یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
جنوب آسیا در سیاست خارجی اسراییل

اسراییل بر اساس نظریه « موازنه تهدید » ـ که به موجب آن دولتها در مقابل آنها که منشا بیشترین تهدید هستند متحد می شوند ـ خود را در چارچوب استراتژی « مهار جدید » آمریکا که از همه طرف به دنبال محاصره و اعمال فشار بر ایران است قرار داده است . در « مهار جدید » که حادثه ۱۱ سپتامبر زمینه مناسبی را برای اجرای آن فراهم کرد آمریکا برای مهار ایران در سیستم های منطقه ای همجوار ایران از جمله آسیای مرکزی جنوب آسیا و حتی کشورهای همسایه ایران مانند عراق و افغانستان حضور یافته است .
در این سیاست اسراییل جایگاه مهمی دارد و به عنوان یک قدرت هژمون منطقه ای سازگار با هژمون بین المللی به دنبال خنثی کردن تهدیدات ایران در مقام یک قدرت ضدهژمون است . آمریکا همان گونه که پس از خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس در سال ۱۳۵۰ سیاست به کارگیری قدرتهای منطقه ای برای حفظ منافع خود را به کار گرفته و به همین دلیل سیاست ۲ ستونی با حضور ایران و عربستان را اجرا کرد از دهه ۱۳۷۰ و بویژه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر نیز تلاش می کند هژمونهای سازگار منطقه ای خود را تقویت و ضد هژمونهای منطقه ای را مهار کند. از نظر زمانی جنوب آسیا جدیدترین سیستم منطقه ای است که آمریکاو اسراییل ایفای نقش جدی وفعال در آن را دنبال می کنند. هژمونی آمریکا در چارچوب سیاست مهار جدید پیش از این به میزان زیادی در آسیای مرکزی و قفقاز اجرا شده است .
به طور خلاصه آمریکا و اسراییل تلاش می کنند که در منطقه جنوب آسیا هند و پاکستان را به قدرت هژمون منطقه ای سازگار با هژمون جهانی تبدیل کنند و به این وسیله مانع حضور تاثیرگذار ایران در این سیستم منطقه ای شوند و از دستیابی به اهداف بلندمدت آن در این ناحیه جلوگیری کنند. علاوه بر این آمریکا تلاش می کند تا به این وسیله از ظهور هژمونهای جهانی از جمله چین نیز جلوگیری کند.
اسراییل و جنوب آسیا
۱ ) پیش از دهه ۱۳۷۰
گسترش روابط اسراییل باهند و برقراری روابط دیپلماتیک آن با پاکستان در دهه های ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۰ باموانع زیادی روبه رو بود. علاوه بر جنگ های مکرر اسراییل با کشورهای عرب دولت هند نیز در سیاست خارجی خود دارای یک جهت گیری ویژه بود . دولت هند در سال ۱۳۳۰ در زمان نخست وزیری « جواهر لعل نهرو » اسراییل را به رسمیت شناخت اما روابط دیپلماتیک میان آنها تا سال ۱۳۷۱ برقرار نشد . دلیل اصلی این امر حمایت هند از آرمان فلسطین و ابراز همدردی با عراق و فلسطینی ها بود. هند یکی از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد بود که از نهضت های ضد استعماری در سراسر جهان حمایت می کرد و این امر به منزله حمایت گسترده از سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف ) بود. هند یکی از کشورهای غیرعربی بود که استقلال فلسطین رابه رسمیت شناخت و از جمله کشورهایی بود که اجازه داد ساف دردهلی نو سفارتخانه ایجادکند.
وجود یک اقلیت ۱۳۰ میلیون نفری مسلمان در هند حضور حزب کنگره هند در راس قدرت قرار گرفتن در بلوک شرق حضور صدها هزار کارگر هندی در کشورهای عربی و از همه مهمتر ضرورت مقابله بانفوذ پاکستان در جهان عرب موجب شد که هندوستان تمایلی برای برقراری روابط دیپلماتیک با اسراییل نداشته باشد و این وضعیت با وجود برخی همکاری های نظامی تا سال ۱۳۷۱ ادامه یافت و تلاشهای اسراییل برای نزدیک شدن به هند به نتیجه نرسید.
مقامات اسراییلی از سال ۱۳۲۷ به شیوه های مختلف به دنبال برقراری رابطه با پاکستان بوده اند . این در حالی است که پاکستانی ها به دلایل متعدد تا سالهای اخیر چراغ سبزی در این رابطه به اسراییلی ها نشان ندادند. « محمدعلی جناح » بنیانگذار پاکستان ۳ دهه قبل از اعلام استقلال این کشور از هند با اعلامیه بالفور برای تشکیل یک دولت یهودی مخالفت کرد. رهبر حزب مسلم لیگ معتقد بود که فلسطین بخشی از سرزمین امت اسلامی است و غیرمسلمانان حق تسلط بر آن را ندارند. این مواضع « جناح » توسط دیگر مقامات دولت پاکستان به کرات تکرار شد. این کشور از جمله مخالفین اصلی طرح تقسیم فلسطین در سازمان ملل نیز بود. پاکستان در کنفرانس باندونگ که قرار بود تعداد زیادی از کشورهای آسیایی و آفریقایی در آن شرکت کنند با حضور اسراییل در این کنفرانس مخالفت کرد. اندونزی و پاکستان مخالف حضور اسراییل هند و سریلانکا موافق حضور این رژیم در کنفرانس باندونگ بودند. ظفرالله خان سفیر پاکستان در سازمان ملل در فروردین ۱۳۳۴ گفت : فلسطین تنها یک موضوع عربی نیست بلکه به همه جهان اسلام تعلق دارد و پاکستان اسراییل را به رسمیت نخواهد شناخت .
