جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تاثیرات رابطه پاکستان و اسراییل بر ایران


تاثیرات رابطه پاکستان و اسراییل بر ایران

یکی از سیاست های ژنرال مشرف, رئیس جمهوری پاکستان, از زمانی که با یک کودتای بدون خونریزی قدرت را در دست گرفته و محمد نواز شریف را از نخست وزیری برکنار کرد و به زندان فرستاد, تنش زدایی با همسایه ها و جهانیان بوده است به همین دلیل ملاقات وزرای خارجه این کشور و اسرائیل در استانبول را نمی توان اقدام و حرکتی شتابزده یا بدون برنامه به حساب آورد

نگاهی به فعالیت های پاکستان در زمان ژنرال پرویز مشرف در ارتباط با هندوستان، ایران، افغانستان، امریکا و در نهایت اسراییل بیانگر این واقعیت است که اسلام آباد سعی کرده از حربه تنش زدایی به نحو مطلوبی بهره گرفته و از این طریق ضمن تقویت ارتباطات منطقه ای و بین المللی خود، به منافعی نیز دست یابد، به همین دلیل با نفی طالبان و القاعده که دارای پایگاههایی در پاکستان بودند خود را به امریکا و افغانستان نزدیک کرده و توانست منافع بسیاری بدست آورد. هم چنین با نزدیکی به دهلی نو، در تلاش است راهی برای حل مشکل دو کشور بر سر منطقه کشمیر بدست آورده و روابط هند و پاکستان را از حالت نه جنگ ـ نه صلح تغییر دهد. در این میان اسلام آباد که در زمان یکه تازی طالبان و القاعده در افغانستان روابطش با تهران تا حدودی خدشه دار شده بود سعی کرد به احیای این روابط پرداخته و خود را به ایران نزدیک کند. شاخص ترین اقدام پاکستان در ارتباط با ایران و هندوستان را می توان موافقت با احداث خط لوله گاز از طریق این کشور دانست که محور ارتباطی این کشور با تهران و دهلی نو می باشد. سیاست تنش زدایی ژنرال مشرف در این سال ها سود بسیاری برای پاکستان و شخص وی در پی داشته است زیرا از یک سو پاکستان را از جرگه کشورهای حامی و دوست تروریسم خارج ساخته و بار دیگر به جمع دوستان امریکا وارد کرد که همه ساله از کمک های خارجی واشنگتن بهره مند می شوند. از سوی دیگر به تغییر نگاه خصمانه کشورهای همسایه با اسلام آباد انجامیده و به تقویت دوستی و رابطه مثبت آنها منجر شد. با توجه به این روند، برقراری رابطه پاکستان با اسراییل را نمی توان اقدامی دور از ذهن تلقی کرد زیرا از سال ها قبل، ژنرال مشرف و بعضی از مقامات پاکستانی از نزدیکی به اسراییل پشتیبانی کرده و ذهنیت مردم این کشور و منطقه را در این راستا آماده کرده بودند.

سخنان و مواضع سال های گذشته ژنرال مشرف و برخی از مقامات این کشور در ارتباط با ضرورت برقراری رابطه با اسراییل با واکنش های مختلفی مواجه شد ولی این واقعیت آشکار شد که در صورت تحقق چنین رویدادی دست به واکنش های حاد نخواهند زد و در حقیقت به توجیه آن اقدام خواهند پرداخت. از آن زمان همواره مردم پاکستان و منطقه چگونگی مواضع ژنرال مشرف را با اسراییل پی می گرفتند. این مساله برای ایران و هندوستان از اهمیت به سزایی برخوردار بود به این دلیل که ایران از دشمنان و مخالفین سر سخت اسراییل بشمار می رود اما هندوستان دوست و در حقیقت متحد تل آویو است. در حالی که این دو کشور ـ ایران و هندوستان ـ رابطه مطلوبی با هم دارند. هندوستان از تجربه اسراییل در مقابله با شورشیان کشمیر بهره گرفته و به این ترتیب موفق به مهار این گروه ها شده است.

ضمنا دهلی نو بخشی از نیازهای تسلیحاتی خود را از اسراییل تامین کرده و توانسته از حمایت این کشور برخوردار باشد در صورتی که موضع ایران در قبال اسراییل کاملا متضاد با هند است. در این میان برقراری رابطه احتمالی بین پاکستان و اسراییل می تواند منافع بسیاری برای اسلام آباد در پی داشته باشد. هر چند ممکن است تاثیر نا مطلوبی بر ارتباطات با تهران و یا برخی از کشورهای منطقه عربی خاورمیانه بگذارد. پاکستان در صورت دوستی با اسراییل قادر است از کمک های بیشتر امریکا و مساعدت های لابی قدرتمند یهودیان در این کشور بهره مند شده و رابطه مطلوب اقتصادی با اسراییل برقرار سازد. ضمن این که دخالت های اسراییل در امور داخلی پاکستان و تهدیداتی که متوجه تاسیسات هسته ای این کشور است کاهش یافته و یا بطور کلی از بین رود. ولی در سوی دیگر این قضیه که ایران قرار دارد شرایط کاملا به ضرر تهران خواهد بود به این دلیل که ایران یکی دیگر از دوستان خود را از دست داده و مرزهای یکی از همسایگانش به روی اسراییل گشوده خواهد شد. به این ترتیب محاصره ایران که توسط امریکا تقریبا قطعی شده از جانب اسراییل نیز کامل خواهد شد. در این شرایط زمزمه هایی هم درباره برقراری رابطه بین افغانستان و عراق با اسراییل به گوش می رسد. همان گونه که چنین مسایلی را در ماههای گذشته نسبت به پاکستان و اسراییل مشاهده کرده بودیم. اسراییل تمایل شدیدی به برقراری رابطه باکشورهای مسلمان دارد و از هر فرصتی برای تجدید نظر در روابط خود با این کشورها استفاده می کند. دوستی مقامات این رژیم با فلسطینی ها و گام هایی که اخیرا اسراییل در نوار غزه برداشته و طرحی که برای خروج ازمزارع شبعا در جنوب لبنان ارائه کرده نقش به سزایی در گرایش برخی از کشورهای مسلمان به تل آویو دارد زیرا به گفته پسر سرهنگ قذافی رهبر لیبی، زمانی که فلسطینی ها با اسراییل صلح کرده و آشتی می کنند دیگران نباید کاسه داغ تر از آش شده و بر طبل جنگ و ستیز با این رژیم بکوبند. امروزه در جهان سیاست، هر کشوری صرفا به فکر منافع خود است و آنچه سیاست و گرایش های حکومت ها را تعیین می کند منافع ملی آنهاست. ضمنا نیاز به ذکر این واقعیت است که در جهان سیاست، دوست همیشگی و یا دشمن ابدی وجود ندارد و همه روابط و دوستی ها و مخالفت ها نسبی است، اگر با این عینک به روابط میان کشورها نگاه کنیم قادر خواهیم بود منصفانه، منطقی و واقع بینانه به تجزیه و تحلیل مسایل بپردازیم. با توجه به آنچه عنوان شد می توان به دلایل نزدیکی پاکستان و اسراییل پی برد. ولی این واقعیت را نیز نباید نادیده گرفت که هر گونه دوستی این کشورها با اسراییل به ضرر تهران بوده و ایران را در مخالفت با این رژیم در انزوا قرار خواهد داد. امروزه ایران در منطقه ای قرار گرفته که توسط دوستان و متحدان امریکا و اسراییل احاطه شده است. شواهد امر نشان از این واقعیت دارد که این وضعیت به نفع تهران نخواهد بود. زیرا در یک سوی ایران، کشوری نظیر ترکیه قرار دارد که با وجود این که حزب اسلام گرای عدالت و توسعه قدرت را در آن در دست دارد ولی این حزب به بزرگترین متحد و حامی اسراییل تبدیل شده و نقش عمده ای در تنش زدایی میان این رژیم با کشورهای مسلمان دارد. همین کشور بود که پاکستان و اسراییل را به هم نزدیک کرده و یا اسراییل و جمهوری آذربایجان را در یک راستا قرار داد.

در سوی دیگر، کشورهای محافظه کار عرب قرار دارند که از وضعیت جدید ایران چندان دلخوش نبوده و با وجود این که دوست و متحد امریکا هستند از نزدیکی به اسراییل نیز ابایی ندارند. آنچه درمنطقه خاورمیانه و خلیج فارس و در همسایگی ایران می گذرد بیانگر این واقعیت است که اگر تهران می خواهد موقعیت و جایگاه خود را حفظ کند نیازمند تجدید نظر در برخی سیاست ها و روش هاست. تجربه سالیان نه چندان دور نشان از این مساله دارد که برخوردهای آمرانه و گفتمان تحلیلی و غیر بهداشتی، راهگشا و کارساز نبوده و قادر به پیشبرد اهداف در این مقاطع نیست.



همچنین مشاهده کنید