پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

یار شدن از ظن خود


یار شدن از ظن خود

پیزارو هم اخیراً با استفاده از ارسال زیبای بلتی گل زد بله او برای دومین بار دروازه رقبای تیم لندنی را گشود کلودیو از هفته اول چشم انتظار ثبت دومین گل فصل خود بود و سرانجام به موفقیت رسید

فوتبال گرفتار اغراق شده است. طرفداران انشای ادبی کم نیستند، با این حال بیشتر گزارشگران مایلند برای القای نظرات خود به بینندگان از فن بیان استفاده کنند. شنبه، بسیار دیر نهار را صرف کردم و خیلی زود سر میز شام نشستم. صدای گربه ام که سعی داشت مشکل خود را خیلی بزرگ جلوه دهد، گوش مرا آزار داد. می بینید! در این دنیای پراغراق حتی گربه ها هم مانند آدم ها قصد دارند با قیل و قال صدای خود را به گوش مردم برسانند. خب آنچه گفتم چه ارتباطی با آنچه می خواهم بگویم، دارد؟ با یک مقدمه شروع می کنیم؛ گل از فاصله ۲۰ یاردی بالاک که به زیباترین شکل ممکن درون دروازه بیرمنگام جای گرفت، قدرت فوتبالیست های آلمانی را نشان داد.

جالب اینکه پیزارو هم اخیراً با استفاده از ارسال زیبای بلتی گل زد. بله! او برای دومین بار دروازه رقبای تیم لندنی را گشود. کلودیو از هفته اول چشم انتظار ثبت دومین گل فصل خود بود و سرانجام به موفقیت رسید. کمی از پیزارو صحبت کنیم. این مرد متین برخلاف آن ظاهر نه چندان آرام، خیلی خوب قادر به کنترل احساساتش است اما رسانه های گروهی او را احاطه می کنند و اجازه نمی دهند آنچنان که هست، باشد. چندین سال پیش دوست عزیزی را دیدم. او به درستی اعتقاد داشت روزنامه ها به لطف قدرت بی حد و حصر می توانند جریان ساز شوند. صحبت های دوست من، آن روز عصر عجیب و بدیع به نظر می رسید اما اکنون تکراری ترین حرف دنیا است. در سال های جاری حتی نقش گزارشگران را برجسته تر از همیشه می بینیم. این پرگوها، تریبون را در اختیار دارند و می توانند هر... ستاره سازی رسانه ها، دیگر مشکل فوتبالیست های نسل جدید محسوب می شود.

فوتبالیست ها می دانند در صورت انجام حتی یک بازی زیبا دروازه های تیم ملی را به روی خود باز شده خواهند دید. مردان پا به توپ سرزمین ژرمن ها فقط یک فاکتور از ۱۰ مؤلفه یک آلمانی را دارند و «منع شکن» بزرگ به حساب می آیند. وقتی نمی توانید بازیکنی را کنترل کنید، چگونه قادر خواهید بود باشگاه خود را از خطر هجوم روزنامه های زرد دور کنید؟ مثالی می زنم؛ با دوستی مشغول «چت» بودم که ناگهان یک ناشناس وارد «چت روم» ما شد. هر ۲ به تکاپو افتادیم و در نهایت متوجه شدیم میهمان «مارکوس هارویک» یکی از دست اندرکاران بایرن مونیخ است! او عاجزانه از ما می خواست دلیل اقدام سران تیم باواریایی را مبنی بر جایگزین کردن کلینزمن به جای هیتزفلد توضیح بدهیم. چند ساعت پس از خواهش وی شاهد برپایی جلسه معارفه «کلینزی» بودیم! دوست من کاملاً شگفت زده به نظر می رسید و با تعجب می پرسید چه اتفاقی رخ داده است. وقتی به وی گفتم کلینزمن به بایرن باز می گردد، بهت زده به من نگریست.

اگر آنچه خواندید و خواهید خواند موجبات ناراحتی شما را فراهم آورد، چاره ای غیر از عذرخواهی نخواهم داشت. به نظر من انتخاب کلینزمن به عنوان جایگزین هیتزفلد تصمیم غیرقابل باوری بود. در شرایط و جایگاه های مختلف نظرات متفاوتی خواهید داشت. به عنوان یک هوادار می پرسید چرا بایرن بازیکن سابق خود را به خدمت گرفت. ما روزنامه نگاران سؤال را به گونه دیگری مطرح می کنیم؛ اگر کلینزمن اکنون در کنفرانس مطبوعاتی حضور دارد، بنابراین حتماً در شهر حضور دارد، پس چرا هیچ چیز از او نمی دانیم. باید بیشتر فضولی کنیم! سؤال دوم هم در فاکتور بزرگ روزنامه «بیلد» خلاصه می شود. این جریده که از دیرباز «زرد» بوده، لحظه به لحظه اتفاقات مربوط به حضور یورگن در جنوب آلمان را مورد بررسی قرار داده و مادران کودکان زیر ۶ سال را در حسرت شرح این داستان ها برای فراهم آوردن یک خواب شبانه، نگه داشت. اگر «بیلد» چنین افشاگرانه به ریز وقایع اشاره نمی کرد، چه کسی از احوالات و کارهای بکن باوئر (مذاکره پنهانی با کلینزمن) سر در می آورد؟ به خدا قسم کلینزمن یک شخصیت عادی دارد.

پیوستن وی به بایرن بیش از آنکه ناشی از تغییرات به وجود آمده در بطن فوتبال باشد، صرفاً یک اتفاق جالب و غیرقابل باور است. هفته پیش ایمیلی از چین با این مضمون به دست من رسید: «فکر انتخاب دستیار کلینزمن مرا آشفته کرده است. امکان دارد از من به عنوان یکی از کاندیدای مورد نظر نام ببرید؟ آیا شانسی دارم؟ درباره بایرن مونیخِ یوآخیم لو چه نظری دارید؟» عجب سؤالی! نمی توان پاسخ مناسبی ارائه کرد. عملکرد کلینزمن در تیم ملی نشان داد «کلینزی» به وجود یک دستیار مطمئن که در مواقع درماندگی او نقش اول را بر عهده بگیرد، نیاز دارد. «رالف رانکینگ» یا «یورگن کلوپ» عاشق نبرد برای دیده شدن هستند و به اندازه کمک مربیان هم کم توقع نشان می دهند. اگر مربی جدید بایرن یک خارجی را به عنوان دستیار خود برگزیند، هرگز متعجب نمی شوم چون خودم اولین بار این فرضیه را مطرح کردم. شاید اتفاق دوران تراپاتونی تکرار شود اما مشکل ناآشنایی خارجی ها با زبان آلمانی همچنان پا برجا خواهد بود. نام «اسوالدو آردیلز» به عنوان نفر دوم نیمکت بایرن مطرح شده و باید بگویم او در زمره گزینه های مورد نظر من برای این سمت نبود اما از این آرژانتینی تصویر ذهنی مثبتی دارم. هفته ها و ماه های جالبی در پیش است؛ نه فقط به خاطر حدس زدن این نکته که کلینزمن چگونه با شرایط موجود کنار خواهد آمد... موضوع اصلی تماشای یک بچه کوچک (کلینزمن) در دنیایی غیرقابل باور است!