مواضع ضد اسراییلی پاکستان در دهه های ۱۳۳۰ تا ۱۳۶۰ جنبه عملی بیشتری به خود گرفت . هنگام ملی شدن کانال سوئز ۲۲ کشور در لندن جمع شدند و از جمال عبدالناصر خواستند که اجازه عبور و مرور به کشتی ها را بدهد . هند از این درخواست حمایت اما پاکستان با آن مخالفت کرد . موشه دایان در خلال جنگ ۱۳۵۲ گفت : هواپیماهای پاکستانی از فراز اردن گذشتند و این به معنی مشارکت آن کشور در جنگ با اسراییل است . وی افزود : هواپیماهای اسراییلی یک هواپیمای پاکستانی را در آسمان سوریه ساقط کرده اند . در دومین نشست سران سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۳۵۳ پاکستان تلاش زیادی برای به رسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان نماینده مشروع فلسطینی ها کرد. « ذوالفقار علی بوتو » که حدود ۲ دهه در پست های حساس سیاستگذاری پاکستان نقش داشت با اسراییل مخالفت کرد . وی گفت : بیت المقدس متعلق به مسلمانان است نه غیرمسلمانان . دولت پاکستان در راستای همبستگی سیاست خارجی خود با جهان اسلام در سازمان ملل از اعراب علیه اسراییل حمایت کرده درخواست های مکرر اسراییل برای کمک به مردم حادثه دیده پاکستان در حوادث طبیعی را رد نموده از رقابت های ورزشی با ورزشکاران اسراییلی اجتناب ورزیده حامی تحریم اسراییل بویژه در حوزه فرهنگی و تجاری بوده حاکمیت اردن را بر کرانه باختری به رسمیت شناخته نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین را آموزش داده قطعنامه ای را در سال ۱۳۴۶ در مورد رد حاکمیت اسراییل بر بیت المقدس پیشنهاد نموده و به آمریکا در مورد انتقال سفارت خود از تل آویو به بیت المقدس هشدار داد.
در مقابل این حجم از مخالفت های پاکستان مقامات اسراییل مماشات به خرج داده اند اما از ۶ دهه پیش به موازات تلاشهای خود برای نزدیک شدن به هند در جهت برقراری رابطه با پاکستان نیز تلاش کرده اند. در گزارش مفصلی که توسط « مرکز مطالعات استراتژیک یافی » تهیه شده مهمترین دیدارهای مذکور در واشنگتن نیویورک (مقر سازمان ملل ) رانگون توکیو لاگوس آنکارا تهران کاراکاس اتاوا بروکسل رم و لندن انجام شده اند.
پاکستان در این مقطع خود را جزئی از جهان اسلامی دانست و به دنبال آن بودکه حمایت مسلمانان و بویژه اعراب را در مناقشه خود با هند بر سر کشمیر جلب کند. از نظر پاکستانی ها کشمیر از وضعیت مشابهی با فلسطین برخوردار بود زیرا این ۲ منطقه توسط هندوها و یهودیان اشغال شده اند . دیپلمات های پاکستانی تلاش می کردند موضوع کشمیر را نیز به عنوان یکی از دستور کارهای سازمان کنفرانس اسلامی قرار دهند. بنابراین اسراییل طی این مدت نتوانست روابط رسمی با پاکستان برقرار نماید در حالی که هند آن را به رسمیت شناخته بود اما روابط دیپلماتیک با آن نداشت .
۲ ) پس از دهه ۱۳۷۰
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تغییر معادلات بین المللی و منطقه ای تعامل اسراییل و جنوب آسیا وارد مرحله جدیدی شد. تلاشهای متقابل هند و اسراییل موجب شد که ابتدا روابط کنسولی آنها برقرار شود و پس از آن در نهم بهمن ۱۳۷۱ روابط دیپلماتیک میان آنها برقرار گردید . بعد از برقراری روابط دیپلماتیک ابتدا شیمون پرز وزیر امور خارجه وقت اسراییل در اردیبهشت ۱۳۷۲ از دهلی نو دیدار کرد و پس از وی وایزمن رئیس جمهور و سپس در سال ۱۳۷۲ آریل شارون به هند سفر کردند . در مقابل مقامات ارشد هند نیز به تل آویو رفتند . در این سفرها توافقنامه های متعددی در زمینه های امنیتی نظامی اقتصادی کشاورزی علمی و... منعقد شد.
تلاش های اسراییل برای برقراری رابطه با پاکستان نیز پس از چندین دهه ناکامی از اوایل دهه ۱۳۷۰ تشدید شد . برقراری روابط دیپلماتیک هند با اسراییل و آگاهی مقامات تل آویو از رقابت پاکستانی ها با همسایه هسته ای خود موجب شد بار دیگر آنها تلاشهای خود را برای نزدیکی به پاکستان از سر گیرند. تفاوت این مرحله با مرحله قبلی این بود که پاکستانی ها نیز چراغ سبز نشان می دادند. « سیده عبیده حسین » سفیر پاکستان در آمریکا به دنبال ابراز امیدواری وزارت امور خارجه اسراییل برای برقراری رابطه با سایر کشورهای آسیایی ـ پس از چین و هند ـ در مصاحبه ای مطبوعاتی در ۱۱ بهمن ماه ۱۳۷۱ گفت : وقتی فلسطینی ها با اسراییل وارد مذاکره مستقیم شده اند و روابط کامل هند با اسراییل برقرار شده دلیلی برای عدم برقراری روابط پاکستان با اسراییل وجود ندارد. سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان اظهارات عبیده حسین را تکذیب کرد ولی با این وصف چندین دیدار محرمانه بین مقامات ارشد اسراییلی و پاکستان انجام شد . اگر چه قرار بود « نواز شریف » نخست وزیر پاکستان و « شیمون پرز » وزیر امورخارجه اسرائیل در ۲۵ آذر ۱۳۷۱ در توکیو با هم دیدار کنند اما این دیدار برگزار نشد . تلاش دیگری نیز برای دیدار مقامات ۲ کشور در سال ۱۳۷۲ در داووس سوئیس طراحی شد که آن هم انجام نشد .
