دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

بررسی موانع و مشكلات اشتغال زنان در بخش های دولتی


بررسی موانع و مشكلات اشتغال زنان در بخش های دولتی

طرح پژوهشی “بررسی موانع و مشكلات اشتغال زنان در بخش های دولتی” از سوی دكتر محمد صادق مهدوی, عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی كه با حمایت مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری به اجرا درآمده است

طرح پژوهشی “بررسی موانع و مشكلات اشتغال زنان در بخش‌های دولتی” از سوی دكتر محمد صادق مهدوی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی كه با حمایت مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری به اجرا درآمده است.

هدف از اجرای این طرح، برنامه‌ریزی برای اشتغال زنان، شناخت موانع و تلاش برای رفع آنها در بخش‌های دولتی است. پژوهش‌ حاضر به بررسی و تحلیل موانع و مشكلات اشتغال زنان در بخش‌های دولتی پرداخته است. در این تحقیق، با تكیه بر نظر و دیدگاه‌های اندیشمندان داخلی و خارجی و همچنین با استناد به تجربیات علمی و كاری پژوهشگران و متولیان امور اشتغال زنان، دو پرسشنامه طراحی و در شش استان برگزیده كشور اجرا شد. نیمی از استان‌ها دارای نسبت اشتغال بالا و نیمی دیگر دارای اشتغال پایین زنان در بخش‌های دولتی بودند. مقایسه عوامل، موانع و مشكلات اشتغال زنان در استان‌های مورد مطالعه، شرایط شناسایی و زدودن عوامل پایین آمدن اشتغال زنان در بخش‌های دولتی را فراهم می‌كند. جامعه آماری پژوهش حاضر، استان‌های قم، یزد، چهارمحال‌ و بختیاری، سیستان و بلوچستان، لرستان و كهكیلویه و بویر‌احمد است كه سه استان اول به عنوان استان‌های با مشاركت پایین زنان در اشتغال و سه استان بعدی به عنوان نماینده استان‌های با مشاركت بالای زنان در اشتغال انتخاب شده‌اند.

در این پژوهش، دو نمونه از زنان به عنوان مصاحبه شونده در نظر گرفته شده‌اند؛ نخست زنانی كه در زمان پرسشگری در بخش‌های دولتی شاغل بودند و زنانی كه جویای كار در بخش‌های دولتی بودند، بنابراین دو پرسشنامه كمابیش متفاوت تهیه شد. پرسشنامه مشكلات اشتغال زنان در بخش‌های دولتی، به بررسی وضعیت زنان شاغل و پرسشنامه موانع اشتغال زنان در بخش‌های دولتی به بررسی وضعیت زنان جویای كارپرداخته است.

پرسشنامه‌های یاد شده با استفاده از نمونه‌ ۸۰ نفری (۴۰ زن شاغل و ۴۰ زن جویای كار) روایی یابی، و سپس در هر استان منتخب ۴۰۰نمونه (۲۰۰نفر از زنان شاغل در بخش‌های دولتی و ۲۰۰نفر از زنان جویای كار) انتخاب شدند.

داده‌ها در برنامه spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شد و با استفاده از روش‌های آماری میانگین و میانه و ضرایب همبستگی و رگرسیون به استنباط آماری پرداخته شد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد كه بازار كار زنان در ایران، سال‌های بسیار بحرانی را پیش رو دارد. جوانی جمعیت كه از وضعیت هرم سنی جمعیت نشأت می‌گیرد، موجب شده است كه تحولات چشمگیری را در دو سوی عرضه نیروی انسانی شاهد باشیم. این امر همراه با افزایش سطح سواد و آموزش در جامعه و افزایش سهم تحصیلكردگان دانشگاهی - كه در بازار كار زنان چشمگیرتر است - تغییراتی كیفی نیز به همراه داشته است. افزایش مشاركت اقتصادی زنان و حضور پررنگ‌تر آنان نیز از مشخصه‌های دیگر بازار كار زنان است. علی‌رغم این افزایش مشاركت، هنوز ایران جزء آخرین كشورها از نظر مشاركت اقتصادی زنان است. هر چند تحولات فوق می‌تواند به عنوان یك فرصت استثنایی برای جامعه ایران مطرح شود و بهره‌گیری از این نیروی انسانی انباشته شده و با كیفیت، نرخ رشد اقتصادی را افزایشی چشم‌گیری دهد، اما باید با تقاضا هماهنگ شود. كمبود تقاضای نیروی انسانی، نه تنها موجب هرز‌رفتن این فرصت استثنایی می‌شود، بلكه بیكاری شدید و شرایط بحرانی را در جامعه حاكم می‌كند، بنابراین برای جلوگیری از ایجاد بحران و به‌‌ویژه مقابله با از بین رفتن فرصت‌ها، برنامه‌ریزی نیروی انسانی به‌ویژه برنامه‌ریزی بازاركار زنان ضروری است.

در خصوص موانع فرهنگی - اجتماعی اشتغال زنان می‌توان گفت اشتغال و چگونگی تقسیم‌كار، یكی از شاخص‌های مهم توسعه است كه نه تنها در طبقات اجتماعی، بلكه از نظر جنسیتی، یعنی تقسیم‌كار بین زنان و مردان در تمام جوامع شدیداً تحت‌تأثیر ارزش‌ها و مدل‌های رفتاری هر فرهنگ قرار دارد.

نقشی كه هر فرهنگ برای جنس زن و مرد در جامعه تعیین می‌كند، به دلیل تأثیر اجتماعی، خود‌باوری او را در اجرای نقش تقویت می‌كند.

پرواضح است عدم تأیید اجتماعی نقش‌های جدید جنسیتی از سوی جامعه، كه از رسوبات فرهنگی و دیدگاه‌های سنتی حاكم ناشی می‌شود، خود باوری آن جنس را تضعیف می‌كند و نقش وی را در بالفعل كردن توانایی‌‌ها‌یش به تعویق می‌اندازد و یا مانع بالفعل كردن آنها می‌شود.

براساس نتایج عملی پژوهش حاضر، مشكلات اشتغال زنان مواردی چون پایین بودن حقوق در مقایسه با نوع كار و ناعادلانه بودن توزیع پاداش‌ها و مزایا، جلوگیری از دخالت زنان در تصمیم‌گیری‌ها، سخت‌گیری مقررات اداری در مورد زنان، عدم احساس مسؤولیت در قبال مشكلات خاص زنان، را شامل می‌شود. همچنین واگذاری كارهای ساده و بی‌اهمیت به زنان، عدم ارزیابی صحیح از توانایی‌های زنان، آزار روحی ناشی از برخورد نامناسب ارباب رجوع، مزاحمت همكاران مرد، عدم حمایت زنان از یكدیگر و عدم رضایت مدیران، از دیگر مشكلات اشتغال زنان است. علاوه بر این، می‌توان به مواردی چون ضرر‌رسانی اشتغال به زنان، به خطر افتادن سلامت روحی - روانی زنان، طولانی بودن ساعات كاری، لذت نبردن از كارهای اداری، خسته كننده بودن كارهای اداری، خستگی ناشی از دوری راه خانه و اداره، عدم رضایت از كار، تهدید به بركناری از شغل، ممانعت اعضای خانواده از ادامه شغل و بدرفتاری مدیران به عنوان بخش دیگری از مشكلات اشتغال زنان اشاره كرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.