یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

خودشیفته


خودشیفته

آدم خودشیفته حساس است و انتقاد را تحمل نمی کند

در افسانه‌های یونان باستان آمده است که مردی از فرط عشق ورزیدن به خود نتوانست به کس دیگری علاقه‌مند شود. او یک روز کنار دریاچه تصویر خود را در آب دید و چنان مجذوب آن شد که خود را در آغوش این تصویر رویایی انداخت و غرق شد.

اسم او نارسیسوس بود و واژه نارسیستیک از این داستان افسانه ای به عاریت گرفته شده است که در زبان فارسی به آن خودشیفته اطلاق می شود. اما حقیقتا خودشیفته کیست و چه ویژگی هایی دارد؟

خودشیفته به کسانی گفته می شود که بسیار متکبر و نسبت به دیگران بی احساس و عاطفه هستند. آنها چه در خانه و چه در اجتماع از شنیدن ستایش لذت می برند و از خودراضی و خودگرا هستند. خودشیفته ها اعتمادبه نفس بالایی از خود بروز می دهند که البته نباید آن را با عزت نفس اشتباه بگیرید. زیرا افرادی که عزت نفس بالایی دارند، معمولا فروتن هستند، اما در وجود افراد خودشیفته هرگز نشانی از تواضع دیده نمی شود. این افراد معمولا ضداجتماع هستند و از مرزها و محدودیت ها عبور کرده و رفتارهایی بسیار نمایشی دارند. در تمام مسائل زندگی و حتی در قبال خانواده شان فقط به رفاه و آسایش خود می اندیشند. آنها همچنین تصور می کنند باهوش تر و زیباتر از همه هستند و باید مورد توجه و تحسین همه قرار گیرند؛ اما بنا به گفته روان شناسان، اعتماد به نفس خودشیفتگان کاملا ظاهری است. در واقع آنها از درون احساس ناامنی بیش از حد می کنند و این ناامنی را زمانی که از آنها انتقاد می شود، بروز می دهند. به طوری که بشدت در حالت تدافعی و حتی تهاجمی قرار می گیرند. افراد خودشیفته نوع زندگی پرخطر را در پیش می گیرند و معمولا دست به ریسک های نامعقول می زنند.

خودشیفتگی معمولا در انسان ها وقتی به سن نوجوانی می رسند، به اوج خود می رسد که با بالا رفتن سن از آن کاسته می شود.

● مراقب باشید

خودشیفته ها ظاهری بسیار دوست داشتنی دارند. معمولا به ظاهرشان می رسند و روی هم رفته خوش لباس هستند. چهره شاد و خواستنی شان نظر اطرافیان را به خود جلب می کند. این ظاهر فریبنده باعث می شود که تا مدتی مردم رفتارهای ناخوشایند آنها را سرزنش نکنند. در واقع خودشیفته به کمک جذابیت، لیاقت نشان دادن در کار، صمیمیت و شوخی بر اطرافیان خود مسلط می شود. این ویژگی های ظاهری باعث می شود تشخیص دادن در ابتدای آشنایی مشکل شود.

از آنجایی که خودشیفته ها بشدت مایلند دیگران را کنترل کنند به محض مشاهده تهدیدی نسبت به این قدرتشان، رفتار فریبنده خود را کنار گذاشته و دست به خشونت می زنند. البته خودشیفته ها زبانی تند و تیز دارند که زیر ظاهر جذابشان آن را پنهان می کنند و در طولانی مدت همه چیز آشکار می شود. زبان و رفتار خودشیفته فقط یک هدف دارد؛ حفظ قدرت در برخورد با دیگران.

آنها از ابزارهایی چون لاف زدن، موضوع مورد بحثی را کش دادن، تکان دادن دست به طرز غلوآمیز، با صدای بلند صحبت کردن و نشان دادن بی تمایلی خود به شنیدن صحبت های دیگران با نگاه های سردشان استفاده می کنند. خودشیفته زمانی که احساس می کند دیگران به تصویری که او از خود ساخته است، احترام نمی گذارند بشدت عصبانی شده و جر و بحث و ناسزاگویی را پیش می گیرد.

● تناقض در رفتار افراد خودشیفته

افراد خودشیفته شخصیت متناقضی از خود بروز می دهند. آنها ابتدا سعی می کنند رفتاری کاملا اجتماعی داشته باشند و معمولا با کسانی که از آنها تعریف و تمجید می کنند در ارتباط هستند؛ اما اگر کسی بخشی از حقیقت تلخ وجودشان را به آنها متذکر شود بشدت مورد تحقیر فرد خودشیفته قرار می گیرد. آنها در طولانی مدت نمی توانند دیگران را درکنار خود حفظ کنند و تقریبا تنها می مانند. سپس به سراغ آشنایی با افراد جدید می روند و این موضوع نشان می دهد که چرا غالبا گروه های اجتماعی شان را عوض می کنند و با آنها ارتباط ضعیفی دارند.

در تحقیقی روی دانشجویان مشخص شد که آنها افراد خودشیفته را باهوش، جذاب، دوست داشتنی و بانمک تر از دیگران می دانند، اما در عین حال معتقدند که افراد خودشیفته قدرتمدار، دمدمی مزاج، مغرور و دروغگو هستند و معمولا در مورد توانایی هایشان غلو می کنند. افراد خودشیفته دید مردم نسبت به خود را می دانند و مطمئن هستند که شهرت خوبشان به مرور زمان از بین خواهد رفت، اما اهمیتی به این موضوع نمی دهند.

● علل خودشیفتگی

دلایل متفاوتی در بروز شخصیت خودشیفتگی وجود دارد. افراد خودشیفته معمولا در کودکی از طرف والدین شان بسیار ستایش می شوند و این فکر در آنها تقویت می شود که گویی تافته جدابافته ای هستند و این تصور در ذهن آنها شکل می گیرد که هرکس در دنیا هست باید او را دوست بدارد و بستاید یا کاملا برعکس، ممکن است آنها در کودکی با رفتار سرد و نپذیرفتن والدین شان روبه رو شده اند و همین امر باعث شده که نوعی ناامنی و نبود اطمینان در وجودشان تقویت شود. والدین شان با آنها رفتاری صمیمی نداشته و حتی آنها را تحقیر کرده اند و آنها در بزرگسالی برای جبران احساس حقارت خود دست به رفتارهای خودشیفتگی می زنند.

افکار غلطی که فرد خودشیفته دارد باعث می شود او همچنان به رفتارش ادامه دهد. او معمولا فکر می کند که مثلا مغرور بودن همچون برونگرایی نوعی ویژگی خوب است و حتی ممکن است فکر کند دیگران نسبت به آنها حسودی می کنند یا آن قدر باهوش نیستند که شخصیت خوبشان را درک کنند.

● خودشیفتگی در روابط زن و مرد

تحقیقات روی ۳۴۵۳ بزرگسال نشان داد که مردها بیش از زن ها احتمال دارد رفتارهای خودشیفتگی از خود بروز دهند. هر دو جنس معمولا سعی می کنند نظر جنس مخالف را به سمت خود جلب و سپس هر طور که مایلند با وی رفتار کنند. زن های خودشیفته معمولا نسبت به زن های دیگر لباس هایی می پوشند که جلب توجه کند.

مردهای خودشیفته نیز تلاش می کنند خود را بسیار باهوش نشان دهند و معمولا در رفتارشان خودستایی موج می زند. افراد خودشیفته به روابط کوتاه مدت بیشتر علاقه نشان می دهند. آنها معمولا در روابطشان سعی می کنند کنترل همه چیز را به دست گیرند.

در روابط زناشویی، مرد یا زن به مرور زمان از همسر خودشیفته خود خسته و دلزده می شود. البته یک زن خودشیفته معمولا به اندازه یک مرد خودشیفته به همسر خود صدمه نمی زند.