البته در سطوح پایین تر مقامات اسرائیل و پاکستانی بارها با یکدیگر دیدار کردند. « جاد یاکوبی » سفیر اسرائیل در سازمان ملل در سال ۱۳۷۱ با یک هیئت پاکستانی دیدار کرد . قبل از آن اسراییل از عضویت پاکستان در شورای امنیت حمایت کرده بود . « جمشی مرکار » سفیر پاکستان در سازمان ملل در ۲۷ اسفند ۱۳۷۲ با « اسحاق رابین » نخست وزیر اسرائیل دیدار کرد . در سال ۱۳۷۴ « یاکوبی » چندین دیدار نیز با « احمد کمال » سفیر پاکستان در سازمان ملل انجام داد .
در نیمه اول دهه ۱۳۷۰ مطبوعات اسرائیل اخباری درباره سفر هیئت های مطبوعاتی اسرائیل به پاکستان منتشر کردند و در برخی مطبوعات پاکستان نیز بر لزوم تغییر مواضع پاکستان در قبال اسرائیل تحلیلهایی منتشر شد. در سال ۱۳۷۳ یاسر عرفات « بی نظیر بوتو » نخست وزیر وقت پاکستان را برای سفر به نوارغزه دعوت کرد و مقامات اسراییل از پاکستان خواستند تا رسما از تل آویو درخواست ویزای ورود کند اما پاکستان مرجع صدور این مجوز را فلسطین می دانست نه اسرائیل . این موضوع باعث شد وقفه ای در تلاشهای طرفین برای نزدیکی به یکدیگر ایجاد شود. با این حال « بوتو » با « عزر وایزمن » رئیس جمهور اسراییل در آفریقای جنوبی دیدار کرد . در ۱۷ بهمن ۱۳۷۵ یک هیئت از خبرنگاران پاکستان به اسرائیل رفت در هفتم آبان ۱۳۷۷ « عزر وایزمن » و « رفیق تارر » روسای جمهوری ۲ کشور در مراسم هفتاد و پنجمین سالگرد تشکیل ترکیه جدید با یکدیگر دست دادند و سرانجام در دهم شهریور ۱۳۸۴ « خورشید قصوری » و « سیلوان شالوم » وزرای امور خارجه پاکستان و اسرائیل در استانبول با یکدیگر دیدار کردند. « قصوری » پس از این دیدار گفت : پس از تحولات اخیر در اسراییل و تخلیه نوار غزه اسلام آباد تصمیم به برقراری مناسبات سیاسی با اسرائیل گرفته است . وی افزود : پاکستان یک کشور بزرگ اسلامی است و معتقد است دستیابی به صلح منطقه ای و جهانی در گرو پایان دادن به مناقشات طولانی مدت مانند فلسطین و کشمیر است .
ج ) نقش سازمانهای بین المللی صهیونیستی در گسترش نفوذ اسراییل در جنوب آسیا
یکی از وجوه تمایز سیاست خارجی اسرائیل با کشورهای دیگر پراکندگی بخش عمدهای از جمعیت بالقوه آن یعنی یهودیان در کشورهای مختلف به تبع آن وجود سازمانها و لابی قدرتمند صهیونیستی است .
اگر چه سازمانهای صهیونیستی سالهاست که در کشورهای مختلف فعالیت دارند به گونه ای که قدمت برخی از آنها مانند کمیته یهودیان آمریکا به بیش از ۱۰۰ سال پیش باز می گردد اما در عصر جهانی شدن زمینه برای فعالیت سازمانهای غیر دولتی فراهم شده است .به گفته « ویلیام کنلی » فن آوری نوین ارتباطات امکانی را فراهم آورد که سطوح بی سابقه ای از ارتباطات انسانی را تحقق بخشید و آنها را قادر ساخته تا نه تنها در عرصه نهادهای دولتی بلکه از طریق فعالیت های شهروندی و سازمانهای غیر دولتی به ایفای نقش بپردازند. سازمانهای صهیونیستی برخی از ویژگی های سازمانهای غیر دولتی از جمله انجام فعالیت موثر در بیش از یک کشور را دارند.
در رابطه با سیاست خارجی اسراییل در جنوب آسیا سازمانهای صهیونیستی نقش ویژه ای را ایفا می کنند زیرا از یک طرف اکثر این سازمانها در آمریکا واقع شده اند که هند و پاکستان حتی سایر کشورهای آسیایی مانند چین برای همپیمانی با آن با یکدیگر به رقابت می پردازند و از طرف دیگر در فقدان رابطه دیپلماتیک اسراییل با پاکستان این سازمانها نقش تسهیل کننده ای را ایفا می کنند.با توجه به اهمیت این موضوع ابتدا به نقش این سازمانها در قبال برقراری رابطه اسرائیل با پاکستان می پردازیم .
سازمانهای صهیونیستی باتوجه به اینکه اسراییل و پاکستان رابطه دیپلماتیک ندارند تلاش های خود را برای زمینه سازی برقراری روابط دیپلماتیک میان آنها متمرکز کردند .اگر از اقدامات برخی صهیونیست های متنفذ از جمله « ادموند روچلید » در دهه ۱۳۳۰ یعنی در نخستین سالهای تشکیل اسراییل و پاکستان ـ دعوت از بازرگانان بزرگ پاکستانی برای سفر به اسرائیل ـ بگذاریم از اوایل دهه ۱۳۷۰ که روابط هند و اسرائیل تقویت شد سازمانهای صهیونیستی تلاش خود را برای برقراری روابط دیپلماتیک میان پاکستان و اسرائیل آغاز کردند . در سال ۱۳۷۱ انجمن ضد افترا و بنای بریث در نامه ای به « شهریارخان » معاون وزیر امور خارجه وقت پاکستان نوشتند : یقینا برقراری روابط میان اسرائیل و پاکستان یک عصر جدید در زمینه اقتصادی سیاسی فرهنگی و اجتماعی را میان ۲ طرف به وجود خواهد آورد که به سود طرفین خواهد بود.
در سال ۱۳۷۲ سازمانهای صهیونیستی تلاش خود را برای برقراری رابطه میان پاکستان و اسرائیل آغاز کردند . در این سال نمایندگانی از کمیته یهودیان آمریکا و انجمن ضد افترا با سفرای پاکستان در سازمان ملل و آمریکا دیدار کردند. « ایزی لیبلر » معاون کنگره یهودیان آمریکا از ۲۳ تا ۲۵ بهمن از اسلام آباد دیدن کرد . تدارک این سفر با وزارت امور خارجه اسرائیل و استرالیا (به علت تابعیت استرالیایی لیبلر) و وزارت امور خارجه آمریکا هماهنگ شد. سیده عبیده حسین سفیر پاکستان مقدمات دیدار « لیبلر » با « شهباز شریف » (برادر متنفذ نواز شریف نخست وزیر وقت را فراهم کرد. « لیبلر » در دیدار با شریف گفت : تغییر رویکرد پاکستان به اسرائیل باعث احیای چهره مخدوش پاکستان نزد آمریکا می شود . لیبلر در ۳۰ فروردین ۱۳۷۲ نیز با یک هیئت بلند پایه پاکستانی در لندن دیدار کرد اما یک روز قبل از این دیدار نواز شریف از قدرت ساقط شده بود . در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۷۲ نیز نمایندگان انجمن ضد افترا با سفیر پاکستان در آمریکا دیدار کردند.
کنگره یهودیان آمریکا از جمله سازمانهای صهیونیستی است که برای برقراری رابطه اسرائیل و پاکستان دور جدید تلاشهای خود را از سال ۱۳۸۲ آغاز کرد . « جک روزن » رئیس این کنگره در شهریور ۱۳۸۴ روند تلاش سازمانهای صهیونیستی بویژه سازمان متبوع خود در این رابطه را این گونه شرح می دهد :
تلاش های ما به ۲ سال پیش باز می گردد . در نتیجه گفت و گوهای غیر رسمی با تعدادی از مقامات پاکستان و بویژه « جامعه آمریکایی ـ پاکستانی » من و تعداد دیگری از رهبران کنگره یهودیان آمریکا به پاکستان دعوت شدیم و با پرویز مشرف ملاقات کردیم ... چون این سفر از نظر سیاسی بسیار حساس بود ما با مقامات ارشد امنیتی در واشنگتن و تل آویو مشورت کردیم و چند هفته قبل از آن نیز با جرج بوش رئیس جمهور آمریکا گفت و گو کرده بودیم که وی گفت شرایط مساعدی برای دیدار شما با مشرف فراهم شده است . از آن زمان به بعد سازمانهای یهودی آمریکا تلاش گسترده ای را برای برقراری ارتباط با کشورهای مسلمان میانه رو آغاز کردند. »
جک روزن در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی خصوصی « جئو » پاکستان نیز گفت : اسرائیل روابط دوستانه ای با بسیاری از کشورهای عرب داشته و قصد دارد با پاکستان نیز دوست باشد. این تنها آغاز روند طولانی مدت عادی سازی روابط با پاکستان است و ما تلاش می کنیم به این فرآیند سرعت بخشیم . اسرائیل می تواند در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی و پزشکی به پاکستان کمک کند. »
کنگره یهودیان آمریکا نه تنها زمینه دیدار « خورشید قصوری » وزیر امور خارجه پاکستان و « سیلوان شالوم » وزیر امور خارجه اسرائیل را در استانبول فراهم کرد بلکه به دنبال رایزنی های فراوان « پرویز مشرف » رئیس جمهوری سابق پاکستان را متقاعد کرد که هنگام سفر به آمریکا در جمع اعضای این کنگره سخنرانی کند . « مشرف » در ۲۶ شهریور ۱۳۸۴ در این زمینه طی سخنان مفصلی گفت : « از آقای جک روزن که مرا به کنگره یهودیان آمریکا دعوت کرد سپاسگزارم . این یک فرصت بی نظیر است زیرا موجب می شود که ما تهدیدات و نگرانی های متقابل را درک کنیم ... من تاکید می کنم که بین اسلام و یهودیت تشابهات زیادی وجود دارد و موارد اختلاف آنها بسیار محدود است ... وقتی من فیلم مشهور « فهرست شیندلر » را می بینم به یاد این جمله قرآن می افتم که می گوید کشتن یک انسان بی گناه مانند کشتن همه بشریت است و نجات یک انسان مانند نجات همه بشریت است ... در این قرن خونین یهودیان بزرگترین تراژدی خود در هولوکاست را تجربه کردند... پاکستان اختلاف مستقیمی با اسرائیل ندارد. ما تهدیدی برای امنیت اسرائیل نیستیم و مطمئنیم که اسراییل نیز تهدیدی برای پاکستان محسوب نمی شود اما مردم ما همبستگی عمیقی با مردم فلسطین دارند و تشکیل یک دولت مستقل برای آنها را خواستارند. در پاسخ به اقدام آریل شارون در عقب نشینی از نوارغزه پاکستان تصمیم گرفته است با اسراییل ارتباط رسمی داشته باشد... چه علامتی برای صلح بهتر از گشودن سفارتخانه ها در اسراییل از سوی کشور اسلامی چون پاکستان می تواند وجود داشته باشد.
