جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

کالابرگ های بی کالا


کالابرگ های بی کالا

نقش کالابرگ هر روز بیش از پیش در زندگی خانواده ها کم رنگ تر می شود به ویژه این مساله در شهرهای بزرگ نمود بیش تری دارد حذف کالابرگ بر اساس سیاستی از پیش تعیین شده صورت می گیرد

نقش کالابرگ هر روز بیش از پیش در زندگی خانواده‌ها کم‌رنگ‌تر می‌شود به ویژه این مساله در شهرهای بزرگ نمود بیش‌تری دارد. حذف کالابرگ بر اساس سیاستی از پیش تعیین شده صورت می‌گیرد. طبق تبصرهء ۱۵ قانون بودجهء سال ۸۶ دولت موظف به حذف یارانهء کالابرگ شهرهای بزرگ شده است. بر اساس این قانون و در راستای هدفمند شدن یارانه‌ها، کالاهای کوپنی شهرهای بزرگ از جمله تهران حذف خواهد شد. چرا که کالاهای کوپنی طبق این تبصره باید در شهرهای کوچک که جمعیت آن‌ها زیر ۱۰۰ هزار نفر باشد توزیع شود; اما معلوم نیست بر اساس کدام معیار، کل جمعیت شهرهای بزرگ فاقد شرایط دریافت کالابرگ شده‌اند. از سویی دیگر روشن نیست که چرا و چگونه خانوارهای ساکن در شهرهای کوچک همه مستحق دریافت کالابرگ شده‌اند. چون به هر حال مسالهء انباشت سرمایه در شهرهای بزرگ و توزیع آن در میان خانوارها مقوله‌ای نسبی است.

این سیاست که لباس قانون بر تن کرده در توزیع مرحلهء سیزدهم کالابرگ جامهء عمل به تن خواهد کرد. طبق همین تبصره، دولت موظف است کالابرگ‌هایی را بین خانوارهای روستایی، عشایر و شهرهای کوچک توزیع کند که در این صورت تغییرات بسیاری در چگونگی توزیع آن به وجود خواهد آمد. یکی از مسوولان وزارت بازرگانی در توضیح این مطلب به ایسنا گفت: «با اجرای این تبصره بیش از ۳۴ میلیون نفر از دریافت کوپن‌های مرحلهء سیزدهم حذف می‌شوند و کوپن‌ها تنها در بین روستاها، عشایر و شهرهایی که زیر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت داشته باشند، توزیع خواهد شد.

● پیدایش کوپنیسم در ایران

با تصرف بندر خرمشهر از سوی ارتش عراق در سال‌های اول جنگ تحمیلی، واردات کالاها و مواد اولیهء مورد نیاز مردم و صنایع ایران با اخلال جدی روبه‌رو شد.

در همان اوایل جنگ دولت انحصار فروش روغن، گوشت، برنج، صابون و پودر شوینده، پنیر، قند و شکر را در ازای دریافت برگه‌های ارزاق عمومی به نام کوپن یا کالابرگ در اختیار گرفت. این شیوهء توزیع به نوعی برگرفته از نظام‌های سوسیالیستی بود.

● کالابرگ‌های بی‌کالا

خانمی از گذشته با حسرت یاد می‌کند و می‌گوید: «مرغ، روغن، برنج، زردچوبه، قند و شکر، سیگار و حتی لامپ و کبریت را با همین کوپن توزیع می‌کردند. با وجود جنگ، این کوپن‌ها برای ما تکیه‌گاه بود. اما حالا جنگ نیست، ولی گرانی هست. از آن همه چیز حالا تنها برنج می‌دهند و قند و شکر. تازه برنج را مناسبتی می‌دهند. خدا را شکر که امسال رمضان آن را هم ندادند!» بسیاری از خانوارها مخصوصاً خانوارهای کم‌درآمد هنوز چشم امید به اقلام کالابرگی دارند; این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان حاکمیت نظام کوپنیسم در ایران هر چند در شرایط شروع جنگ اقدامی اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید، ولی اصرار بر ادامهء اجرای آن مشکلات بلند مدتی را در بخش‌های اجتماعی و اقتصادی به بار آورده که حل آن‌ها یکی از جدی‌ترین چالش‌های پیش‌روی دولت‌های ایران در طول سال‌های بعد از جنگ بوده است. آن‌ها بر این امر تاکید می‌کنند که نظام توزیع یارانه‌ها باید هدفمند شود و عمدتاً خانوارهایی را شامل شود که بدون یارانه امکان زیست عادی و روزانهء خود را از دست می‌دهند.

از آن جا که چنین سیستم یارانه‌ای هدفمند شکل نگرفته است، حذف سریع و حتی تدریجی کالابرگ مشکلاتی را برای خانوارهای کم درآمد به وجود خواهد آورد، به طوری که حتی دولت نمی‌تواند به سادگی از آن چشم‌پوشی کند و گاهی موارد ناچار به افزایش آن برای برخی از دهک‌های پایین جامعه می‌شود. در همین راستا توزیع کالابرگ مضاعف با هدف حمایت ویژه از اقشارآسیب‌پذیر جامعه و ایجاد امنیت تغذیه در راستای سیاست‌های کاهش فقر، در سال ۱۳۸۵ با اعتباری بالغ بر سه هزار و۶۸۰ میلیارد ریال برای ۹ میلیون نفر و در سال ۱۳۸۶ با اعتباری بالغ بر چهار هزار و ۶۸۵ میلیارد ریال برای ۱۲میلیون نفر از نیازمندان در دستور قرار گرفت.

● خانواده‌ها و کوپن‌فروش‌ها

ناهمگونی الگوی بسیاری از خانوارهای ایرانی با میزان توزیع اقلام کوپنی و نیز تمایل بسیاری از آن‌ها برای تامین کمبود مصرف برخی از کالاها با مبادلهء کوپن اقلام کم‌مصرف، زمینه را برای خلق شغل کاذبی چون کوپن فروشی فراهم آورده است. در حال حاضر، دو گروه از خانوارها به سراغ کوپن‌فروش‌ها می‌روند: «خانواده‌هایی که برای خرید محصولات کوپنی به کوپن نیاز دارند و خانواده‌هایی که از درآمد کافی برای خرید آزاد محصولات برخوردار هستند. از آن جا که خرید این قبیل کالاها به سادگی امکان‌پذیر نیست و نیازمند صرف زمان و در صف‌ایستادن و مراجعه به برخی فروشگاه‌ها است، بسیاری از خانوارهای برخوردار ترجیح می‌دهند، کالابرگ‌های خود را بفروشند. همین وضعیت خود نشانگر این است که توزیع عمومی کالابرگ در شرایط فعلی، اقدامی هدفمند در توزیع یارانه‌ها نیست.

● آن سوی آب

بسیاری از کشورها به دلایل گوناگون و عمدتاً در دوران جنگ و چند سالی پس از آن نظام کالابرگی را تجربه کرده‌اند. حتی در برخی از کشورها که دارای نظام سرمایه‌داری هستند این روند به انحای مختلف در جریان است. به‌طور مثال در کشور آمریکا برنامهء کوپن غذا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است; اما این برنامه دامنهء وسیعی از افرادی را که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، در‌بر‌می‌گیرد. با این وجود مطالعات انجام شده از جمله گزارش اخیر موسسهء بروکینگز نشان می‌دهند که بسیاری از نیازمندان و فقرا در این کشور عملا از این کمک‌های غذایی استفاده نکرده و همه ساله میلیاردها دلار کوپن غذا بدون استفاده می‌ماند.

در سال ۱۹۷۴ کنگرهء آمریکا با تصویب قانونی، تمام ایالت‌ها را موظف به تامین کوپن غذا برای خانوارهای مستمند کرد. این مصوبه، هم اکنون مهم‌ترین برنامهء کمک غذایی دولت فدرال بوده و توسط وزارت کشاورزی آمریکا به اجرا در می‌آید. برنامهء کوپن غذا شامل کوپن‌هایی است که به خانواده‌های فقیر اجازه می‌دهد به طور ماهانه غذای مورد نیاز خود را تهیه کنند.

بر اساس گزارش واشنگتن پریزم برنامهء کوپن غذا در سال ۱۹۹۴، ۲۸ میلیون آمریکایی را در بر می‌گرفت. به‌دنبال رشد اقتصادی این کشور در اواخر دههء ۹۰، این رقم کاهش یافت تا آن جا که سال ۲۰۰۰ به ۱۷ میلیون نفر رسید. اما رکود اقتصادی چند سال گذشته موجب افزایش این رقم شده است. سال ۲۰۰۴، حدود ۹/۲۳ میلیون نفر در آمریکا ماهانه از کوپن‌های غذایی بهره‌مند شدند که تا پایان این سال حدود ۲/۲۷ میلیارد دلار برای دولت فدرال هزینه در بر داشت.

هر خانوادهء کم درآمد به طور متوسط واجد دریافت ۲۴۰۰ دلار کوپن غذایی برای یکسال است. به گفتهء دکتر مت فلوز کارشناس موسسهء بروکینگز و یکی از نویسندگان گزارش یاد شده عدم استفاده خانواده‌های کم‌درآمد از کوپن‌های غذا هزینه‌های زیادی برای دولت فدرال در پی دارد. وی در مصاحبه با واشنگتن پریزم گفت: «عدم استفادهء شهرنشینان واجد شرایط، از این کوپن‌ها به معنای مصرف کم‌تر است که خود تاثیری منفی بر روی رشد اقتصاد مناطق شهری دارد.»

● ویژه‌ها

آنچه مسلم است نیاز به کالا بر اساس مناطق مختلف متفاوت است که گاه این تفاوت آن چنان چشمگیر است که دولت ناگزیر به اختصاص برخی یارانه‌های ویژه در قالب کالا‌برگ خواهد بود; کالا برگ آرد عشایر از این جمله است. سهمیهء سرانهء آرد عشایر ۴۰۰ گرم در روز است که در یکصد روز برای هر نفر از عشایر معادل یک عدل آرد ۴۰ کیلویی از طریق شرکت‌های تعاونی عشایری به متقاضیان داده می‌شود.»

گرچه کالابرگ در اوایل شکل عمومی داشت اما در حال حاضر نهادها و سازمان‌‌های مختلف بر اساس سیاست‌های خاص خود اقدام به توزیع کالا‌برگ در میان برخی از خانوارها می‌کنند. چندی پیش روابط عمومی کمیتهء امداد امام خمینی از آغاز توزیع ۹ میلیون کالابرگ ویژهء اقشار آسیب‌پذیر در سراسر کشور خبر داد. با توزیع این کالابرگ‌ها ۵/۷ میلیون نفر از خانواده‌های تحت حمایت و سایر نیازمندان مورد شناسایی این نهاد و ۵/۱ میلیون نفر از خانواده‌های تحت حمایت سازمان بهزیستی مشمول دریافت این کالاهای یارانه‌ای خواهند بود. شاید چنین اقدام‌هایی برای هدفمند کردن توزیع یارانه‌ها، مناسب باشد. جا‌دارد، با مطالعه و بررسی این قبیل برنامه‌ها، دولت نیز برای توزیع یارانهء کالاهای اساسی روشی دیگر در پی گیرد، نه این که به حذف آن اقدام کند.

سامان عابری