مردان خودشیفته معمولا زنان رمانتیک را به سمت خود جذب و سپس سعی می کنند بر آنها مسلط شوند. از طرفی برخی از زنانی که نقش سرپرست را ایفا می کنند به سمت مردان خودشیفته کشیده می شوند، زیرا به غلط تصور می کنند می توانند ویژگی های منفی آنها را تغییر دهند.

● ۵ علامت پنهانی خودشیفته

ظاهر پرزرق و برق افراد خودشیفته می تواند آنها را در جامعه بخوبی نمایان کند، اما علائمی دیگر وجود دارد که معمولا خودشیفته ها از خود بروز می دهند که معمولا از دید مردم مخفی می ماند. این علائم به این قرار است:

۱ ـ در مورد خانواده خود که بهترین و کامل ترین خانواده هستند غلو می کند و خود را عضو خانواده ای می داند که هیچ نقص و ایرادی ندارد. (چنین چیزی تقریبا غیرممکن است)

۲ ـ او در میان جمع و عموم بشدت خود را بخشنده نشان می دهد، در حالی که در خلوت خود رفتاری کاملا سرد و بی تفاوت دارد.

۳ ـ بیش از حد حساس است و بی اعتمادی وجودش را فراگرفته است. در واقع هیچ نوع انتقادی را به هیچ وجه نمی تواند تحمل کند و بشدت افسرده می شود و در حالت تدافعی افراطی قرار می گیرد.

۴ ـ بسیار مستعد گرفتارشدن به احساساتی منفی همچون افسردگی، نگرانی، کمرویی و خجالت است. در واقع وقتی فردی بشدت به خود توجه دارد و غرق در خود است چنین احساسات منفی را از خود بروز می دهد.

۵ ـ مرتب دیگران بویژه غریبه ها یا افراد زیردست را تحقیر و سعی می کند از افراد معروف با نام کوچکشان یاد کند تا روی دیگران اثر بگذارد.

● درمان افراد خودشیفته

درمان اختلال شخصیت خودشیفته بسیار مشکل است. این افراد باید دست از خودشیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه مثبت برقرار کنند و این به آگاهی و درک فرد خودشیفته نسبت به رفتار و تفکر خود بستگی دارد. گاهی اوقات همراه با روان درمانی از دارو نیز برای دورکردن احساس عدم امنیت فرد و افسردگی استفاده می شود.

● برخورد با یک فرد خودشیفته

حفظ رابطه با افراد خودشیفته بسیار سخت است و انرژی زیادی می طلبد. سعی کنید در این زمینه آگاهی خود را بالابرده و علل و ریشه خودشیفتگی فرد مقابل تان را دریابید. هرگاه او رفتاری حاکی از بی انصافی و بی ادبانه با شما داشت بلافاصله واکنش نشان دهید و رفتارهای غیرمنطقی او را تحمل نکنید. به او متذکر شوید که ناسزاگویی ها، فریادزدن ها و سوءاستفاده های عاطفی و فیزیکی او را قبول ندارید و با آنها برخورد خواهید کرد. هیچ گاه به واسطه سخنان تحقیرآمیز فرد خودشیفته، خود را سرزنش نکنید و خود را برمبنای رفتار آنها محک نزنید، زیرا افراد خودشیفته براساس کارهایی که برایشان انجام می دهید به شما واکنش مثبت یا منفی نشان می دهند. بدانید که سعادت و شادی شما در اولویت قرار دارد و مغلوب انتقادهای نامناسب آنها نشوید. اعتماد به نفس خود را از دست ندهید تا در موضع ضعف قرار نگیرید. نیاز ها و خواسته های خود را به وضوح مشخص کنید و در مسیر رسیدن به آنها تلاش و برای رسیدن به آنها پایداری تان را حفظ کنید. سعی کنید با رفتارتان به فرد خودشیفته ای که در زندگی تان است بفهمانید که روش زندگی و رفتارش غلط است و با قدرت روحی خود او را وادار به درمان یا حداقل ترک رفتار بدش کنید.

Psychologytoday

مترجم: نادیا زکالوند