از نظر زمانی جنوب آسیا جدیدترین سیستم منطقه ای است که آمریکاو اسراییل ایفای نقش جدی وفعال در آن را دنبال می کنند. هژمونی آمریکا در چارچوب سیاست مهار جدید پیش از این به میزان زیادی در آسیای مرکزی و قفقاز اجرا شده است .
به طور خلاصه آمریکا و اسراییل تلاش می کنند که در منطقه جنوب آسیا هند و پاکستان را به قدرت هژمون منطقه ای سازگار با هژمون جهانی تبدیل کنند .
تلاش های اسراییل برای برقراری رابطه با پاکستان نیز پس از چندین دهه ناکامی از اوایل دهه ۱۳۷۰ تشدید شد . برقراری روابط دیپلماتیک هند با اسراییل و آگاهی مقامات تل آویو از رقابت پاکستانی ها با همسایه هسته ای خود موجب شد بار دیگر آنها تلاشهای خود را برای نزدیکی به پاکستان از سر گیرند. تفاوت این مرحله با مرحله قبلی این بود که پاکستانی ها نیز چراغ سبز نشان می دادند
در هفتم آبان ۱۳۷۷ « عزر وایزمن » و « رفیق تارر » روسای جمهوری ۲ کشور در مراسم هفتاد و پنجمین سالگرد تشکیل ترکیه جدید با یکدیگر دست دادند و سرانجام در دهم شهریور ۱۳۸۴ « خورشید قصوری » و « سیلوان شالوم » وزرای امور خارجه پاکستان و اسرائیل در استانبول با یکدیگر دیدار کردند
در رابطه با سیاست خارجی اسراییل در جنوب آسیا سازمانهای صهیونیستی نقش ویژه ای را ایفا می کنند زیرا از یک طرف اکثر این سازمانها در آمریکا واقع شده اند که هند و پاکستان حتی سایر کشورهای آسیایی مانند چین برای همپیمانی با آن با یکدیگر به رقابت می پردازند و از طرف دیگر در فقدان رابطه دیپلماتیک اسراییل با پاکستان این سازمانها نقش تسهیل کننده ای را ایفا می کنند
کنگره یهودیان آمریکا نه تنها زمینه دیدار « خورشید قصوری » وزیر امور خارجه پاکستان و « سیلوان شالوم » وزیر امور خارجه اسرائیل را در استانبول فراهم کرد بلکه به دنبال رایزنی های فراوان « پرویز مشرف » رئیس جمهوری سابق پاکستان را متقاعد کرد که هنگام سفر به آمریکا در جمع اعضای این کنگره سخنرانی کند.
توجه سازمانهای صهیونیستی به هند به دهه ها قبل باز می گردد به گونه ای که در ۱۳۱۰ حاییم وایزمن رهبر سازمان جهانی صهیونیست درباره تشکیل دولت یهودی با رهبران هند از جمله گاندی دیدار کرد و در آغاز دهه ۱۳۷۰ نیز برای از سرگیری روابط اسراییل و هند تلاش هایی صورت گرفت اما پس از حمله به پارلمانهای ایالتی جامو و کشمیر در نهم مهر ۱۳۸۰ و حمله به پارلمان هند در ۲۲ آذرماه همان سال و حوادث تروریستی پس از آن این سازمانها کوشیدند تا هند اسراییل و آمریکا را متحدان طبیعی یکدیگر نامیده و تلاش کردند یک مثلث جدید قدرت ایجاد کنند. « لعل کریشناادوانی » معاون نخست وزیر هند پس از حمله به پارلمان هند گفت : ترویسم که هم اکنون خود را در حوادث ۱۱ سپتامبر و ۱۳ دسامبر نشان داده است از یک منبع بوده و آمریکا اسراییل و هند را به طور مشترک هدف قرار داده است . شیمون پرز وزیر امورخارجه وقت اسرائیل نیز در سفر به دهلی نو تاکید کرد (هند و اسراییل ) در یک اردوگاه بوده و تروریسم دشمن مشترک هر دوی آنهاست . کمیته امور عمومی آمریکا ـ اسراییل (آیپک ) نیز که در همان مقطع برای گسترش روابط تل آویوـ دهلی نو تلاش می کرد در بیانیه ای اعلام کرد اسراییل سالهاست که با چنین حوادث تروریستی مواجه است .
با تلاش این سازمانها پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و ۱۳ دسامبر « کمیته اقدام سیاسی آمریکا ـ هند » در شهریور ۱۳۸۱ ایجاد شد و همراه با « ائتلاف یهودیان ـ هندی ها » سازمانهای صهیونیستی در آمریکا به لابی گری در مورد روابط هند۴ و اسراییل پرداختند . و در مردادماه ۱۳۸۲ موفق شدند که اهدای کمک های آمریکا به پاکستان را به کنترل اسلامگرایان و ممانعت از ورود آنها از مرزهای پاکستان به هند توسط اسلام آباد مشروط کنند. کمیته اقدام سیاسی آمریکا ـ هند با کنگره یهودیان آمریکا همکاری نزدیکی دارد. سازمانهای صهیونیستی برای تقویت روابط اسراییل و هند ادعا می کنند که میان آنها نقاط مشترک فراوانی وجود دارد و آنها ادعا می کنند که هندوها و یهودیان دارای تمدنی با سابقه پنج هزار ساله اند هر ۲ شهرهای مقدس مذهبی (بنارس لهاسا و ... در هند بیت المقدس در اسراییل ) دارند هر ۲ قبل از تشکیل تحت قیمومیت انگلیس بوده و پس از جنگ جهانی دوم مستقل شده اند تشکیل هر ۲ مصادف با جنگ همسایگان (هند با چین و پاکستان جمعا ۴ بار جنگیده است و اسراییل با مصر اردن سوریه و لبنان وارد جنگ شد) بوده است رهبران هر ۲ ترور شده اند (مهاتما گاندی سال ۱۳۲۷ و اسحاق را بین ۱۳۷۴ و ... به علاوه یهودیا با نوعی شبیه سازی پاکستان و فلسطین را بخشهایی از هند و اسراییل معرفی می کنند که در آنها مسلمانان بنیادگرا اکثریت داشته و عامل تروریسم به حساب می آیند.
