جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ای که دستت می رسد کاری بکن


ای که دستت می رسد کاری بکن

اکرام و کمک به همنوع در ذات هستی نیز جلوه گر است اگر توجهی با دیده دل صورت گیرد مشاهده می شود کریم حقیقی به لطف و سخا و سخاوتمندی نعم مادی و معنوی را بر انسان خاکی معطوف فرموده است و طبیعت نیز ذخایر و نعم خویش را در اختیار موجودات عالم ارض قرار داده است

اکرام و کمک به همنوع در زبان و اصلان و کاملان همان سخاوت و سخاست که در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی سخت مورد توجه بوده و توصیه‌های علمی و عملی در زی پندنامه‌ها و نصایح پیشینیان از عمق و نفوذ این خصلت در جوامع ایرانی از ادوار پیش تا امروز حکایت می‌کند، چنانچه جریان‌های مختلف فکری و اندیشه‌های معنوی الهی گون جهت رشد معنوی و رسیدن به فلاح حق و رستگاری حقیقی اکرام و دستگیری از همنوع را یکی از ارکان مهم قلمداد کرده‌اند.

قرآن مجید نیز به این دو اصل و رکن اساسی در سیر صعودی انسان به کمال اشاره کرده است و آیات متعددی برای جوامع انسانی و بخصوص مسلمانان تبیین فرموده تا با عمل بی شائبه به آن و اخلاق حمیده و والای انسانی آدمی را به ساحت کبریایی نزدیک کند.

در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی اکرام و تکریم انسان ها و حتی طبیعت، جایگاه مهمی دارد، چنانچه عالمان و عارفان حقیقی به جد تام در جود و بخشش و مکرم داشتن خرد و کلان تلاش کرده و در عزیز داشتن و احترام به همنوع ذره ای کوتاهی و قصور به خود راه نمی دادند و حتی چنان بوده که اصل ایمان و اعتقاد حقیقی را در اصلح و ارحج دانستن همنوع بر خود می دانستند.

این اکرام و تکریم بر نگرش متخلق به اخلاق وارستگان نسبت به طبیعت نیز جاری بوده، چنانچه مومنان واقعی از ذخایر طبیعی به ودیعت نهاده شده توسط حضرت کبریایی با اکرام و تکریم و شکر نعم مستفیض و بهره مند می شده اند و از اسراف و تخریب سخت خودداری می کردند و طبیعت را آیه ای از بیکران آیات حضرت خداوندی می انگاشتند.

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

در قرآن عظیم الشان در مورد اکرام و کمک به همنوع آیات متعددی وجود دارد که از آن جمله اند: «نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق [یا] مغرب بگردانید بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمان] و پیامبران ایمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و [در راه آزاد کردن] بندگان بدهد و...» (بقره /۱۷۷) «کسانی که بخشش می کنند در حالی که دل هایشان ترسان است [و می دانند] که به سوی پروردگارشان باز خواهند گشت، آنان هستند که در نیکی ها نیز می شتابند و در آنها به یکدیگر پیشی می جویند.» (مومنون/۶۰ و ۶۱)

«از گوشت چهارپایان بخورید و به اشخاص نیازمند و بی چیز اطعام کنید.» (حج / ۲۸) «نیکی کن، چنان که خداوند به تو نیکی کرده است.» (قصص/۷۷۱)

ذکر این نکته لازم است که اکرام و سخاوت درجات متعددی دارد که عالمان و عارفان حقیقی و ره روان وادی حضرت جانان به آن توجه داشته اند؛ یکی آن که بر شخص دشوار نباشد خرج کردن و بخشیدن بلاعوض و ملاحظه شخصیت آن کسی که به او یاری می رساند بکند، چون اگر عوض یا غرضی یا ملاحظه، یکی یا هر دو یا هر سه مد نظر باشد کریم یا سخی بالطبع نیست. دوم این که چنان باشد که هنگام ترک کرم (به انسان یا حیوان یا طبیعت) مغموم و غمگین نشده از ساحت حضرت کبریایی به عجز خواهد تا در رحمتی گشاید تا بتواند از دستش هرچه برآید با ثروت یا جان خود و عمل خود در خدمت خلق الله و در کل مخلوق حضرتش باشد تا سختی ای از موجودی کاسته و دلی را خوشحال کند و این سیره میان عالمان و عارفان و فتیان و جوانمردان از اعصار گذشته تا امروز ساری و جاری بوده است.

سوم خداوند تفضلی فرماید و آن بنده را در سلک کریمان به ظاهر و باطن عالم و تمام مخلوقات فرماید چنان که هیچ گونه تعلقی هنگام کرم و جود و سخا نداشته و به گونه و درجه ای از کمال رسد که کریم و سخی بالطبع شود که حضرت ختمی مآب(ص) و مولا علی(ع) شهره به سخاوت بوده اند بخصوص امام حسن(ع) که به کریم اهل بیت ملقب بوده اند و ایشان را می توان نمونه کریم در مکتب اسلام دانست که امام حسن(ع) بارها مال خویش را انفاق کرده گاهی تمامش را و گاهی نیمی از مالش را. اما کرامت و کمک به انسان ها تنها در بعد مادی و نیاز جسمی و دنیوی خلاصه نمی شود چه بسا انسان هایی که از نظر مادی غنی ولی از نظر معنوی نیازمند معاضدت و یاری هستند و سیره عرفا معمولا بر این گونه بوده که یاور معنوی برای اهل زمین بوده اند و درکنار بذل مال، از منظر معنوی و به کمال رسیدن روح انسانی نیز برجامعه خیرکثیر رسانیده اند، شاید کمک حقیقی و دستگیری واقعی نیز از همین نوع یاری باشد که روح یک انسان را از ورطه هلاکت نجات بخشیده و به سوی منزل حقیقی خویش متوجه گرداند و از کمالات معنوی انسانی بهره مندش سازد و این سیره عرفانی است که جامعه را به سوی کمال حقیقی و سعادت رهنمون می شود و انسان ها را از قید و بند ماده و مادیت می رهاند؛ اساس جامعه دینی نیز بر همین اصل استوار است که انسان ها با معاضدت یکدیگر تامین معاش خویش کنند و با تاسی به کاملان و پیروی از سیره ایشان رو به سوی کمال حقیقی برند و در سیر روحانی نیز همدیگر را یار و یاور باشند تا در این راه شدائد را بهتر متحمل گردند و جامعه آرمانی و مدینه فاضله را باز به یاری هم شکل دهند.

اکرام و کمک به همنوع در ذات هستی نیز جلوه گر است. اگر توجهی با دیده دل صورت گیرد مشاهده می شود کریم حقیقی به لطف و سخا و سخاوتمندی نعم مادی و معنوی را بر انسان خاکی معطوف فرموده است و طبیعت نیز ذخایر و نعم خویش را در اختیار موجودات عالم ارض قرار داده است.

عالم انسانی نیز با کرم و کمک به یکدیگر بدون توجه به هیچ گونه رنگ و تعلق جغرافیایی، نژادی و... با کمک و معاضدت همدیگر و احسان و نیکوکاری می توانند خصال الهی که در باطن هر انسانی از سوی حضرت حق به ودیعت نهاده شده شکوفا و به سوی کمال قدم بردارند تا انسان حقیقی گردند.

و اگر توفیق الهی نصیب راه کسی گردد که بتواند کمک و دستگیر همنوع شود و محل رجوع مردم برای برآوردن حاجت های ایشان، به جد و خالصانه در این وادی گام زند که فلاح حقیقی دراین دنیا و لقا و قرب جانان نصیب چنین فردی خواهد بود، اما توان نمونه بارزکرم و جود و کمک به همنوع را سراسر عمر مبارک حضرت مولاعلی(ع) متجلی دید و این که حضرتش چگونه با قدم صدق در راه اسلام و عالم انسانی و طریق حق و حقیقت به جسم و جان ذره ای فروگذاری نکردند که بعد از شهادتش گوشه ای از پرده کنار رفته و معلوم شد مظهر جود و کرم چه کرده بود.

هوشنگ شکری