چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
درآمدی بر جامعه شناسی موسیقی
نوشتار حاضر چكیده پژوهش الئونورا وتسلر (Eleonora Wetzler) و فیلیپ تسیركر (Philip Zirker) در سال ۱۹۹۹ در دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه اشتوتگارت میباشد كه تاریخچه تكامل و اهداف اصلی جامعهشناسی موسیقی را مورد پژوهش قرار داده و در پایان نیز نظری به هنرمندان این عرصه زیمل (Georg Simmel)، و بر (Max Weber) و آدورنو (Theodor W. Adorno) افكنده است. از آنجایی كه وبر و آدورنو نقش بهسزایی در جداسازی جامعهشناسی موسیقی از سایر شاخههای علوم ایفا كردهاند و به سبب انجام پژوهشات گسترده در قرن بیستم، پدر جامعهشناسی موسیقی نامیده شدند.
۱. اهداف جامعهشناسی
فوكس (Fuchs) معتقد است نمیتوان كتمان كرد كه موسیقی محصول و زاییده نوع انسان است یعنی هر جا كه او پا گذاشته موسیقی پدید آمده است. در شرایط اجتماعی نوین معدود نقاطی وجود دارد كه موسیقی به آن راه نیافته باشد و كمتر زمانهایی است كه هیچ اثر موسیقایی در آن پدید نیامده باشد. (فوكس ۱۹۹۲، ص ۶۷)، با ارائه این تعریف و تعاریف مشابهای از این دست میتوان ادعا كرد كه موسیقی بیتردید عملكردی اجتماعی دارد. با این حال پاسخ به این پرسش ضروری است كه چگونه میتوان از طریق جامعهشناسی به عملكرد اجتماعی موسیقی نزدیك شد. البته باید در نظر داشت كه لفظ موسیقی در اینجا تعبیری عام از آن دارد یعنی هر آنچه كه ماهیت موسیقی را میسازد و به تعبیر دیگری تمام شاخههای مجزای آن را در بر میگیرد. اما بدون شك میتوان اذعان داشت كه جامعهشناسی موسیقی نمیتواند بر كلیت موسیقی سیطره پیدا كند بنابراین پرسش قابل تأمل این است كه جامعهشناسی موسیقی چه مقاصدی را دنبال میكند؟
به اعتقاد والتر زرواكی ( (Walter Serauky هدف اصلی جامعهشناسی موسیقی این است كه موسیقی در چه شرایط اجتماعی و فرهنگی پدید میآید؟ (زرواكی ۱۹۸۳، ص ۳۷) این تعریف بسیار كلی است زیرا در اكثر موارد نمیتوان شرایط فرهنگی را با قطعیت روشن ساخت و تنها در صورتی میتوان گفت كه موسیقی در چه شرایطی فرهنگی پدید آمده (البته اگر ممكن باشد) كه جامعهشناسی موسیقی در ارتباطی تنگاتنگ با سایر شاخههای فرهنگشناسانه قرار بگیرد. در هر حال زرواكی جامعهشناسی موسیقی را تنها بهعنوان علم كمكی مهم موسیقی میشمارد و نه بهعنوان یك مقوله مستقل (زرواكی ۱۹۸۳، ص ۳۸) كورت بلوكوپف (Kurt Blaukopf) بر خلاف زرواكی دامنه وظایف جامعهشناسی را محدودتر ساخته و اظهار میدارد كه جامعهشناسی موسیقی اعمال موسیقایی را بهمثابه رفتاری اجتماعی در نظر میگیرد تا در پرتو آن بتواند روند شكلیابی اعمال موسیقایی را تشریح كند.
در نتیجه تعریف فوق، بررسی موسیقی و اعمال ـ رفتار موسیقایی ضروری مینماید؛ اولی آن است كه بر پایه ضوابطی هنری شكل میگیرد و ماده آن را صوت تشكیل داده است. (هوشن ۱۹۷۹، ص ۹۷۰) آشكار است كه ـ دست كم براساس این تعریف ـ این ضوابط هنری است كه معیار ارزش موسیقی تلقی میشود و الاّ جدای از این ضوابط موسیقی خود هیچ چیز برای گفتن ندارد.
البته لازم به ذكر است بدون داشتن شناختی حداقل از گونههای مختلف موسیقی و ساختارهای مختلف تاریخی رفتارهای موسیقی نمیتوان به تنهایی از موسیقی سخن راند.
دومی ـ اعمال و رفتار موسیقایی ـ نیز مجموعه اقداماتی است كه صرفاً برای تولید صوت و آثار صوتی صورت میپذیرد كه ساختهای متفاوت انسانی و واكنشهای مختلفی نسبت به آن دارند. اجمال تعریف حاضر از آن روست كه تقریباً تمام حوزههای آكوستیكی را شامل شده و متناسب با آن زبان را نیز در برمیگیرد. اما از جنس نگاه امروزی ما زبان و موسیقی دو مقوله مجزا میباشند. البته باید توجه داشت كه در دایره فرهنگ اروپایی امروز، موسیقی آشكارا از زبان متمایز میشود. ولی با تدقیق بر حوزههای فرهنگی دیگر غالباً در مییابیم كه این جداسازی صورت نپذیرفته است. در این مورد كوبیك (Kubik) معتقد است در غالب زبانهای افریقایی واژهای متناسب با مفهوم اصلی موسیقی وجود ندارد. «مفاهیم موجود كم و بیش مفهوم موسیقی و رقص را توامان در برمیگیرد.» دایره المعارف مایر نیز به این وضعیت اشاره میكند كه امروزه در اكثر فرهنگها مفهومی ـ متعلق به آن فرهنگ ـ برای موسیقی وجود ندارد كه به تنهایی بتواند تا حدودی مفهوم رقص، فرهنگ و زبانشناسی را در برگیرد. مفهوم Musike كه از دوره یونان باستان اتخاذ شده در ابتدا مفهوم واحدی برای شعر، رقص و موسیقی به شمار میرفته كه در قرن چهارم برای محدود كردن این مفهوم هنر صوت را از آن مجزا كردند. تاریخ مغربزمین همواره شاهد تكامل جریانهای زبانی و موسیقایی توأمان بوده و تازه در دوره رنسانس آلات موسیقایی صرفی پدید آمدند كه بدون كمك گرفتن از زبان ارتباط مفاهیم را روشن میساختند. این مسئله آشكارا نشان میدهد كه ماهیت موسیقی در طی زمان تا چه حد تغییر یافته است. بنابراین لازم است با نگاهی علمی به موسیقی ارتباط جداناشدنی و گهگاه فرهنگی عناصر زبانی و موسیقایی را مورد توجه قرار داد. گاسپار روپرت((Gaspsr Ruppert نیز معتقد است: «اعمال و رفتار موسیقایی تنها منوط به موسیقی نمیشود ]....[ بلكه مسائل اجتماعی توأمان، آداب، ارزشها، انتظارات و شرایط جنبی (حاشیهای) را نیز در برمیگیرد. (گاسپار روبرت ۱۹۹۲، ص ۵۷)
۲. تعریف جامعهشناسی موسیقی
برای نیل به این هدف كه اعمال موسیقایی را همواره در ارتباط با مسائل اجتماعی در نظر گیریم ـ همانگونه كه نشان داده خواهد شد ـ علم جامعهشناسی موسیقی از طریق علوم فرهنگشناسانه و علم شناخت موسیقی بنیان نهاده شد. بلوكوپف مفهوم كاربرد موسیقایی را به منظور ارائه تعریف دقیقی از ماهیت جامعهشناسی موسیقی باب كرد. (بلوكوپف ۱۹۹۶، ص f۵)
او در این میان بخشهای «روشهای رفتار موسیقایی»، «انتظارات رفتار موسیقایی» را در هم تنیده، در یك حوزه جای داد. تعریف جامعهشناسی موسیقی با این مفاهیم بدینگونه از نو نوشته شد: «جامعهشناسی موسیقی علم جمعآوری تمام فاكتهای اجتماعی پر اهمیت برای تجربه موسیقایی (معادل كاربرد موسیقایی؛ Practice) نظم و ترتیب این واقعیتها براساس ارزشی كه برای كاربرد موسیقایی دارند و در نهایت ثبت و نگارش ارتباطات تعیینكننده تغییرات كاربردی میباشد» (بلوكوپف ۱۹۹۶،ص ۵).
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی مجلس چین خلیج فارس دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران معلم هواشناسی قوه قضاییه سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران پلیس
بانک مرکزی ارز بابک زنجانی خودرو قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو دلار سایپا مالیات بازار خودرو قیمت طلا
تلویزیون سریال سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه نوار غزه حماس یمن نتانیاهو ترکیه افغانستان بنیامین نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا اینستاگرام اپل فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه مسمومیت دیابت کاهش وزن بارداری چاقی خواب سلامت روان آلزایمر