سه شنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 13 May, 2025
سنگی که بر سر خودمان می خورد

از آنجایی که دوستان هنرمندم از علاقه من به موسیقی بداهه و ساز و آواز مطلعاند، چندی پیش یکی از همین دوستان به من خبر داد که قرار است کنسرتساز و آواز بداهه در یکی از سالنهای معتبر به همراهی یکی از خوانندگان کار بلد میانسال برگزار کند که طبعا خوشحالی مرا نیز به همراه داشت و بی آنکه دوستان بخواهند، قول همکاری و کمک دادم.
دوستان ما بنابر عرف برگزاری کنسرت به دفتر موسیقی مراجعه کردند تا فرمهای مربوطه را دریافت کرده و پس از تکمیل آنها را تحویل دهند. باز هم بنا بر عرف برگزاری کنسرت و و روند اخذ مجوز، از آنها نمونه صوتی و البته تصویری میخواهند. دوستان هنرمند هم به هر زحمت که شده نمونه ای از آثار منتشر شده مجوز دارشان ارائه میکنند و خیالشان راحت از بابت اینکه کنسرت دونفرهساز و آواز بداهه حتما مجوز میگیرد، به متصدی امور مراجعه میکنند، غافل از اینکه متصدی به ایشان میگوید که روند اخذ مجوز حدود ۴۵ روز طول میکشد و با توجه به تاریخ کنسرت(۱۶ شهریور)، اخذ مجوز محال است.
حتما مسئولین دفتر موسیقی هم به این تعطیلات پربار که به دلیل عید سعید فطر و پس از آن به بهانه نشست سران کشورهای غیر متعهد پیش آمده واقف بودند که جلسات شورایی که در هفته یک بار برگزار میشود و البته با روند مجوز حراست، به این راحتیها مجوزی صادر نمیگردد. اما برای من سوال است که چرا باید برای برگزاری یک کنسرتساز و آواز دو نفره به مدت یک ساعت و نیم با حد اکثر ۳۰۰ نفر مخاطب باید ۴۵ روز دنبال مجوز دوید و دست آخر هم یکی دو روز مانده به اجرا مجوز صادر شود؟
از همین جا به یاد کرمان افتادم و شهرداد روحانی، که اداره ارشاد کرمان قرار بود مجوز کنسرت را یکی دو روز مانده به اجرا صادر کند. مسئولین و تهیه کنندگان برنامه هم که بسیار نگران بلیت فروشی بودند چند روز قبل از اخذ مجوز رسمی اقدام به تبلیغ کردند و همین مساله بهانه لازم را به دست اداره ارشاد کرمان داد و کنسرت مجوز نگرفت. ظاهرا تمامی قوانین برای هنرمند مانع برگزاری کنسرت میشود اما هیچ قانونی وجود ندارد که اداره ارشاد را ملزم کند حد اکثر تا ۱۰ روز پیش از برگزاری باید مجوز قطعی صادر شود تا وقت کافی برای تبلیغ و بلیت فروشی وجود داشته باشد. باز از همین جا به یاد کنسرت سال گذشته یکی از گروههای جوان در بندر عباس میافتم. در آنجا همه چیز خوب پیش رفت اما زمان تبلیغات مصادف شده بود با یکی از اعیاد مذهبی که باز مجوز برای تبلیغ و بیلبورد صادر نشد و تنها یک روز مانده به کنسرت تبلیغات انجام شد و در نتیجه کنسرت با ضرر مالی بالایی برگزار شد. پیش از این همه شاهد بودند که از تبلیغات کنسرت در ایام سوگواری جلوگیری میشود، اما در منع تبلیغ در اعیاد مذهبی حکایت جدیدی ست!
متاسفانه با دید غلطی که بهوجود آمده در ماه مبارک رمضان هم مجوز کنسرت داده میشود که البته هنرمندان به این موضوع عادت کردهاند اما نکته جالب و انصافا تعجب بر انگیز این بود که یکی از گروههای جوان و خوشنام مجوز کنسرتش را در یکی از شهرستانها برای آخرین شب تیر ماه گرفت اما مسئولین اداره ارشاد با این تفسیر که فردای این روز یوم الشک است و ممکن است ماه رمضان باشد، لغو کردند. قبلا هم کنسرتهایی به همین بهانه در تهران لغو شده بود. این در حالی ست که اکثر کشورهای مسلمان این این ماه را رمضان المبارک مینامند و آن را منشا خیر و برکت، حال معلوم نیست این نگاه غلط و بدعت گذاریها از کجا سرچشمه میگیرد.
اگر هنرمندی با تمام این سختیها بتواند مجوز اداره ارشاد را برای کنسرت اخذ کند باز هم کار تمام نشده و تا آخرین لحظه ممکن است کنسرت لغو شود. چنانکه اخیرا کنسرت گروه شهنازی به سرپرستی داریوش پیرنیاکان از سوی دانشگاه شهید باهنر کرمان لغو شد و ماجرا از این قرار بود که این دانشگاه در ابتدا برای تاریخ خاصی سالنی موسوم به تالار وحدت را در اختیار گروه میگذارد و بر همین اساس گروه اقدام به اخذ مجوز میکند اما درست یک روز پیش از برگزاری کنسرت، دانشگاه سالن اش را پس میگیرد. در حالی که گروه در آستانه عزیمت به کرمان بود و قبلا هم صدابردار با یک کامیون تجهیزات وارد کرمان شده بود و تبلیغات و بلیت فروشی و صورت گرفته بود. شاید در بین این همه اتفاقات نا خوشایند بخواهیم به دنبال مقصر بگردیم اما پیش از آن باید مقصر یا مقصران را متوجه ضرر و زیانی که به فرهنگ کشور وارد میکنند بکنیم. این همه لغو کنسرت که ذکر شد تنها برای موسیقیهای جدی و مخاطب خاص بود نه کنسرتهای پاپ که -متاسفانه - طیف بیشتری از مردم مخاطب آن هستند.
در کشور ایران با جمعیتی در حدود ۷۵ میلیون نفر، ظرفیتهای بالای فرهنگی وجود دارد. به طبع گستردگی خرده فرهنگها، سلیقههای بیشماری نیز موجود است و این درست چیزی است که هیچ توجهی به آن نمیشود. اینکه چرا از برگزاری یک کنسرت سنتی ۱۲ نفره، یک کنسرت ارکستر سمفونیک، کنسرت گروهی از جوانان تحصیلکرده موسیقی و دست آخر کنسرت دونفره ساز و آواز جلوگیری میشود، همان چیزی است که توجیهی برایش وجود ندارد.
گاهی برخی ندانسته و نا آگاهانه سنگهایی به جلوی پای هنرمندان متعهد میاندازند که این سنگها در طول زمان کمانه کرده و بر سر فرهنگ میخورد. گرایش جامعه به پدیده شومی به نام شبکههای زرد ماهواره ای چیزی نیست که بتوان از آن به راحتی گذشت. سیاست گذاران این شبکهها در میان پخش انواع موسیقیهای مخرب، فرهنگهای غلط را چنان وارد جامعه ما میکنند که اگر به این صورت پیش برود تا ۳۰ سال آینده دیگر فرهنگ ایرانی وجود نخواهد داشت. جا دارد از مسئولین فرهنگی بخواهیم با دید باز و خیر خواهانه زمینه برگزاری کنسرتهای موسیقی جدی و متعهد را فراهم کنند تا قدمی ولو کوچک در راه اشاعه فرهنگ و هنر اصیل ایرانی باز شود.
نویسنده : عطا نویدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست