سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

۹ نوامبر ۲۰۰۲ ـ حرفه روزنامه نگاری و تارخ نویسی در بحران


در دهه های اخیر ایراد فراوان به «روزنامه نگاری» و ادامه آن «تاریخ نگاری» وارد آمده است و تا کنون نتیجه این بوده است که تا روزنامه نگاری به راه اصلی بازنگردد انتظار زیادی از مورخ …

در دهه های اخیر ایراد فراوان به «روزنامه نگاری» و ادامه آن «تاریخ نگاری» وارد آمده است و تا کنون نتیجه این بوده است که تا روزنامه نگاری به راه اصلی بازنگردد انتظار زیادی از مورخ نمی توان داشت و تا این دو حرفه مربوط به هم به «اصول و قواعد» خود باز نگردند جوامع ملی و جامعه جهانی اصلاح نخواهند شد. متنی که در زیر می آید نظر یک اندیشمند است که هفتم نوامبر ۲۰۰۲ ابراز شده بود:

از اواسط قرن نوزدهم روی تاریخ هیچ کشوری کار درست و حسابی نشده است، زیرا که نه مقامهای مربوط خواسته اند و نه مورخان و روزنامه نگاران زحمت این کار را به خود داده اند. تارخ نویسی ادامه کار رونامه نگاری است. ولی، با این همه دانشکده که برایشان تاسیس شده ، در یک قرن و نیم اخیر در هیچ جای دنیا در این دو رشته مربوط به هم کاری تازه صورت نگرفته است. به نظر می آید که صاحبان رسانه ها شده اند بازرگان و یا سیاستمدار و به دنبال درآمد ومقام، و روزنامه نگارها هم که با امید فراوان و قصد خدمت گام به این راه می گذارند در همان اوایل کار سردرگم سراب شده و ناخواسته به ابزار سیاست و خدمه تبلیغ تبدیل و سپس در متن آن قرار می گیرند و در چنین شرایط و وضعیت، تاریخ نویس هم خود را به دردسر نمی اندازد و همان راه را می رود که برایش باز است (رسانه ها باز کرده اند). نتیجه اش این می شود که کسی از واقعیات ۱۵۰ سال اخیر، مگر کارهای روتین (عادی و روزمره) و ظاهر قضیه آگاه نمی شود و همان راهها را ادامه می دهد و همان اشتباهات را تکرار می کند و پایان این روند هم روشن نیست. بنابراین، روزنامه نگاری و تاریخ نگاری نیاز به یک انقلاب داخلی دارند و چه کسی و از کجا این انقلاب را شروع کند، معلوم نیست. تا این انقلاب «در این حرفه به بیراهه افتاده» صورت نگیرد مشکلات بشر در مسیر حل شدن قرار نخواهد گرفت.