شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
آزادسوزی انرژی در ایران
در حالی که انرژی در اکثر کشورهای دنیا به مثابه کالایی ارزشمند و گرانبها تلقی میشود، در کشور ما به دلیل قیمت پایین به کالایی بیارزش تبدیل شده است.
مصرف سرانه انرژی در کشور ما بیش از ۶۰ درصد از متوسط جهانی آن بیشتر است. این به معنای فاجعهای است که دیریا زود، کشور را با بحران تأمین انرژی مواجه خواهد کرد. متأسفانه میزان مصرف و یا بهتر بگوییم اسراف انرژی در کشور، در حد کشوری با ۸۵۰ میلیون نفر جمعیت است.
مصرف بیرویه انرژی به خصوص نفت، گاز، بنزین و گازوییل در صنعت، متأسفانه از بازدهی مناسبی برخوردار نیست. در این راستا، معیار شدت انرژی که در کشور ما از رقم بالای ۷/۱ برخوردار است، به معنای غیرقابل توجیه بودن تولید در مقایسه با میزان انرژی مصرفی در جریان و هدر رفتن انرژی در صنعت میباشد. متأسفانه این امر، در بخش خانوار نیز کاملاً مشهود است، به طوری که بخش اعظم اتلاف انرژی ناشی از عدم برنامهریزی و کنترل مصرف انرژی در بخش خانوار میباشد. حال آن که اتخاذ برخی سیاستها که مانع از هدر رفتن انرژی، به خصوص در ساختمانها میگردد میتواند تا ۳۰ درصد از اتلاف منابع انرژی توسط خانوار را کاهش داده و منجر به همین میزان صرفهجویی گردد. این در حالی است که وابستگی شدید اقتصاد ایران به درآمدهای حاصل از انرژی، رونق و توسعه ساختارهای اقتصاد را تحتالشعاع خود قرار میدهد و اتخاذ سیاستهای مستقل در زمینه کنترل منابع و مصارف انرژی میتواند موتور توسعه را در کشور به حرکت درآورد. پرداخت رقم نجومی یارانهها به انرژی، یکی از مواردی است که به اعتقاد کارشناسان، در غیرمنطقی شدن میزان مصرف انرژی در کشور دخیل میباشد. به عبارت دیگر، به حدی قیمت انرژی در کشور پایین است که صرفهجویی، توجیه عقلانی خود را از دست میدهد.
این امر حتی زمینههای رقابت صنعتی را کاهش داده و تولیدکنندگان با شرایط یکسان بهرهمندی از انرژی مفت و تقریباً رایگان، بدون توجه به ارزش ذاتی انرژی و تنها با اتکا به ارزش دفتری و حسابداری آن، به صورتی غیرمنطقی مصرف انرژی را در تولید افزایش دادهاند. متأسفانه این موضوع، منجر به فاصله گرفتن تولید در کشور از استانداردهای جهانی خود شده است. غیراستاندارد بودن سیستمهای انرژیبر صنعتی و خانگی، طراحیهای نامناسب صنایع خودرویی، عدم رعایت الزامات فنی در معماری، وجود سیستمهای قدیمی تولید که اتلاف انرژی بالایی دارند، سیستمهای حملونقل قدیمی و فرسوده و فرآیندهای غیر استاندارد صنعتی و مجتمعها و کارخانجاتی که از بافت فرسوده و روشهای غیراستاندارد قدیمی پیروی میکنند، همگی از عواملی هستند که در اتلاف انرژی در کشور مؤثر میباشند. در این راستا، قانونمند کردن روشهای مصرف، الزام شرکتهای تولیدی به رعایت استانداردهای مصرف انرژی، رعایت اصول کنترل و تنظیم مصرف انرژی در معماری نوین کشور، ارتقای سطح کیفی خودروهای داخلی - به عنوان بخش عظیمی از مصارف انرژی در کشور - ایجاد اهرمهای صرفهجویی در مصرف، الزام به استفاده از برچسبهای انرژی در کلیه وسایل انرژیبر خانگی و صنعتی و از همه مهمتر، حذف یارانههای حاکم بر انرژی و منطقی نمودن قیمت حاملهای انرژی، از جمله راهکارهای کنترل سطح مصرف میباشند.
● نگاه ملی، اثر فراملی
توجه به بازارهای جهانی و منطقهای انرژی، حکایت از نقش بارز آن، به خصوص در روابط بین کشورها و تعریف نقش و جایگاه کشورهای صاحب انرژی در معادلات بینالمللی دارد. رشد سریع اقتصادی بسیاری از کشورهای نوظهور دنیا و حرص و ولع این کشورها به بلعیدن منابع جهانی انرژی، زمینه تعاملات کشورمان را با قدرتهای مذکور فراهم آورده و میتواند ایران را به کشوری تأثیرگذار در زمینه انرژی بدل نماید.
این در حالی است که متأسفانه به اعتقاد کارشناسان مسایل انرژی، ایران نه تنها در زمینه انرژی پیشرفتی نداشته است بلکه حتی از جایگاه خود تنزل کرده و در زمینه صادرات، از کشورهایی چون کویت و امارات نیز عقب مانده است؛ تا جایی که در زمینه نفت، با دارا بودن ذخایر عظیم نفتی (۵۰۶ میلیارد بشکه نفت درجا)، از قدرت استحصال مناسبی برخوردار نیستیم و حتی در صنعت نفت توان جذب سرمایههای مورد نیاز این صنعت را نیز نداریم و پیشبینی میشود که تا ۱۰ سال آینده، در حدود ۲ میلیون بشکه در روز توان بهرهبرداری طبیعی ما از چاههای نفت کشور کاسته شود. در بخش گاز نیز با توجه به میزان بهرهبرداریهای صورت گرفته از میدان گازی پارس جنوبی، در مقایسه با میزان تولید و صادرات کشور شریک (قطر)، میتوان گفت اگرچه کارهای بزرگی صورت گرفته است، اما در مقایسه با آرمانهای سند چشمانداز ۲۰ ساله، هنوزعقب هستیم.
متأسفانه بسیاری از کشورهای مصرفکننده گاز طبیعی کشور ما، از یارانههای انرژی بهرهمند میباشند و این امر، با توجه به اهمیت گاز در استخراج نفت خام و با توجه به تحولات بازار انرژی و افزایش شدید قیمت انرژی در جهان، منجر به نگرانی برای نسلهای آتی خواهد بود. تزریق روزانه ۸۰ میلیون متر مکعب گاز به چاههای نفت، رقمی فاجعهآمیز میباشد، چراکه با توجه به میزان استحصال روزانه نفت خام، کسری این میزان، حداقل با تزریق ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز در روز قابل جبران خواهد بود. در این شرایط، با پرداخت یارانهها و قراردادهای ناچیز و با اصرار، اقدام به صدور گاز به کشورهای دیگر میکنیم. این در حالی است که هنوز در کشور، تراز جامع انرژی تهیه و تدوین نشده و میزان انرژی بخشهای مختلف مصرف برای سالهای آتی نامعلوم است. پیشبینی میشود با اصلاح نظام پرداخت یارانههای انرژی، میزان مصرف در کشور تا ۴۹ درصد کاهش یابد و در عوض بهرهوری در اقتصاد تا ۲/۲ درصد افزایش خواهد یافت. متأسفانه عدم ارایه برنامههای توجیهی در رابطه با ماهیت و نحوه اصلاح قیمت انرژی در ایران، هرگونه اظهارنظر قطعی را غیرممکن میسازد.
اصلاح یارانههای انرژی میتواند ۹۰ تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد برای اجرای بسیاری از طرحهای عمرانی کشور نظیر ساخت شبکههای وسیع و مدرن حملونقل، ساخت نیروگاه، تجهیز و مدرنسازی شبکههای استخراج، پالایش و انتقال منابع انرژی، توسعه زیرساختهای کشور، تأمین و توسعه رفاه در بین اقشار کمدرآمد، توسعه صنعت و کشاورزی و فراهم آوردن شرایط گذر از اقتصاد نفتی، تأمین مالی پروژههای اشتغالزا، فراهم آوردن تسهیلات ساخت و ساز مسکن و اختصاص بودجههای مناسب در امر تحقیق و پژوهش را تأمین نماید و مطمئناً این مقدار، ارزش آن را خواهد داشت که با اتخاذ سیاستهای راهبردی در سطح خُرد و کلان جامعه، مصرف انرژی را در سطحی منطقی کنترل کنیم، نه این که با مصرف بیمحابا، زمستانی سرد و فارغ از گرمای گاز و تابستانی گرم و به دور از انرژی برق را برای خود به ارمغان بیاوریم.
افزایش رشد اقتصادی جهانی که منجر به افزایش تقاضا برای انرژی در جهان گردیده است - به خصوص در کشورهایی نظیر چین و هند - منجر به رشد متوسط سالانه ۳/۲ درصدی انرژی طی ۲۰ سال آینده شده است. این در حالی است که افزایش رشد مصرف گاز طبیعی بیش از سایر منابع انرژی صورت خواهد پذیرفت و به خصوص این افزایش در بخش نیروگاهی از ۲۱ درصد در سال ۲۰۰۲ تا ۲۵ درصد در سال ۲۰۳۰ حکایت از افزایش سهم این حامل در تولید انرژیهای ثانویه دارد. متأسفانه، علیرغم افزایش میزان عرضه انرژی در سطح جهان، افزایش میزان تقاضا با رشدی فزاینده، همچنان توزان تراز انرژی را بر هم زده و منجر به کمبود انرژی و تراز منفی آن در سطح جهانی شده است؛ به طوری که پیشبینی ۱۶۰ تا ۱۸۰ میلیاردمتر مکعب کمبود گاز طبیعی در اروپا برای سالهای آتی خبر از افزایش قیمت آن می دهد. در حالی که ایران با ۹/۱۴ درصد ذخایر گاز جهان، به عنوان دومین کشور دارنده بیشترین ذخایر گاز دنیا میتواند با جلوگیری از اتلاف و اسراف بیضابطه انرژی، به خصوص گاز طبیعی، علاوه بر گذر از روزهای تراز منفی گاز و انرژی داخلی، در تأمین پایدار بخشی از کمبودهای جهانی نیز اثرگذار باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست