یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کاخ سفید کلاه صهیونیستی و تله امپریالیستی


کاخ سفید کلاه صهیونیستی و تله امپریالیستی

فرید زکریا, روزنامه نگار و تحلیلگر هندی تبار آمریکایی, در کتاب خود تحت عنوان «جهان پساآمریکایی», از پدیده ای در عالم سیاست نام می برد به عنوان «تله امپریالیستی» دامی پیش روی کشورهای بزرگ جهان که در ادوار مختلف تاریخ چنان آنها را درگیر مسائل ریز و درشت جهانی می کند که آنان در روند فرسایشی درگیر شدن با موضوعات مختلف و گاه بسیار بی اهمیت, اندک اندک تضعیف شده و سرانجام جای خود را به کشورهای دیگر می دهند تا ابرقدرت بودن در معادلات بین المللی را تجربه کنند

فرید زکریا، روزنامه‌نگار و تحلیلگر هندی‌تبار آمریکایی، در کتاب خود تحت عنوان «جهان پساآمریکایی»، از پدیده‌ای در عالم سیاست نام می‌برد به عنوان «تله امپریالیستی»؛ دامی پیش‌روی کشورهای بزرگ جهان که در ادوار مختلف تاریخ چنان آنها را درگیر مسائل ریز و درشت جهانی می‌کند که آنان در روند فرسایشی درگیر شدن با موضوعات مختلف و گاه بسیار بی‌اهمیت، اندک‌اندک تضعیف شده و سرانجام جای خود را به کشورهای دیگر می‌دهند تا ابرقدرت بودن در معادلات بین‌المللی را تجربه کنند.

این همان وضعی است که اکنون دولت ایالات متحده آمریکا دچارش شده است. لشکرکشی به عراق و افغانستان، مداخله در بحران کره، حضور نظامی در خلیج فارس و پاکستان، دخالت در جنگ داخلی لیبی، احساس مسئولیت نسبت به آنچه در سوریه می گذرد، رقابت با اروپا، جدال تبلیغاتی و امنیتی با روسیه، ورود به تحولات عربی، دخالت در مسائل داخلی کشورهای آمریکای لاتین و... همه و همه باعث شده تا واشنگتن در دامی گرفتار شود که تار و پودش را خود تنیده است.

حضور گسترده و گاه غیرضروری ایالات متحده آمریکا در نقاط مختلف جهان تا آنجا پیش می رود که گاهی نفس این حضور و مداخله، از مصالح و منافع ملی این کشور پیشی گرفته و همین امر بحران های داخلی را برای این ابرقدرت پدید می آورد؛ بحران هایی که شاید در بستر زمان این کشور را به سرنوشت ابرقدرت های پیشین چونان امپراتوری بریتانیا دچار کند.

تعهد کاخ سفید نسبت به تامین امنیت رژیم صهیونیستی یکی از مصادیق این مداخله گسترده آمریکا در سطح جهان است و به چنان موضوعی حیثیتی برای این کشور تبدیل شده که گاه حتی در تعارض با سیاست های این کشور قرار گرفته و مقامات واشنگتن را ناگزیر به توضیح در برابر همتایان صهیونیست خود درباره مواضع اتخاذ شده از جانب کاخ سفید می کند.

تحلیل اظهارات رد و بدل شده از سوی باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو در دیدار اخیر این دو، می تواند عمق این تعارض منافع را نشان داده و فشار تندروهای جنگ طلب به کاخ سفید برای ترک سیاست نزدیکی به تهران و انفعال دولتمردان آمریکایی را به نمایش بگذارد.

در برابر این لابی گری پیچیده و گسترده، اما به نظر می رسد که تهران باید دور از شتاب در قضاوت های دیپلماتیک خود، تلاش کند تا همچنان موضع میانه روهای آمریکایی را در برابر جنگ طلبان تقویت کرده و با پرهیز از موضعگیری هایی که مصداقی بر ادعاهای باطل مقامات رژیم صهیونیستی است، مانع از اثبات ناخواسته سخنان کسانی شود که منافع خود را در سردی روابط تهران و واشنگتن جستجو می کنند.

هر چند از کاخ سفید نیز انتظار می رود با مدیریت اظهارنظر دولتمردان خود، مانع از تشدید بدبینی میان دو کشور شود، اما در سوی دیگر میدان دیپلماسی، ما نیز در داخل کشور نیاز به اجماعی ملی بر محور حمایت از سیاست خارجی دولت در چارچوب راهبردهای موردنظر رهبر معظم انقلاب داریم تا با تکیه بر یک بسیج داخلی مستحکم و ارتباط منطقی با تمامی کشورها، بتوان اقلیت جنگ طلب را بیش از پیش به حاشیه انزوا کشانید و آن گونه که رئیس جمهور کشورمان تأکید کرد، ائتلاف برای صلح را جایگزین یارگیری ها برای جنگ کرد.

مصطفی انتظاری هروی



همچنین مشاهده کنید