یکی از نکات بسیار قابل توجه در این رابطه این است که سازمانهای صهیونیستی درباره پاکستان نیز دست به شبیه سازی با اسرائیل زده اند . در این رابطه هر ۲ کشورهایی تصویر شده اند که توسط نیروهای مذهبی بسیاری که پیرامون آنها قرار دارند محاصره شده اند و موجودیت هر ۲ توسط همسایگانشان در خطر است و از این نظر ارتش آنها یک نیروی دفاعی معرفی شده است .
سازمانهای صهیونیستی از جمله کمیته یهودیان آمریکا علاوه بر زمینه چینی برای سفر هندی های مقیم آمریکا به سرزمینهای اشغالی زمینه سفر مقامات هندی به آمریکا را نیز فراهم می کنند. کمیته یهودیان آمریکا یک بار میزبان « لعل کریشنا ادوانی » معاون نخست وزیر هند بود. « جیسون ایساکسول » رئیس امور بین الملل کمیته یهودیان آمریکا در ضیافت شامی که به افتخار « ادوانی » برگزار شد گفت : روابط میان هند و اسراییل رابطه و اتحادی طبیعی است . این روابط در زمینه تجارت منافع و علائق مشترک میان ۲ کشور است که تکمیل کننده روابط روبه رشد میان هندی ها و یهودیان آمریکاست . « براجیش میشرا » مشاور سابق امنیت ملی هند و یکی از بانیان گسترش روابط هند و اسرائیل نیز که ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۱ در نشست سالانه کمیته یهودیان آمریکا شرکت کرده بود رابطه تاریخی میان هند و یهودیان را ستود و گفت : هند از معدود کشورهایی است که در تاریخ آن موردی از یهودی ستیزی دیده نمی شود. وی افزود : اسراییل هندو آمریکا از سوی بنیادگرایی اسلامی تهدید می شوند و این دولت های دمکرات باید علیه تروریست ها ائتلاف تشکیل دهند. تروریسم اسلامی از ورای مرزهای هند و اسراییل آنها را تهدید می کند و آنها باید نگرانی های یکدیگر را بهتر درک کنند.
سازمانهای صهیونیستی آمریکا تلاش گسترده ای را برای امضای توافقنامه هسته ای آمریکا و هند انجام داده اند. کمیته یهودیان آمریکا در این راستا با ارسال نامه ای برای مجلس نمایندگان آمریکا نوشت : هند و آمریکا پس از حدود نیم قرن سوتفاهم اکنون در مسیر افزایش همکاری ها از جمله در مقابله با تروریسم و امنیت منطقه ای و نیز در حوزه های سیاسی نظامی و اقتصادی قرار گرفته اند و معاهده هسته ای جدید برای هر ۲ طرف دارای منافع استراتژیک است .
د) اهداف اسراییل در جنوب آسیا
بطور کلی اسرائیل در جنوب آسیا اهداف متعددی را پیگیری می کند که در نگاه اول بسیاری از آنها با یکدیگر در تعارضند زیرا تل آویو بطور همزمان خواهان گسترش روابط با کشورهای رقیب در این سیستم منطقه ای و حتی قدرتهای مناطق همجوار آن مانند چین است . سیاستگذاران خارجی اسراییل از این وضعیت به عنوان یک فرصت استفاده می کنند. اسراییل به دنبال گسترش روابط با هند است اما از سوی دیگر چین را فراموش نمی کند و نمی تواند اهمیت پاکستان در جهان اسلام را نادیده بگیرد.
در بررسی اهداف اسراییل در جنوب آسیا از یک سو اهدافی چون تلاش برای خروج از انزوا وجود دارد و از سوی دیگر از گسترش یا برقراری روابط با هندو پاکستان اهداف ویژه ای تعقیب می شوند. همان گونه که ذکر شد این اهداف در ظاهر با یکدیگر در تعارضند اما در استراتژی کلان خارجی اسراییل یکدیگر را تکمیل می کنند . در اینجا مهمترین اهداف اسراییل در ایجاد و گسترش رابطه با ۲ کشور جنوب آسیا ذکر می شود.
۱ ) فروش تکنولوژی نظامی
یکی از مزیت های نسبی اسراییل تکنولوژیهای نظامی و تجهیزات پیشرفته آن است . پیشرفت در این زمینه ناشی از جنگهای مستمر حاکمیت ناامنی در این رژیم و نیز دسترسی به تکنولوژی نظامی و نیز کمک های آمریکا و سایر کشورهای غربی است . اسراییل از این توانایی به عنوان ابزار نفوذ در سیاست خارجی خود استفاده می کند و ضمن گسترش نفوذ خود از درآمدهای سرشار آن نیز بهره مند می شود . اسراییل در سال ۱۳۸۶ در جایگاه چهارمین کشور صادر کننده تسلیحات در دنیا قرار گرفت .
