال انجام می داد. نگاه او به این ورزش بسیار حرفه ای و هوشمندانه بود.»

• از سنتی تا مدرن

از نگاه بروینیل كه آرمسترانگ را غیرقابل جایگزینی اعلام و توصیف كرده است، دوچرخه سواری تا چند سال پیش ورزشی سنتی و مبتنی بر ارزش های قدیمی بود، اما آن موازین عوض شده است و یكی از دلایل و عوامل اصلی تغییر، لنس بوده است. مردی كه می نشست و روی تك تك مراحل تور برنامه ریزی می كرد. از طول مسافت گرفته تا بریدگی ها و مشخصات جاده و ویژگی های مسیر و توان دوچرخه خودش و دیگران. او با تور زندگی می كرد.

آرمسترانگ به لحاظ شمار و تنوع پیروزی هایش به گرد پای ادی مركس هم نمی رسد، اما به اعتقاد بروینیل سال و زمانه عوض شده است و اگر در گذشته می شد هر سه تور كلاسیك را برد، الان بردن حتی یكی از آنها چنان تداركات و ایثاری را می طلبد كه مجبورید از دو تای دیگر صرف نظر كنید.«در گذشته توردوفرانس مختصرتر و محدودتر از این بود. ۱۰ ، ۱۲ تیم می آمدند و فوق ستاره ها كم شمار بودند و مسابقه ها نیز به یكدیگر شباهت داشت، این روال به تدریج عوض شد و در دوره آرمسترانگ به اوج دشواری خود رسید. هنر او این بود كه به همه ما نشان بدهد چطور می توان در این شرایط كمرشكن سروری كرد. یادتان باشد حتی اگر آرمسترانگ باشید، امكان ندارد كه بتوانید هر سه تور كلاسیك را با هم ببرید. در دوره انكتیل و مركس و حتی هیتو می شد، الان نمی شود.»آرمسترانگ قبل از ابتلا به سرطان در هیئت یك جوان شگفتی ساز مدال طلای مسابقات دوچرخه سواری روی جاده جهان را به سال ۱۹۹۳ برد و بعداً دور سوئیس، دوفن لیبر و فلش والوند را هم فتح كرد. آیا اینها برای قرار گرفتن در كنار مركس كه پنج بار هم «جیرو» را برد و چند دوجین از مسابقات كلاسیك یك روزه را ضمیمه نامش كرد، كفایت می كند؟ تفاوت از كجا تا به كجاست؟ فقط هفت تور لنس بر پنج تور مركس می چربد. اما بابی اولیش هم تیمی آرمسترانگ می گوید: «لنس پرتلاش ترین و هدفمندترین ركاب زنی است كه در عمرم دیده ام. یادگار و میراث ورزشی به جای مانده از او دقیق شدن روی جزئیات است. او آنچنان بر روی مسائل دقت به خرج می داد كه هرگز نمونه اش نزد سایرین دیده نشده است. وقتی تازه كارمان را شروع كرده بودیم، به چشم یك رقیب به او نگاه می كردیم و حالا از هواداران ویژه او هستم.»آرمسترانگ یكشنبه شب در چنان فضایی خداحافظی كرد. او با ۴۰/۴ دقیقه برتری بر ایوان باسو ایتالیایی و برتری های فزون تر بر یان اوله ریش آلمانی، الكساندر وینوكوردف قزاقستانی و مایكل راسموسن دانماركی هفتمین قهرمانی متوالی اش را در تور قطعی كرد. این قهرمانی از مرحله یازدهم و دوازدهم به بعد قطعی شده بود. حالا كه او نیست نام های فوق همگی مدعی گرفتن جای او هستند و باسو، راسموسن و حتی «اوله ریش پیر شده» به یك اندازه مدعی هستند.اما قهرمان شدن در غیاب او مثل این می ماند كه در ورزش دوچرخه سواری بدون بزرگانی چون آرمسترانگ یكه تازی كنید و كارتان را تاریخی بینگارید.



همچنین مشاهده کنید