پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چگونه می توان قانون را دور زد مورینیو یوفا را شكست داد , اما…


پیام خوزه مورینیو طی بازی هفته گذشته چلسی با بایرن مونیخ در مرحله یك چهارم نهایی فوتبال جام قهرمانان اروپا بسیار صریح و رسا بود

به نظر می رسید كه دستیاران او در حال دریافت پیام های او هستند. حقیقت هر چه بوده باشد، مربی پرتغالی سابق پورتو پیام صریح تری را به یوفا رساند: «من به راحتی تسلیم اتوریته و حكومت شما نمی شوم و تحت هر شرایطی كار دلخواه خودم را می كنم.» مورینیو با كاری كه انجام داد (و شاید هم انجام نداد!) ثابت كرد كه به راحتی می توان یوفا را در مواقعی كه حكم می كند مربی حق ندارد با شاگردانش ارتباط برقرار كند، دور زد و به مقصود رسید. شاید هم یوفا باید می فهمید منعی كه برای مربی چلسی تعیین كرده، ضمانت اجرایی ندارد و نمی تواند به انجام آن مطمئن باشد.

حال سئوال این است: «برای دیدار برگشت دو تیم چه باید كرد؟ آیا باز هم باید مربی را در شرایطی محروم كرد كه فقط یك حالت انتزاعی و نمادین دارد؟» می توان بحث كرد و گفت كه شاید مورینیو فرد تلفن كننده به نیمكت رهبری چلسی نبوده، ولی حتی اگر چنین بوده باشد، همین نكته و احتمال كه می توان از بیرون از ورزشگاه یك تیم را رهبری كرد و به تمام قواعد و مجازات های تعیین شده خندید، جای بحث و بررسی بنیادینی را در سلسله قواعد انضباطی باز می كند. قانون و عرف كار این است كه هر مربی اخراج و محروم شده، باید برود و روی سكوها بنشیند و از نیمكت رهبری تیمش دور باشد. مورینیو با زرنگی خاص خود این عرف را از بین برد. او می دانست اگر به روی سكوها برود، زیر نظر هزاران چشم و دوربین نمی تواند از موبایل خود استفاده كند و در بین دو نیمه نیز قادر به رفتن به رختكن نخواهد بود، اما اگر در خانه باشد، از طریق تلفن و كامپیوترش انواع راه های تماس با دستیاران و شاگردانش را خواهد داشت. وقتی او ابتدا اعلام كرد كه اصلاً به استنفورد بریج نمی آید و دلیل آن را اعتماد كامل به شاگردانش برای غلبه بر بایرن اعلام كرد، برخی حرف او را پذیرفتند اما بعداً مشخص شد كه او می خواسته است در خلوت خانه اش هر لحظه با دستیارانش در تماس باشد. یوفا، چطور می خواهد چنین مسئله ای را مهار كند؟ و اگر بخواهد چه راهی برای انجام این كار دارد؟ وقتی اعلام شد مورینیو به دلیل اتهام زدن به سران بارسا و اندرس فریسك داور سوئدی بازی دو تیم دو جلسه محروم شده است، بسیاری از مردم در این خصوص تعمقی به خرج ندادند، اما حالا همه می پرسند آیا تعیین و اعمال چنین مجازات هایی عاقلانه است؟

• وقتی گوش ها نمی شنود

آنهایی كه عمیق تر و ژرف نگرتر هستند می پرسند یك مربی، چه از كنار خط و چه از خانه اش چقدر می تواند تاثیر شاگردانش در جریان یك مسابقه، هنگامی كه سرها پر از شور و حرارت پیكار است و قوه شنوایی و تاثیرپذیری بازیكنان به حداقل رسیده است، داشته باشد؟ در هر حال، تعویض ها و آوردن بازیكنان ذخیره به زمین تنها تاثیری است كه یك مربی می تواند بر جریان مسابقه تیمش بگذارد و این رساتر و موثرتر از هر فریادی در داخل زمین است. فلیكس ماگات چهارشنبه گذشته مربی باهوشی نشان نداد. او با این كه دید خط دفاع تیمش در مقابل توپ های هوایی حریف ضعیف عمل می كند و ضربات سر دروگبا و توپ های ریباندی حاصل از آن برای مدافعان بایرن دردسرساز و برای چلسی گل ساز است، تا پایان كار بازیكنی را كه قادر به زدن ضربات سر باشد، به تركیب تیمش اضافه نكرد. بدتر این كه یك بازیكن تعویضی مورینیو (ببخشید كلارك و بریتو!) كه همان رابرت هوت باشد، با ضربه سر خود روی یك كرنر، گل چهارم چلسی را برای دروگبا پایه گذاری كرد. هواداران چلسی لابد استدلال می كنند در آن لحظات كه چلسی به دنبال افزایش توان سرزنی خود بوده است، فرستادن هوت به زمین، به فكر هر دو دستیار مورینیو می رسیده و نیازی به «خط دادن» از سوی شخص او نبوده است. بنابراین نقش بزرگتر یك مربی در تدارك و آماده سازی تیمش در روزها و ساعات قبل از مسابقه مشخص می شود و مورینیو باید حتماً چنین چیزی را برای دیدار برگشت در دستور كارش داشته باشد. به خصوص كه كسب پیروزی ۰-۲ برای بایرن در مونیخ امری غیرممكن نیست و چلسی كه در مقاطعی طولانی از فصل اصلاً گل نمی خورد، حالا خسته و به تبع آن شكننده تر شده است.

تیمی كه پیشتر در ده بازی متوالی اش گل نخورده بود حالا در ده دیدار آخرش فقط یك بار دروازه اش را تا پایان حفظ كرده است. هر دو گل بایرن در دیدار هفته گذشته به گونه ای گل های مفت و آسان بودند و چلسی در چهار تا پنج ماه پیش هرگز چنین گل هایی را نمی خورد. اگر «روی ماكای» هلندی به دیدار برگشت برسد (و حتی در غیاب او) بایرن بالقوه این توان را دارد كه ۰-۲ یا ۱-۳ برنده و صعود كننده شود. «اولی هوینس» مدیر داخلی بایرن با چنان پشتوانه ای گفته است: «ما آن قدر به چلسی خواهیم تاخت كه دیوار های ورزشگاه ترك بردارند. هدف ما حذف كردن آنها است و به آن مطمئنیم.»

• قابل پیش بینی

شاید ته فكر هوینس و ماگات این باشد كه مارتین دی میكلیس یكی از غایبان بایرن در دیدار رفت در مسابقه برگشت به میدان آید و فرانك لمپارد را مهار كند. دست های مورینیو برای تقابل با چنین سیاست احتمالی ای چندان باز نیست. مدافع چپ دلخواه او وین بریج مدت ها است كه مصدوم و حاشیه نشین است و تا پایان فصل غایب خواهد بود و مدافع راست مورد نظر او پائولو فریرا نیز چند هفته ای است كه دچار مشكلی مشابه شده است. وقتی گلن جانسون به جای فریرا به میدان می آید، همگان به ضعف سرمایه های چلسی (بر خلاف آنچه در افواه در خصوص ثروت انسانی این تیم رایج است) پی می برند و زمانی كه مورینیو مجبور می شود ویلیام گالاس را برای پر كردن جای بریج از قلب دفاع جدا كند این ضعف بیشتر چهره می نمایاند.مورینیو می تواند یوفا را دور بزند و این كار را هم به وضوح صورت داده است اما او نمی تواند فراموش كند كه در تیم خسته اش نشانه هایی از شكاف و تزلزل نیز به وجود آمده است كه هر چند برای مقطع پایانی فصل قابل پیش بینی بوده اما شاید روزی موبایل و سیاست دور زدن یوفا نیز برای حل آن كفایت نكند.