اسرائیل از دهه ۱۳۴۰ با فروش تکنولوژی نظامی وارد صحنه رقابت با هند و چین شد . در بهمن ۱۳۴۳ سه ماه پس از درگیری مرزی با چین دولت هند تمایل خود به مشاوره با کارشناسان اسراییلی در زمینه نظامی را اعلام کرد. در آن زمان بود که رئیس ستاد کل ارتش اسراییل و رئیس بخش اطلاعات نظامی این رژیم برای تبادل دیدگاهها وارد دهلی نو شدند. از آن مقطع به بعد میان سازمانهای اطلاعاتی طرفین اطلاعات فراوانی رد و بدل شد و روابط مخفیانه آنها در این زمینه ادامه یافت . هند تکنولوژی نظامی اسراییل را برای مقابله با ۲ همسایه خود (چین و پاکستان ) بسیار ضروری می دانست و اسراییل نیز به خوبی از این فرصت استفاده کرد .
اسراییل با فروش تجهیزات نظامی مدرنیزه کردن تجهیزات قدیمی هند و ارتقای برخی ادوات نظامی هند توانسته است جایگزین روسیه در صادرات به هند شود. همکاری نظامی اسراییل با هند از سیستم های ضد موشکی گرفته تا رادارهای برخوردار از تکنولوژی برتر و از هواپیماهای بدون خلبان گرفته تا تجهیزات دید در شب را شامل می شود . اسراییل میگ های ۲۷ نیروی هوایی هند و تانکهای تی ۷۲ » آن را ارتقا داده و سیستم رادار فالکون را روی هواپیمای « ایلیوشین ـ ۷۶ » نصب کرده و سیستم دفاع ضد موشک بالستیک « آرو۲ » و رادار کنترل آتش پیشرفته « کاج سبز » و سیستم دفاع ضد موشکی « باراک » را به هند داده است .
همان گونه که ذکر شد اسراییل نه تنها سود هنگفتی در زمینه فروش این تکنولوژی و تجهیزات به هند دریافت می کند بلکه زمینه برای فروش تولیدات خود به چین و حتی پاکستان را نیز فراهم می کند. اگر چه تل آویو با اسلام آباد رابطه دیپلماتیک ندارد اما پاکستان نیز برای دستیابی به تکنولوژی نظامی اسراییل و کاربرد آنها در کشمیر تلاش می کند. اسراییل از طریق برخی شرکت های اروپایی و واسطه های دیگر برای فروش این تکنولوژی ها به پاکستان کوشش می کند . پاکستان در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۴۲ از طریق یک شرکت بلژیکی تلاش کرد اسلحه یوزی ساخت اسراییل را خریداری کند.
اسراییل در کنار فروش تکنولوژی نظامی به هند می کوشد از مزایای ژئوپلیتیکی هند از جمله دسترسی به اقیانوس هند نیز استفاده کند. همکاری مشترک طرفین در حوزه های هوایی و دریایی باعث می شود اسراییل از فضای بیشتری برای مانورهای هوایی یا استقرار زیر دریایی های خود در مناطق حساس استفاده کند. با توجه به کاهش روابط نظامی تل آویو ـ آنکارا اسراییل تلاش می کند قابلیت های هند را جایگزین ترکیه کند. پرتاب ماهواره اسراییلی توسط موشک هندی « سریها ریکوتا » که هدف آن جمع آوری اطلاعات درباره ایران است یکی از مهمترین دستاوردهای همکاری های نظامی اسراییل با هند علیه جمهوری اسلامی محسوب می شود.
۲ ) ممانعت از انتقال انرژی ایران
از جمله اهداف بسیار مهم اسراییل در جنوب آسیا ممانعت از تبدیل هند به مصرف کننده و گذرگاه انتقال انرژی ایران است . در واقع سیاست نگاه به شرق ایران و اسراییل در حوزه انرژی در منطقه جنوب آسیا با یکدیگر تلاقی کرده است . ایران با ۲۶ ۶ تریلیون متر مکعب حدود ۱۶ درصد کل ذخایر گاز دنیا را داراست . با این وصف ایران و سایر کشورهای صاحب ذخایر گاز در خلیج فارس که جمعا ۴۰ درصد این ذخایر را در اختیار دارند کمتر از ۹ در صد تولید جهانی این انرژی حیاتی را به خود اختصاص داده اند . در همین حال میزان مصرف گاز در جهان به شدت در حال افزایش است به گونه ای که از ۳ ۲۳ درصد در سال ۱۳۸۲ به ۲۹ ۹ درصد در سال ۱۴۰۴ خواهد رسید.
یکی از نکات بسیار قابل توجه در بازار انرژی تغییر بازار تقاضای آن از غرب به شرق است . کشورهای جنوب وشرق آسیا به ویژه هند و چین که اقتصاد آنها با سرعت در حال رشد است نیاز بیشتری به منابع انرژی خلیج فارس و بویژه ایران دارند. در کنار چین و ژاپن هند در حال تبدیل شدن به یکی از بازارهای عمده انرژی دنیا از جمله گاز است به گونه ای که مصرف گاز آن از ۲۵ میلیارد متر مکعب در سال ۱۳۸۱ به ۳۴ میلیارد متر مکعب در سال ۱۳۸۹ و به ۴۳ ۲ میلیارد متر مکعب در سال ۱۳۹۴ خواهد رسید . دهلی نو از اوایل دهه ۱۳۷۰ موضوع واردات گاز از ایران را مطرح کرد .
در کنار نیاز کشورهای مختلف از جمله هند و پاکستان به گاز ایران نیز در سیاست نگاه به شرق در صدد متنوع کردن مصرف کنندگان انرژی خود بر آمده و به همین دلیل طرح خط لوله صلح انتقال گاز از پاکستان به هند و سپس چین و سایر کشورهای آسیایی را مطرح کرده است . در صورتی که این ایده ایران اجرایی شود وابستگی کشورهای مذکور به ایران نهادینه خواهد شد و یکی از نگرانیهای مشترک آمریکا و اسراییل نیز همین مسئله است . بنابراین مقابله با تحقق چنین ایده ای یکی از محورهای اصلی سیاست مهار جدید ایران را تشکیل می دهد.
آمریکا با وجود آنکه بارها ایران را به دلیل داشتن منابع غنی انرژی از ادامه فعالیت هسته ای برحذر داشته بدیهی ترین تعهدات خود در قبال گسترش سلاح های هسته ای را نقض کرده است زیرا با انعقاد توافقنامه ای هسته ای با هند در فروردین ۱۳۸۴ دهلی نو را به عنوان یک کشور هسته ای به رسمیت شناخت و با تفکیک قائل شدن میان تاسیسات هسته ای هند صرفا به بازرسان آژانس بین المللی اجازه می تواند از ۴۵ کشور) NPT (بازدید از تاسیسات غیر نظامی هسته ای این کشور را داد . هند بدون امضای پیمان منع گسترش هسته ای گروه عرضه کنندگان هسته ای کمک دریافت کند. در این معامله که هند بین گزینه ایران یا آمریکا دومی را انتخاب کرد سازمانهای صهیونیستی در آمریکا نقش فعالی ایفا کردند. آنها با لابی گری در کنگره مقدمات تصویب توافقنامه ای که توسط جرج بوش و آتل بیهاری واجپایی در سال ۱۳۸۴ امضا شده بود را فراهم کردند .
آمریکا همان گونه که برای جلوگیری از تحکیم موقعیت ژئوپلیتیک ایران در دوره پس از جنگ سرد علی رغم توصیه کارشناسان مانع انتقال نفت دریای خزر به خلیج فارس از طریق ایران شد و با صرف هزینه فراوان پس از یک دهه خط لوله « باکو ـ تفلیس ـ جیحان » را تاسیس کرد در جنوب آسیا نیز تاکنون از ایجاد خط لوله صلح مورد نظر ایران جلوگیری کرده است . « ساموئل بودمن » وزیر انرژی دولت جرج بوش در سفری به اسلام آباد اعلام کرد : دیگر پروژه های خط لوله انتقال گاز مناسب تر بوده و ما برای همکاری در زمینه احداث آنها آماده ایم .
پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و ۱۳ دسامبر « کمیته اقدام سیاسی آمریکا ـ هند » در شهریور ۱۳۸۱ ایجاد شد و همراه با « ائتلاف یهودیان هندی ها » سازمانهای صهیونیستی در آمریکا به لابی گری در مورد روابط هند۴ و اسراییل پرداختند . و در مردادماه ۱۳۸۲ موفق شدند که اهدای کمک های آمریکا به پاکستان را به کنترل اسلامگرایان و ممانعت از ورود آنها از مرزهای پاکستان به هند توسط اسلام آباد مشروط کنند .
سازمانهای صهیونیستی آمریکا تلاش گسترده ای را برای امضای توافقنامه هسته ای آمریکا و هند انجام داده اند. کمیته یهودیان آمریکا در این راستا با ارسال نامه ای برای مجلس نمایندگان آمریکا نوشت : هند و آمریکا پس از حدود نیم قرن سوتفاهم اکنون در مسیر افزایش همکاری ها از جمله در مقابله با تروریسم و امنیت منطقه ای و نیز در حوزه های سیاسی نظامی و اقتصادی قرار گرفته اند و معاهده هسته ای جدید برای هر ۲ طرف دارای منافع استراتژیک است .
بطور کلی اسرائیل در جنوب آسیا اهداف متعددی را پیگیری می کند که در نگاه اول بسیاری از آنها با یکدیگر در تعارضند زیرا تل آویو بطور همزمان خواهان گسترش روابط با کشورهای رقیب در این سیستم منطقه ای و حتی قدرتهای مناطق همجوار آن مانند چین است . سیاستگذاران خارجی اسراییل از این وضعیت به عنوان یک فرصت استفاده می کنند .
اگر چه تل آویو با اسلام آباد رابطه دیپلماتیک ندارد اما پاکستان نیز برای دستیابی به تکنولوژی نظامی اسراییل و کاربرد آنها در کشمیر تلاش می کند. اسراییل از طریق برخی شرکت های اروپایی و واسطه های دیگر برای فروش این تکنولوژی ها به پاکستان کوشش می کند .
اسراییل در کنار فروش تکنولوژی نظامی به هند می کوشد از مزایای ژئوپلیتیکی هند از جمله دسترسی به اقیانوس هند نیز استفاده کند. همکاری مشترک طرفین در حوزه های هوایی و دریایی باعث می شود اسراییل از فضای بیشتری برای مانورهای هوایی یا استقرار زیر دریایی های خود در مناطق حساس استفاده کند .
از جمله اهداف بسیار مهم اسراییل در جنوب آسیا ممانعت از تبدیل هند به مصرف کننده و گذرگاه انتقال انرژی ایران است . در واقع سیاست نگاه به شرق ایران و اسراییل در حوزه انرژی در منطقه جنوب آسیا با یکدیگر تلاقی کرده است .
آمریکا همان گونه که برای جلوگیری از تحکیم موقعیت ژئوپلیتیک ایران در دوره پس از جنگ سرد علی رغم توصیه کارشناسان مانع انتقال نفت دریای خزر به خلیج فارس از طریق ایران شد و با صرف هزینه فراوان پس از یک دهه خط لوله « باکو ـ تفلیس ـ جیحان » را تاسیس کرد در جنوب آسیا نیز تاکنون از ایجاد خط لوله صلح مورد نظر ایران جلوگیری کرده است .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست